۱۳۸۹ فروردین ۱۴, شنبه
تحریکات تازهی اسرائیل علیه مردم فلسطین
مسئلهی فلسطین در روزهای اخیر بار دیگر با تحریکات تازهی اسرائیل علیه حقوق مردم آن به ویژه در بیتالمقدس شرقی بغرنجتر از گذشته شده است، چرا که دولت اسرائیل خودسرانه تصمیم به ساخت و ساز ۱۶۰۰ خانه در این بخش از شهری را گرفته است که قرار است پایتخت آیندهی دولت مستقل فلسطین باشد. تصمیم اسرائیل در حالی اتخاذ گردید که جو بایدن، نایب رئیسجمهور آمریکا از اسرائیل دیدن میکرد تا مقدمات “مذاکرات غیرمستقیم” برای “صلح” فراهم گردد. به همین خاطر روابط دولت اسرائیل با بزرگترین و مهمترین حامیاش به “سردی” گرایید.
ساخت و ساز ۱۶۰۰ مسکن در بیتالمقدس شرقی چنان تحریکآمیز بود که حتا برخی کشورهای منطقه که با اسرائیل رابطه دارند، مانند ترکیه و اردن، آن را محکوم کردند. چنین بود که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه آن را “جنونآمیز” توصیف نمود.
هر چند سردی روابط آمریکا و اسرائیل واقعیتیست که نمیتوان انکارش کرد، چنان که دیدار ششم فروردین بنیامین نتانیاهو و باراک اوباما بدون هیچ گونه اطلاعیه و نتیجهای پایان یافت، اما دولت آمریکا همچنان مهمترین و اصلیترین حامی اسرائیل باقی میماند. خانم هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجهی آمریکا روز دوم فروردین در کنگرهی AIPAC (کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل) گفت که کمک نظامی سالیانهی سه میلیارد دلاری آمریکا به اسرائیل ادامه خواهد یافت و در سال آینده مبلغ آن افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین به رغم سردی روابط آمریکا و اسرائیل، سیاست های حمایت آمیز واستراتژیک آمریکادرقبال اسرائیل، با تصمیم دولت این کشوربه ساخت و ساز ۱۶۰۰ مسکن در بیتالمقدس شرقی عوض نمی شود. از سوی دیگر دولت آمریکا اکنون برای حفظ منافع و پیشبرد سیاستهای خودش در منطقه با تصمیمات اسرائیل به مخالفت میپردازد. این موضوع را یک ژنرال چهار ستارهی آمریکایی روز ۲۵ اسفند به وضوح مطرح کرد. ژنرال دیوید پترائوس که فرماندهی نیروهای نظامی آمریکایی در منطقهای به وسعت مصر تا پاکستان است در این روز در برابر کمیسیون امور نظامی سنای آمریکا گفت:”ادامهی درگیریهای اسرائیل و برخی از همسایههایش به توان ما برای دفاع از منافعمان ضربه میزند. کشمکش درخاورمیانه به احساسات ضدآمریکایی دامن میزند و دفاع آمریکا از اسرائیل را برجسته میکند. خشم اعراب در رابطه با مسئلهی فلسطین به محدودیت روابط آمریکا با دولتهای منطقه میانجامد. القاعده ودیگر گروههای متخاصم ازاین موضوع بهره برداری میکنند تا نیروهای جدیدی را علیه ما بسیج کنند و ایران نیز از این موضوع استفاده میکند تا نفوذ خود را درجهان عرب ازطریق حزب الله درلبنان وحماس درفلسطین افزایش دهد.”
به هر حال دولت متجاوز اسرائیل تصمیم اخیر خود را در چارچوب سیاستهای همیشگیاش برای تنگ کردن عرصه به مردم فلسطین اتخاذ کرده است، چرا که هم اکنون بیش از دویست هزار شهرک نشین اسرائیلی در بیتالمقدس و حوالیاش سکنی دارند. دولت اسرائیل در ماههای اخیر دهها فلسطینی را از خانهاشان اخراج کرده است. دولت اسرائیل در واقع به سیاستی ادامه میدهد که بیش از چهار دهه پیش آغاز شد و هدفی به جز یهودینشین کردن بیش از پیش بیتالمقدس ندارد. البته این موضوع فقط مختص بیتالمقدس نیست و در کرانهی غربی رود اردن نیز فقط در یک سال اخیر شهرکنشینهای یهودی نزدیک به ۵ % افزایش پیدا کردند. این در حالیست که نتانیاهو “انجماد موقت” ساخت و ساز را اعلام کرده بود! از سوی دیگر با فشارهای دولت اسرائیل وضعیت در نوار غزه بیش از بیتالمقدس و کرانهی غربی به وخامت گراییده است. اسرائیل نوار غزه را “منطقهی دشمنخیز” اعلام نموده و از ورود اقلامی مانند چای، مداد، کفش و شمع و از این قبیل نیز جلوگیری میکند.
اما پرسشی که میتوان مطرح کرد این است که دولت اسرائیل چگونه میتواند در شرایط کنونی چنین سیاست تجاوزگرانه وتوسعه طلبانه ای اتخاذ نماید بدون این که با یک واکنش جدی روبهرو گردد؟ واقعیت این است که وضعیت داخلی نیروهای فلسطینی و بیعملی قدرت هائی که به نوعی میتوانستند تأثیرگذار باشند چنین امکانی را برای اسرائیل فراهم نموده است. در داخل فلسطین یک حکومت خودگردان وجود دارد که تنها بر بخش کوچکی از سرزمینهای اشغالی کمابیش حکمرانی میکند. این حکومت خودگردان از سوی قدرتهای بزرگ به رسمیت شناخته شده و از کمکهای مالی آنها به ویژه اتحادیه اروپا برخوردار است اما در داخل فلسطین بیش از گذشته نفوذ خود را از دست داده است. نیروهای اسلامگرا و به ویژه حماس یکه تازمیدان در نوار غزه شدهاند و با حمایت و تأمین مالی بیحساب و کتاب دولتهایی مانند جمهوری اسلامی ایران به اختلافات داخلی دامن میزنند ومانند دولت اسرائیل خواهان صلح نیستند.
نکتهی برجستهی دیگر در رابطه با تعدی و تجاوز دولت اسرائیل علیه حقوق لااقل شناختهشدهی مردم فلسطین در حالی صورت میگیرد که دولتهای منطقه به ویژه دولتهای عربی بیش از همیشه با انفعال روبهرو هستند و نه میتوانند و نه میخواهند موضعی یکدست برای دفاع از مردم فلسطین اتخاذ کنند. نمونه و مثال بارز آن اجلاس روزهای ۷ و ۸ فروردین لیگ عرب در شهر سرت لیبیست که بدون هیچگونه نتیجه و حتا یک قطعنامه پایان پذیرفت. در این اجلاس سران برخی کشورها مانند مصر به بهانههای واهی حتا شرکت نکردند. هنگامی که شرکتکنندگان متوجه شدند که نمیتوانند موضعی همگون اتخاذ کنند کمیسیونی از وزرای امور خارجه بیست و دو کشور عضو تشکیل دادند. در این کمیسیون گفته شد که کشورهای عضو باید قطعنامهای با مضمون توقف ساخت و ساز شهرکنشینهای اسرائیلی تدوین کنند که راهگشای مذاکرات صلح دو طرف باشد. اما همین قطعنامهی خشک و خالی هم با توافق مواجه نشد و اجلاس بدون هیچ گونه نتیجهای پایان یافت. عمر موسی، دبیر اول این نهاد در پایان اعلام کرد که یک اجلاس فوقالعاده در سال جاری برگزار خواهد شد که زمان و مکان آن معلوم نیست! وی اعلام کرد که کشورهای عرب باید از هم اکنون این موضوع را در نظر داشته باشند که امکان “شکست کامل” مذاکرات صلح وجود دارد. با این وجود بان کی مون، دبیر اول سازمان ملل متحد با استیصال از دولتهای عرب خواست که برای “مذاکرات غیرمستقیم” تلاش کنند. قرار بود محمود عباس، رئیس حکومت خودگردان فلسطین با میانجیگری میچل، فرستادهی ویژهی آمریکا با اسرائیل “مذاکرات غیرمستقیم” را آغاز کند. اما همین که تصمیم ساخت و ساز ۱۶۰۰ خانه در بیتالمقدس شرقی اعلام شد، وی گفت که چنین مذاکراتی با این تصمیم امکانپذیر نیست.
تحریکات اخیر اسرائیل در لحظهی کنونی حل مسئلهی فلسطین را به طور بیسابقهای در بنبست قرار داده است. در حالی که با توجه به برخی تغییرات در سیاستهای دولت کنونی آمریکا امکان ایزوله کردن دولت اسرائیل بیش از گذشته وجود دارد، اما خودسری نیروهای اسلامگرا که بر بخشی از سرزمینهای اشغالی، نوار غزه، استیلاء یافتهاند، چنین امکانی را کمتوان میکند و بهانه برای تجاوزات نظامی اسرائیل از قبیل آن چه در دسامبر ۲۰۰۸ و ژانویه ۲۰۰۹ در نوار غزه رخ داد را فراهم مینماید. دولتهای عربی منطقه قادر به اقدام قابل توجهی برای کمک به مردم فلسطین نیستند. در چنین شرایطی شاید تنها راه همانا رویش جنبش جدیدی از پایین یا “انتفاضهی سوم” باشد.
http://96.0.240.131/?p=12760
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر