۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

جمهوری اسلامی در التهاب ٢٢ بهمن فرو رفته است



روز سه شنبه ١٣ بهمن ٨٨، رئیسی معاون اول قوه قضائیه، در تازه‌ترین اعلام مواضع جمهوری اسلامی گفت: اراده دستگاه قضایی، امروز بر این امر استوار شده است که به هیچ عنوان رسیدگی به اتهامات کسانی که منتسب به خواص هستند را کنار نخواهد گذاشت و پرونده فرزندان هاشمی نیز، به دادسرای تهران ارجاع شده و در موعد مقرر در جریان قرار خواهد گرفت.

مجموعه شرایط حاکم بر جامعه، گویای این واقعیت است که هرچه به ٢٢ بهمن نزدیک‌تر می‌شویم، بحران و التهاب سران جمهوری اسلامی نیز، ژرفای بیشتری به خود می‌گیرد. در هفته‌های اخیر، تهدیدهای مکرر نهادهای امنیتی و دستگاه به ظاهر قضائی جمهوری اسلامی، در امر سرکوب و اعدام، جوانان و توده‌های معترض مردم ابعاد وسیعی به خود گرفته است. تشدید سرکوب و صدور احکام اعدام برای جوانان دستگیر شده در اعتراضات خیابانی، تنها، بخشی از بازتاب بیرونی بحران حاکم بر این نظام پوسیده اسلامی است. کشاکش قدرت، درگیری و تصفیه حساب‌های جناح های درون قدرت حاکمه نیز، بخش دیگری از بحران حاکم بر جمهوری اسلامی است، که هر روز لجام گسیخته‌تر از پیش سر باز می کند.

از دست آوردهای مبارزات علنی، انقلابی و حماسه آفرینی‌های توده‌های مردم ایران در هفت ماهه گذشته، به خصوص در روز عاشورا، همین بس، که با جانفشانی‌های خود، “آب در خوابگه مورچه‌گان” ریخته‌اند و خواب خامنه‌ای و دیگر سران نظام ارتجاعی حاکم بر ایران را آشفته کرده‌ا‌ند.

مبارزات هفت ماه گذشته توده‌ها، حضور اعتراضی و قهرمانانه‌شان در خیابان‌ها، بیش از هر زمان دیگر، بحران قدرت را در بالاترین سطوح حاکمیت، به نمایش گذاشته است.

بحران فروپاشی قدرت در روزها و هفته‌های گذشته، اگر صرفا با تهدیدهای خامنه‌ای و عمله و اکره انتصابی‌اش در دستگاه قضائی، دادستانی و تریبون‌های نماز جمعه، جهت به تسلیم کشاندن “خواص تاثیرگذار” درون نظام، همراه بود، اکنون، با نزدیک شدن ٢٢ بهمن، سالروز قیام مسلحانه توده‌های مردم، علیه حکومت دیکتاتوری شاه، شکل عینی‌تری به خود گرفته است.

اعلام موضع رئیسی، معاون اول قوه قضائیه، در مورد فرزندان هاشمی رفسنجانی، جدیدترین کشاکش درونی نظام و بحران قدرت درون حاکمیت را علنی‌تر ساخت.

روند تصفیه حساب های جناحی و درونی نظام، که بعد از نمایش انتخاباتی ٢٢ خرداد، تمام ارکان نظام را فرا گرفته است، با ارسال پرونده فرزندان هاشمی رفسنجانی به دادسرا، یقینا عمیق‌ترین چالش درونی جمهوری اسلامی را با خود به همراه خواهد داشت.

هاشمی رفسنجانی، مقتدرترین فرد نظام جمهوری اسلامی بعد از خامنه‌ای است. کسی که، هم اینک پست‌های کلیدی نظام، از قبیل رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت را بر عهده دارد. کسی که در به قدرت رسانیدن خامنه‌ای بر مسند ولی فقیه، اصلی‌ترین نقش را بازی کرده است. کسی که در تمام سی سال گذشته، دوشادوش خمینی و خامنه‌ای، سرکوب، شکنجه، کشتار و اعدام را در جامعه نهادینه ساخته است، کسی که در دوران‌هایی، چه در عرصه ی داخلی و چه در سطح بین‌المللی، همواره حرف اول نظام و استراتژی جمهوری اسلامی را، تعیین می کرد و مسلما، هنوز نیز در ارکان قدرت و سطوح مختلف نظام جمهوری اسلامی، هم سنگ خامنه ای نفوذ دارد .

اما، چه شده که در وضعیت کنونی، بحران فروپاشی قدرت، حتا، بالاترین سطوح این رژیم فاسد و پوسیده را هم فرا گرفته است.

قدر مسلم، این همه بهم ریختگی درون قدرت حاکمه، این همه کشاکش قدرت در درون نظام را، فقط و فقط، می‌بایست در نتیجه مبارزات قهرمانانه توده‌های مردم در ماه های گذشته، ارزیابی کرد.

مبارزات توده‌های مردم، بحران و پوسیدگی درونی جمهوری اسلامی را، آنچنان ژرف و بیرونی کرده است که اینک، در بحران فروپاشی حاکمیت، هاشمی رفسنجانی نیز، به شکل علنی در تیررس خامنه‌ای و قوه قضائیه‌اش قرار گرفته است. و این ها همه، به یمن مبارزات خیابانی و جنبش انقلابی توده‌های مردم در هفت ماه گذشته است.

و این همه، بیانگر وحشت خامنه ای، قوه قضائیه، دادستانی و دیگر ارگان های سرکوبگر جمهوری اسلامی، از حضور مبارزاتی جوانان، زنان، دانشجویان، کارگران و توده های میلیونی مردم ایران، در روز ٢٢ بهمن علیه حاکمان آدم کش جمهوری اسلامی است. حضوری که از هم اکنون، سران جمهوری اسلامی را در التهاب ٢٢ بهمن، فرو برده است.

البته معاون اول قوه قضائیه جمهوری اسلامی، علاوه بر تصفیه حساب های دورنی نظام با هاشمی رفسنجانی، با اعلام قطعی شدن احکام اعدام ٩ تن دیگر از دستگیر شدگان یکشنبه خونین، تلاش کرد تا در آستانه فرا رسیدن ٢٢ بهمن، جوانان و توده های جان به لب رسیده را، از مبارزه علیه رژیم وحشی و آدم کش جمهوری اسلامی در این روز، باز دارد.

خامنه‌ای و دستگاه قضائی جنایتکارش، در روزهای منتهی به سالروز سرنگونی رژیم استبدادی و سلطنتی گذشته، خواسته اند اقتدار رژیم را، در مقابل انبوه توده های خشمگین، که خود را برای حضور اعتراضی و حماسه آفرینی دوباره، علیه نظام فاسد جمهوری اسلامی، آماده می کنند، به نمایش بگذارند.

غافل از این که، جوانان و توده های مبارز ایران، در هفت ماه گذشته، در روزهای شانزده آذز، سیزده آبان، روز قدس و مهم‌تر از همه، در روز عاشورا که اکنون با عنوان یکشنبه خونین از آن یاد می کنند، نشان داده اند که دیگر جمهوری اسلامی با سرکوب، اعدام، کشتار، شکنجه و حتا تجاوز نیز، قادر نیست مبارزات جنبش انقلابی توده‌های را مهار کند.

جوانان، زنان، دانشجویان، معلمان، کارگران و توده های تحت ستم ایران، اینبار عزم کرده اند، تا سرنگونی این نظام مذهبی فاسد و استبدادی حاکم بر ایران، به مبارزات‌شان ادامه دهند.

بگذار، حاکمان جمهوری اسلامی، در وحشت حضور مبارزاتی مردم در ٢٢ بهمن، همانند اسب‌های چموش، که اینک در سربالائی بحران فروپاشی رسیده‌اند، همدیگر را گاز بگیرند و بدرند. این‌ها همه، در پرتو مبارزات قهرمانانه توده‌هاست. مسلما، در شرایطی که توده‌ها در عرصه علنی مبارزه حضور وسیع دارند، چالش‌های درونی نظام، به نفع مردم در پیشبرد امر مبارزه و انقلاب است.

برگرفته از رادیو دمکراسی شورایی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر