۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

در ۲۲ بهمن، تنها دو صف می‌تواند وجود داشته باشد


یک هفته بیش‌تر به ۲۲ بهمن باقی نمانده است. گویا قرار است اتفاق مهمی رخ دهد. محل وقوع آن نیز از هم اکنون تعیین شده است. تهران فقط پایتخت کشور نیست، بلکه مرکز تمام تحولات سیاسی‌ست که در طول لااقل یک صد سال گذشته در ایران رخ داده است. در تهران بود که توده‌های کارگر و زحمتکش مردم ایران، به قیام مسلحانه‌ای در ۲۲ بهمن روی آوردند که بساط نظام سلطنتی را برچید و در پی این قیام بود که در سراسر ایران، پادگان‌ها و مراکز دولتی به تصرف مردم درآمد.

سران جمهوری اسلامی از تهران وحشت دارند. این وحشت بی‌دلیل نیست. آن‌چه که در تهران رخ می‌دهد، در سراسر ایران رخ داده است. آن‌ها بسیار نگرانند، چون هم اکنون جمهوری اسلامی در محاصره مردم تهران قرار گرفته است. تهران دیگر جای امنی برای جمهوری اسلامی نیست. تمام پادگان‌ها و نیروهای مسلح‌شان دیگر تضمینی بر حفظ امنیت رژیم نمی‌باشند. آماده‌باش نظامی صادر کرده‌اند و نیروهای امدادی به تهران گسیل نموده‌اند، تا قلعه‌های نظامی‌شان را حفظ کنند.

در هفته‌ای که گذشت، فرماندهان سپاه، بسیج، پلیس، هر یک آمادگی خود را برای مقابله با رویدادهای سیاسی ۲۲ بهمن، با صدور بیانیه‌ها و مصاحبه‌های مطبوعاتی، رادیو – تلویزیونی اعلام نمودند. وزیر کشور جمهوری اسلامی اعلام کرد که پلیس تحت امرش در آمادگی لازم به سر می‌برد. فرمانده نظامی تهران بزرگ، با صدور بیانیه‌ای لاف و گزاف‌های همیشگی‌اش را پیرامون “مقهور” ساختن “اغتشاش‌گران” و “عبور از فتنه” تکرار کرد. فرمانده کله پوک سپاه محمد که هنوز گویا از مقاومت قهرمانانه مردم تهران در برابر گله‌های تحت امرش هیچ نیاموخته، در مصاحبه مطبوعاتی‌اش، توده‌های میلیونی مردم معترض به رژیم ستم‌گر جمهوری اسلامی را “عامل بیگانه” خواند و باز هم تهدید کرد که “به شدت با آنان برخورد می‌شود.”

سرکرده شعبان بی‌مخ‌های جمهوری اسلامی، آیت‌الله جنتی، عربده‌کشی کرد و گفت اعدام دو نفر کافی نیست. علی در یک روز ۷۰ نفر را کشت “تکلیف افراد ساختارشکن روشن است، رحم نباید کرد. اکنون جای غلظت است. اگر ضعف نشان دهیم به مشکل خواهیم خورد. پس باید بایستیم” و بکشیم. گویا آیت‌الله شعبان هم بوی الرحمان را حس کرده است. اگر نکشیم، اگر ضعف نشان دهیم، کار تمام است. دوران بربریت حکومت اسلامی به پایان می‌رسد. دوران غارت‌گری و دزدی‌های تریلیونی پاسداران حکومت الله به سر می‌رسد.

معاون دستگاه بیدادگری و آدم‌کشی موسوم به دستگاه قضایی، هم در سخنرانی‌های این هفته خود، تهدید و ترس را یک‌جا ابراز داشت. رئیسی که از مهره‌های وزارت اطلاعات در دستگاه قضایی رژیم است، گفت: “آن‌چه که نباید اتفاق می‌افتاد، اتفاق افتاده است.” “این فتنه با انتخابات آغاز شد، اما با انجامش در آن همه چیز مطرح شد، جز موضوع انتخابات. در شعارهای اخیر خبری از انتخابات، کاستی‌های مربوط به دولت نبود و هم‌چنان که پیش‌بینی می‌شد، کنترل از دست آن‌هایی که این حرکت را به راه انداخته بودند، خارج شد. شعارهای ساختارشکنانه در تقابل با قانون اساسی داده شد.” در پایان نیز تهدید می‌کند که “اقدامات لازم برای جلوگیری از هر گونه اغتشاش به عمل آمده است.” ایشان گویا هنوز هم نفهمیده‌اند که حرکت مردم از آغاز نیز این نبود که یک مهره جمهوری اسلامی به جای دیگری بنشیند. آن گروه اندکی هم که خواست‌شان به همین جا به جایی مهره‌ها خلاصه می‌شد، خود به خود از جنبشی که ۷ ماه، درگیر مبارزه‌ی رو در رو با رژیم برای سرنگونی آن است، تصفیه شده است. اگر هنوز صدایی از موسوی‌ها و کروبی‌ها شنیده می‌شود، فرسنگ‌ها از جنبش توده‌های مردم ایران فاصله دارد.

واکنش آن‌ها در قبال اعتراضات احتمالی مردم در ۲۲ بهمن، همین واقعیت را نشان می‌دهد. توده‌های مردم تهران، در همان تظاهرات، یک‌شنبه خونین، ۶ دی، فراخوان تظاهرات ۲۲ بهمن را صادر کردند و در پی آن با تمام امکانات تبلیغاتی خود و از جمله پخش اعلامیه‌هایی در تهران، عموم مردم را به تظاهرات علیه جمهوری اسلامی در ۲۲ بهمن فراخواندند.

ارگان‌های نظامی – پلیسی و امنیتی جمهوری اسلامی که می‌دانند در تهران قادر به کنترل سیل جمعیت مخالفین نیستند، از مدتی پیش در حال گردآوری مزدوران و جیره‌خواران رژیم از شهرستان‌ها و گسیل آن‌ها به تهران‌اند، تا علاوه بر نیروهای مسلح‌شان، تظاهرات طرفداران قانون اساسی به سبک رژیم شاه راه بیندازند. بنابراین دو نیروی انقلاب و ضد انقلاب از هم اکنون در برابر یکدیگر صف‌آرایی کرده‌اند. جریان موسوم به اصلاح‌طلب حکومت، پس از مدتی چرتکه انداختن، وقتی که دید مردم انقلابی تهران مصمم به برپایی تظاهرات‌اند، برای عقب نماندن از قافله، آن‌ها هم بالاخره در هفته‌ای که گذشت، فراخوان حضور مردم در خیابان‌ها را صادر کردند. اما اینان هیچ نقش مستقلی در این میان نمی‌توانند داشته باشند. روز ۲۲ بهمن، مردم تهران با شعارهای مرگ بر جمهوری اسلامی، مرگ بر اصل ولایت فقیه، مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه‌ای به خیابان‌ها می‌آیند. مزدوران و جیره‌خواران وابسته به جناح خامنه‌ای هم شعارشان دفاع از ارتجاع اسلامی و سمبل این ارتجاع، خامنه‌ای خواهد بود. بنابراین حد وسطی وجود نخواهد داشت که جناح موسوم به اصلاح‌طلب رژیم نقش مستقلی ایفا کند. آن‌ها یا باید به دنبال طرفداران خامنه‌ای راه بیافتند، یا به دنبال حرکت مردم. آن‌ها نه می‌توانند به سادگی شعار زنده باد خامنه‌ای را سر دهند و نه می‌توانند شعار مرگ بر خامنه‌ای و جمهوری اسلامی را. در ۲۲ بهمن فقط دو صف می‌تواند وجود داشته باشد. یا صف انقلاب، صف مردمی که خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، یا صف ضد انقلاب و ارتجاع اسلامی، صف توحش و بربریت حکومت اسلامی.

تفسیر سیاسی هفته – برگرفته از رادیو دمکراسی شورایی

جمعه ۱۶ بهمن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر