این جا گذر کارگران ساختمانی است. مردان کوچک و بزرگ، نشسته بر لبه خیابان و گاه تکیه داده به کرکره های بالا نرفته فروشگاه ها چشم به راه کارفرمایی هستند که از خودرویی پیاده شود – یا حتی پیاده هم نشود و از همان داخل خودرو بوق بزند – و آن ها را برای کار امروز فرا بخواند.
۶ صبح – خیابان طبرسی – چهارراه گاز
مردی میانسال این انتظار را با چاق کردن «ناس» در بریده یک دستمال کاغذی سر می کند و دیگری سیگار دم صبحش را می کشد. دو کارگر جوان با چشم هایی قرمز یک بلوتوث خصوصی را پنهانی نگاه می کنند و غلامرضا که به زحمت ۱۲ سال دارد با ظرف غذا در دست کنار پدرش چرت می زند.
۸ صبح – میدان بار نوغان
از در شرقی که وارد شوید اولین کسی که می بینید هانیه ده ساله است که در سایه دیوار بساط کرده و واکس و وسایل کفاشی می فروشد. بازار در این ساعت از صبح فضایی کاملا مردانه دارد و او در این کنج غریبه به نظر می رسد. من هم او را نادیده می گیرم و قدم به بازاری می گذارم که چندان هم مردانه به نظر نمی رسد.
سجاد ۸ ساله بالای وانت هندوانه پایین می اندازد و در هر فراغت کوتاهی موبایل صفحه لمسی اش را از جیب شلوار بیرون می آورد تا با حالتی کودکانه از سلامتی اش مطمئن شود. او برای پدرش کار می کند که معتقد است مدرسه تلف کردن وقت است.
۱۰ صبح – انتهای خیابان رسالت شمالی
چهار نوجوان که همه زیر ۱۵ سال دارند در یک تعمیرگاه نه چندان بزرگ کار می کنند.
صاحب تعمیرگاه با فحشی رکیک به آن ها دستور می دهد یک پیکان قراضه خاموش را از کنار خیابان تا داخل تعمیرگاه هل دهند. هر چهار نفر می خندند. فحش شنیدن عادت هر روزه شان است. در میان آن ها دو برادر بور ۱۱ و ۱۲ ساله هم هستند که بازوهایشان در هل دادن خودرو می لرزد. موها و ابروهای بورشان هنوز به سیاهی روغن خودروها عادت نکرده است.
۱۱ صبح – چهارراه محبی
محمد ۱۴ ساله بیرون از کارگاه و زیر آفتاب داغ در حال سمباده زدن اسکلت مبل است. براده های چوب و بتونه موهایش را پوشانده است. در انتهای کارگاه، جایی که نه نور کافی دارد و نه سیستم تهویه هوا، مصطفی نوجوان به رویه کوبی مشغول است.
۵ / ۱ میلیون کودک کار در ایران
فقط همین ها نیستند. باز هم هستند. بیش از یک و نیم میلیون کودک زیر ۱۸ سال در ایران مشغول کار هستند. کودکان کار شامل کودکانی می باشند که پیش از رسیدن به سن قانونی کار، ناگزیر وارد بازار کار می شوند و کار زودرس مانع رشد طبیعی، اجتماعی و روانی و جسمانی آن ها می شود. این ماجرا سابقه تاریخی دارد.
در گذشته در بسیاری از جوامع کودکان از سنین پایین به کار خانوادگی مشغول می شدند تا در بخشی از سرمایه خانواده به عنوان دستمزد نیروی کار صرفه جویی شود، اما با وقوع انقلاب صنعتی در اروپا و بعدها با انتقال آن به دیگر نقاط جهان این مشاغل خانوادگی کم کم نابود شدند. کارخانه ها و کارگاه های نوبنیاد به یک باره پر شدند از زنان و کودکانی که حاضر بودند با کمترین دستمزد، بیشترین کار را انجام دهند.
در این میان، کار کردن کودکان که به اجبار و همراه با محرومیت آن ها از تحصیل، رشد طبیعی و حتی خانواده بود، سویه دردناک تر این ماجرا را رقم زد.
در حال حاضر بر اساس گزارش سازمان بین المللی کار (ILO) بیش از ۲۱۵ میلیون کودک زیر ۱۸ سال در کشورهای در حال توسعه مشغول به کارند که حدود نیمی از آن ها را دختران تشکیل می دهند. البته این آمار فقط مربوط به کودکانی است که در آمارهای رسمی به عنوان کودک کار ثبت شده اند. بسیاری از کودکان در جهان بدون هیچ نظارتی مشغول به کار هستند که آمار آن ها را شاید به بیش از ۲۵۰ میلیون نفر افزایش بدهد.
در پیمان نامه جهانی حقوق کودک، کار کودکان زیر ۱۵ سال و نیز بهره کشی از کودکان به هر نحو، چه در مناسبات اقتصادی و چه در منازعات سیاسی منع شده است. همچنین کودک باید در برابر کاری که رشد و سلامت او را تهدید می کند، حمایت شود.
مطابق قانون کار ایران، به کار گماردن کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است. این قانون همچنین برای کار کودکان ۱۵ تا ۱۸ ساله نیز شرایط خاصی را پیش بینی کرده است. به گفته یک جامعه شناس، در ماده ۷۹ قانون کار به صراحت اشاره شده است که به کار گماردن افراد زیر ۱۵ سال ممنوع است و کسانی که تخلف کنند و کودکان کمتر از ۱۵ سال را به کار بگیرند، مشمول جریمه نقدی خواهند شد. اما در مقایسه با سودآوری به کار گرفتن این کودکان به دلیل دستمزد پایینی که به آن ها داده می شود، جریمه ناچیزی به کارفرمایان تعلق می گیرد که اغلب آن ها این ریسک را می پذیرند.
سوءاستفاده برخی کارفرمایان
طباطبایی نژاد، عضو کمیسیون حقوقی مجلس با اشاره به ممنوعیت کار کودکان زیر ۱۵ سال در قانون کار می گوید: کودکان زیر ۱۵ سال نیاز به تحصیل و آموزش دارند اما گاه مشکلات اقتصادی خانواده باعث می شود کودکان در سنین پایین سرپرست و نان آور خانواده شوند.
وی افزود: بسیاری از کارفرمایان نیز با سوءاستفاده از نیازهای اقتصادی این کودکان و خانواده هایشان، آن ها را در ساعات طولانی و در سخت ترین شرایط و با حقوق و دستمزد پایین به کار می گیرند.
بنا به گفته این نماینده، به دلیل غیرقانونی بودن کار کودکان زیر ۱۵ سال، هنگام مراجعه مامور بیمه و کار، کارفرمایان این کودکان را از دید مامور مخفی می کنند به همین دلیل این کودکان از بیمه محروم هستند و بدون هیچ آینده ای به کارهای سخت و طاقت فرسا اشتغال دارند و گاه دچار نقص عضو می شوند بدون این که حمایتی از آ ن ها بشود یا جان خود را در اثر حوادث از دست می دهند.
وی تصریح می کند: اشتغال زودهنگام این کودکان باعث محرومیت آن ها از رشد اجتماعی، تحصیل و حتی بازی های کودکانه می شود.
مجازات هایی که بازدارنده نیست
طباطبایی نژاد، در پاسخ به این که چرا برخوردی با کارگاه ها یا کارفرمایانی که از نیروی کار کودکان استفاده می کنند، نمی شود، گفت: در صورتی که ماموران کودکان زیر ۱۵ سال را در حال کار در کارگاه ها ببینند با آن کارگاه برخورد می شود اما همان طور که ذکر شد این کودکان را از دید بازرسان مخفی می کنند و از سوی دیگر حتی اگر برخورد نشود، جرایم بازدارنده نیست و کارفرما با پرداخت جریمه باز هم از نیروی کار کودکان که ارزان است، استفاده می کند.
وی اضافه می کند: بنابراین وضعیت اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال در کارهای سخت و طاقت فرسا و آمارهایی که در این زمینه وجود دارد، حاکی از آن است که مجازات و جرایم جنبه بازدارنده ندارد و بسیاری از کارفرمایان با دور زدن قانون، همچنان از نیروی کار ارزان، در دسترس و فرمانبردار کودک استفاده می کنند.
بررسی دلایل کار کودکان در سنین پایین
فقدان نظارت و عدم بازدارندگی قانون، مشکلات اقتصادی خانواده ها و هم چنین حذف نظام آموزشی در جذب کودکانی که دچار افت تحصیلی می شوند و یا ترک تحصیل می کنند ازجمله مهم ترین دلایل وجود کودکان کار و افزایش تعداد آن ها در کشور می باشد.
ترابی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به دلایل تن دادن کودکان به کارهایی با حقوق کم و شرایط سخت می گوید: باید به موضوع کودکان از این زاویه بنگریم که مشکلات اقتصادی خانواده های این کودکان، بی سرپرستی و کم بودن درآمد خانواده، کودکان را در سنین پایین از پشت میز و نیمکت های کلاس به کارگاه ها و کارهای سخت و طاقت فرسا کشانده است.
وی می افزاید: خانواده ای که توان تامین نیازهای روزمره زندگی را ندارد یا خانواده ای که پدر یا مادر یا هر دو معتاد هستند و یا خانواده ای که پدر فوت کرده یا در زندان به سر می برد کودکش را به کار اجبار می کند و او ناچار است به کار حتی با دستمزد پایین تن دهد.
ترابی تصریح می کند: از سوی دیگر کودکی که در مدرسه دچار افت تحصیلی است و ترک تحصیل می کند باز هم به اجبار خانواده، برای تامین نیازهای مالی و یا برای حرفه آموزی به بازار کار وارد می شود.
کودکان بی سرپرست و یا کودکان خانواده های طلاق نیز از دیگر موارد ورود زودهنگام کودکان به بازار کارند.
کودکان به دلیل نیازهای اقتصادی پا به بازار کار می گذارند و برای دریافت دستمزد حاضر هستند در سخت ترین شرایط و حتی با حقوق ناچیز کار کنند. برخی کارفرمایان نیز با علم به این نیاز و هم چنین کاهش هزینه هایشان، استفاده از نیروی کار کودکان را در اولویت به کارگیری نیروی کار قرار می دهند.
ممنوعیت کار کودکان زیر ۱۵ سال نتوانسته از کار کودکان جلوگیری کند
ترابی با اشاره به این که به کارگیری کودکان حاصل عرضه و تقاضا برای نیروی ارزان قیمت است می گوید: واقعیت این است که چون تقاضای کار از سوی کودکان به دلایلی که ذکر شد وجود دارد، عرضه کار با هدف بهره اقتصادی نیز وجود دارد و حتی قانون ممنوعیت کار کودکان زیر ۱۵ سال نتوانسته با بهره کشی که از کودکان در محیط های کاری می شود، مقابله کند و با وجود این قانون، آمار کودکان کار رو به افزایش است.
وی با اشاره به این که کودکان مردودی و ترک تحصیل کرده بیشترین آمار کودکان کار را به خود اختصاص می دهند می گوید: آموزش و پرورش به جای استعدادیابی و جذب کودکانی که دچار افت تحصیلی می شوند آن ها را پس می زند و به این ترتیب چاره ای جز ورود به بازار کار و حرفه آموزی برای این کودکان باقی نمی ماند. وی می افزاید: از سوی دیگر نظارتی نیز وجود ندارد و این قانون نتوانسته در جلوگیری از کار کودکان زیر ۱۵ و حمایت قانونی از کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال کارآیی لازم را داشته باشد.
تهدیدهای پیش روی کودکان کار
به هر روی کودکان کار با مشکلات زیادی روبه رو هستند که آن ها را تهدید می کند. به گزارش بانک اطلاعات تخصصی کودکان کار و خیابان مشکلاتی مانند مشکلات اقتصادی، مشکلات خانوادگی (طلاق، بی سرپرستی، بدسرپرستی و…) مشکلات اجتماعی( مهاجرت، اعتیاد، نداشتن بیمه و…)، مشکلات فرهنگی (تبعیض، خشونت، آزار جسمی و جنسی و…)، مشکلات قانونی (نبود قانون، نارسایی قانون و…) و مشکلات مربوط به سلامت همه جانبه کودکان (تغذیه، بهداشت، آموزش، اوقات فراغت و…) از مهم ترین مشکلاتی هستند که کودکان کار با آن ها درگیرند.
به انبوه این مشکلات باز هم می توان افزود، اما باید پرسید آیا برای رفع پدیده کودکان کار راهکاری هست؟
شاید فقرزدایی، برطرف کردن مشکلات قانونی و ایجاد امکانات برای آموزش اجباری، عمومی و رایگان برای همه کودکان راهکارهای واضح و بنیادی باشند.
کودکی که کودکی نکرده و به اجبار زود بزرگ شده است در آینده با مشکلات و کمبودهای بسیاری روبه رو خواهد شد. جامعه در قبال بازوهای کوچکی که هنوز تحمل بار سنگین زندگی را ندارد مسئول است. مسئولیتی که کسی حاضر نیست به گردن بگیرد.
کودکان کار؛ هیچ دستگاهی پاسخگو نیست
ترابی عضو کمیسیون اجتماعی نیز در این باره می گوید: یکی از دلایلی که باعث شده معضل کودکان کار همچنان وجود داشته باشد نبود حمایت و متولی برای رسیدگی به این کودکان است.
وی می افزاید: سازمان بهزیستی خود را موظف به حمایت و تحت پوشش قرار دادن کودکان خیابانی و بی سرپرست می داند و آن ها را به مراکز نگهداری و حمایت از کودکان بی سرپرست هدایت می کند و معتقد است وظیفه حمایت از کودکان کار به عهده وزارت کار است در حالی که وزارت کار نیز در صورت مشاهده به کارگیری کودکان با کارگاه یا کارفرما برخورد می کند، اما حمایت لازم از کودکان کار به عمل نمی آورد و معتقد است حمایت از کودکان کار وظیفه سازمان های حمایتی است.
بنا به گفته ترابی سایر سازمان های حمایتی نیز در صورت تحت پوشش قرار دادن خانواده های این کودکان، مستمری ناچیزی می پردازند که کفاف هزینه ها را نمی دهد به همین دلیل تا در وضعیت و نحوه حمایت از اقشار کم درآمد و خانواده های بی سرپرست و بدسرپرست تغییری حاصل نشود معضل کودکان کار همچنان وجود خواهد داشت.
سازمان بهزیستی: کودکان کار نیاز به حمایت ندارند
محمدعلی زنگانه معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در این باره با اشاره به این که تعریف کودکان خیابانی با کودکان کار تفاوت چشمگیری دارد به پانا می گوید: بررسی ها حاکی از آن است که بیشتر از ۷۰ درصد کودکان کار دارای سرپرست هستند و نیازی نیست تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار گیرند.
وی افزود: ساماندهی کودکان خیابانی براساس آیین نامه هیئت وزیران به عهده سازمان بهزیستی است اما این سازمان هیچ مسئولیتی در قبال کودکان کار ندارد.
از سوی دیگر شیخ الاسلامی وزیر کار نیز چنین نظری دارد. وی می گوید: براساس قانون، وزارت کار هیچ مسئولیتی در قبال کودکان کار ندارد و قانون در این زمینه تکلیفی برای وزارت کار مشخص نکرده است.
وی نیز می افزاید: در عین حال ما مخالف کار کودکان هستیم و لزومی ندارد کودکان کار کنند و باید به فکر درس و تحصیل خود باشند.
در حالی این گزارش را رو به پایان می بریم که مشکل کودکان کار همچنان وجود دارد و هیچ دستگاهی نیز حمایت از کودکان کار و دفاع از حقوق آن ها را وظیفه خود نمی داند در حالی که این کودکان در سخت ترین شرایط کار می کنند و قانون هم گرچه براساس معاهدات بین المللی، کار کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع کرده است، ضمانت اجرایی لازم را ندارد و دو روی سکه کار کودکان و محرومیت آن ها از بیمه و دستمزد مناسب همچنان وجود دارد. این در حالی است که هر از گاهی شاهد نقص عضو یا مرگ این کودکان به دلیل شرایط نامناسب کار هستیم.
ماجرای واقعی یک کارگر ۱۲ ساله
۱۲ سالگی اش بدجور توی ذوق می زد. حتی سیاهی روغن خودرو روی صورتش هم نمی توانست کودکی اش را پنهان کند. در آن چاله جا خوش کرده بود و کم کم در تعویض روغن داشت به مهارت می رسید. دبستان را تمام کرده بود تا به عنوان تنها فرزند خانواده کمک خرج پدرش باشد. قدش هنوز به لبه چاله نمی رسید. زیاد پیش می آمد که از ترس مامور بیمه به دستور کارفرما به ته چاله بخزد و مراقب باشد صدایی از او به گوش نرسد. چاله را به نیمکت ترجیح نمی داد اما چاره ای هم نداشت. دلش می خواست از چاله بیرون بپرد و با بچه های کوچه پشت تعمیرگاه که همیشه صدایشان می رسید فوتبال بازی کند. بالاخره یک روز از چاله بیرون پرید. روغن خودرو به روی صورتش ریخت و او را خفه کرد. حسن از چاله بیرون آمد اما نه برای فوتبال…
چکیده گزارش
“کودکان کار” یک پدیده نیست، بخشی از زندگی تاریخی ملت هاست، آمار می گوید که در ایران ۵ / ۱ میلیون کودک وجود دارد. همین آمار تعداد کودکان کار را در سراسر جهان ۲۱۵ میلیون نفر ذکر می کند اما در کشور ما قوانینی وجود دارد که از این کودکان حمایت می کند و بهره کشی از کودکان را مردود می شمارد اما متولیان امر چندان فعال نیستند و توپ را به زمین یکدیگر می اندازند.کارشناسان نیز از سوءاستفاده برخی کارفرمایان از نیازهای اقتصادی کودکان کار خبر می دهند و برخی آگاهان از واگذاری کارهای سخت و طاقت فرسا به کودکان در برخی کارگاه ها سخن می گویند. این گزارش ضمن بررسی میدانی کار کودکان در نقاط مختلف شهر به بررسی راه هایی پرداخته است که می تواند به دفاع از حقوق این کودکان منجر شود.
گزارش از روزنامه خراسان
برگرفته از سایت سازمان فدائیان(اقلیت)
۶ صبح – خیابان طبرسی – چهارراه گاز
مردی میانسال این انتظار را با چاق کردن «ناس» در بریده یک دستمال کاغذی سر می کند و دیگری سیگار دم صبحش را می کشد. دو کارگر جوان با چشم هایی قرمز یک بلوتوث خصوصی را پنهانی نگاه می کنند و غلامرضا که به زحمت ۱۲ سال دارد با ظرف غذا در دست کنار پدرش چرت می زند.
۸ صبح – میدان بار نوغان
از در شرقی که وارد شوید اولین کسی که می بینید هانیه ده ساله است که در سایه دیوار بساط کرده و واکس و وسایل کفاشی می فروشد. بازار در این ساعت از صبح فضایی کاملا مردانه دارد و او در این کنج غریبه به نظر می رسد. من هم او را نادیده می گیرم و قدم به بازاری می گذارم که چندان هم مردانه به نظر نمی رسد.
سجاد ۸ ساله بالای وانت هندوانه پایین می اندازد و در هر فراغت کوتاهی موبایل صفحه لمسی اش را از جیب شلوار بیرون می آورد تا با حالتی کودکانه از سلامتی اش مطمئن شود. او برای پدرش کار می کند که معتقد است مدرسه تلف کردن وقت است.
۱۰ صبح – انتهای خیابان رسالت شمالی
چهار نوجوان که همه زیر ۱۵ سال دارند در یک تعمیرگاه نه چندان بزرگ کار می کنند.
صاحب تعمیرگاه با فحشی رکیک به آن ها دستور می دهد یک پیکان قراضه خاموش را از کنار خیابان تا داخل تعمیرگاه هل دهند. هر چهار نفر می خندند. فحش شنیدن عادت هر روزه شان است. در میان آن ها دو برادر بور ۱۱ و ۱۲ ساله هم هستند که بازوهایشان در هل دادن خودرو می لرزد. موها و ابروهای بورشان هنوز به سیاهی روغن خودروها عادت نکرده است.
۱۱ صبح – چهارراه محبی
محمد ۱۴ ساله بیرون از کارگاه و زیر آفتاب داغ در حال سمباده زدن اسکلت مبل است. براده های چوب و بتونه موهایش را پوشانده است. در انتهای کارگاه، جایی که نه نور کافی دارد و نه سیستم تهویه هوا، مصطفی نوجوان به رویه کوبی مشغول است.
۵ / ۱ میلیون کودک کار در ایران
فقط همین ها نیستند. باز هم هستند. بیش از یک و نیم میلیون کودک زیر ۱۸ سال در ایران مشغول کار هستند. کودکان کار شامل کودکانی می باشند که پیش از رسیدن به سن قانونی کار، ناگزیر وارد بازار کار می شوند و کار زودرس مانع رشد طبیعی، اجتماعی و روانی و جسمانی آن ها می شود. این ماجرا سابقه تاریخی دارد.
در گذشته در بسیاری از جوامع کودکان از سنین پایین به کار خانوادگی مشغول می شدند تا در بخشی از سرمایه خانواده به عنوان دستمزد نیروی کار صرفه جویی شود، اما با وقوع انقلاب صنعتی در اروپا و بعدها با انتقال آن به دیگر نقاط جهان این مشاغل خانوادگی کم کم نابود شدند. کارخانه ها و کارگاه های نوبنیاد به یک باره پر شدند از زنان و کودکانی که حاضر بودند با کمترین دستمزد، بیشترین کار را انجام دهند.
در این میان، کار کردن کودکان که به اجبار و همراه با محرومیت آن ها از تحصیل، رشد طبیعی و حتی خانواده بود، سویه دردناک تر این ماجرا را رقم زد.
در حال حاضر بر اساس گزارش سازمان بین المللی کار (ILO) بیش از ۲۱۵ میلیون کودک زیر ۱۸ سال در کشورهای در حال توسعه مشغول به کارند که حدود نیمی از آن ها را دختران تشکیل می دهند. البته این آمار فقط مربوط به کودکانی است که در آمارهای رسمی به عنوان کودک کار ثبت شده اند. بسیاری از کودکان در جهان بدون هیچ نظارتی مشغول به کار هستند که آمار آن ها را شاید به بیش از ۲۵۰ میلیون نفر افزایش بدهد.
در پیمان نامه جهانی حقوق کودک، کار کودکان زیر ۱۵ سال و نیز بهره کشی از کودکان به هر نحو، چه در مناسبات اقتصادی و چه در منازعات سیاسی منع شده است. همچنین کودک باید در برابر کاری که رشد و سلامت او را تهدید می کند، حمایت شود.
مطابق قانون کار ایران، به کار گماردن کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است. این قانون همچنین برای کار کودکان ۱۵ تا ۱۸ ساله نیز شرایط خاصی را پیش بینی کرده است. به گفته یک جامعه شناس، در ماده ۷۹ قانون کار به صراحت اشاره شده است که به کار گماردن افراد زیر ۱۵ سال ممنوع است و کسانی که تخلف کنند و کودکان کمتر از ۱۵ سال را به کار بگیرند، مشمول جریمه نقدی خواهند شد. اما در مقایسه با سودآوری به کار گرفتن این کودکان به دلیل دستمزد پایینی که به آن ها داده می شود، جریمه ناچیزی به کارفرمایان تعلق می گیرد که اغلب آن ها این ریسک را می پذیرند.
سوءاستفاده برخی کارفرمایان
طباطبایی نژاد، عضو کمیسیون حقوقی مجلس با اشاره به ممنوعیت کار کودکان زیر ۱۵ سال در قانون کار می گوید: کودکان زیر ۱۵ سال نیاز به تحصیل و آموزش دارند اما گاه مشکلات اقتصادی خانواده باعث می شود کودکان در سنین پایین سرپرست و نان آور خانواده شوند.
وی افزود: بسیاری از کارفرمایان نیز با سوءاستفاده از نیازهای اقتصادی این کودکان و خانواده هایشان، آن ها را در ساعات طولانی و در سخت ترین شرایط و با حقوق و دستمزد پایین به کار می گیرند.
بنا به گفته این نماینده، به دلیل غیرقانونی بودن کار کودکان زیر ۱۵ سال، هنگام مراجعه مامور بیمه و کار، کارفرمایان این کودکان را از دید مامور مخفی می کنند به همین دلیل این کودکان از بیمه محروم هستند و بدون هیچ آینده ای به کارهای سخت و طاقت فرسا اشتغال دارند و گاه دچار نقص عضو می شوند بدون این که حمایتی از آ ن ها بشود یا جان خود را در اثر حوادث از دست می دهند.
وی تصریح می کند: اشتغال زودهنگام این کودکان باعث محرومیت آن ها از رشد اجتماعی، تحصیل و حتی بازی های کودکانه می شود.
مجازات هایی که بازدارنده نیست
طباطبایی نژاد، در پاسخ به این که چرا برخوردی با کارگاه ها یا کارفرمایانی که از نیروی کار کودکان استفاده می کنند، نمی شود، گفت: در صورتی که ماموران کودکان زیر ۱۵ سال را در حال کار در کارگاه ها ببینند با آن کارگاه برخورد می شود اما همان طور که ذکر شد این کودکان را از دید بازرسان مخفی می کنند و از سوی دیگر حتی اگر برخورد نشود، جرایم بازدارنده نیست و کارفرما با پرداخت جریمه باز هم از نیروی کار کودکان که ارزان است، استفاده می کند.
وی اضافه می کند: بنابراین وضعیت اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال در کارهای سخت و طاقت فرسا و آمارهایی که در این زمینه وجود دارد، حاکی از آن است که مجازات و جرایم جنبه بازدارنده ندارد و بسیاری از کارفرمایان با دور زدن قانون، همچنان از نیروی کار ارزان، در دسترس و فرمانبردار کودک استفاده می کنند.
بررسی دلایل کار کودکان در سنین پایین
فقدان نظارت و عدم بازدارندگی قانون، مشکلات اقتصادی خانواده ها و هم چنین حذف نظام آموزشی در جذب کودکانی که دچار افت تحصیلی می شوند و یا ترک تحصیل می کنند ازجمله مهم ترین دلایل وجود کودکان کار و افزایش تعداد آن ها در کشور می باشد.
ترابی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به دلایل تن دادن کودکان به کارهایی با حقوق کم و شرایط سخت می گوید: باید به موضوع کودکان از این زاویه بنگریم که مشکلات اقتصادی خانواده های این کودکان، بی سرپرستی و کم بودن درآمد خانواده، کودکان را در سنین پایین از پشت میز و نیمکت های کلاس به کارگاه ها و کارهای سخت و طاقت فرسا کشانده است.
وی می افزاید: خانواده ای که توان تامین نیازهای روزمره زندگی را ندارد یا خانواده ای که پدر یا مادر یا هر دو معتاد هستند و یا خانواده ای که پدر فوت کرده یا در زندان به سر می برد کودکش را به کار اجبار می کند و او ناچار است به کار حتی با دستمزد پایین تن دهد.
ترابی تصریح می کند: از سوی دیگر کودکی که در مدرسه دچار افت تحصیلی است و ترک تحصیل می کند باز هم به اجبار خانواده، برای تامین نیازهای مالی و یا برای حرفه آموزی به بازار کار وارد می شود.
کودکان بی سرپرست و یا کودکان خانواده های طلاق نیز از دیگر موارد ورود زودهنگام کودکان به بازار کارند.
کودکان به دلیل نیازهای اقتصادی پا به بازار کار می گذارند و برای دریافت دستمزد حاضر هستند در سخت ترین شرایط و حتی با حقوق ناچیز کار کنند. برخی کارفرمایان نیز با علم به این نیاز و هم چنین کاهش هزینه هایشان، استفاده از نیروی کار کودکان را در اولویت به کارگیری نیروی کار قرار می دهند.
ممنوعیت کار کودکان زیر ۱۵ سال نتوانسته از کار کودکان جلوگیری کند
ترابی با اشاره به این که به کارگیری کودکان حاصل عرضه و تقاضا برای نیروی ارزان قیمت است می گوید: واقعیت این است که چون تقاضای کار از سوی کودکان به دلایلی که ذکر شد وجود دارد، عرضه کار با هدف بهره اقتصادی نیز وجود دارد و حتی قانون ممنوعیت کار کودکان زیر ۱۵ سال نتوانسته با بهره کشی که از کودکان در محیط های کاری می شود، مقابله کند و با وجود این قانون، آمار کودکان کار رو به افزایش است.
وی با اشاره به این که کودکان مردودی و ترک تحصیل کرده بیشترین آمار کودکان کار را به خود اختصاص می دهند می گوید: آموزش و پرورش به جای استعدادیابی و جذب کودکانی که دچار افت تحصیلی می شوند آن ها را پس می زند و به این ترتیب چاره ای جز ورود به بازار کار و حرفه آموزی برای این کودکان باقی نمی ماند. وی می افزاید: از سوی دیگر نظارتی نیز وجود ندارد و این قانون نتوانسته در جلوگیری از کار کودکان زیر ۱۵ و حمایت قانونی از کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال کارآیی لازم را داشته باشد.
تهدیدهای پیش روی کودکان کار
به هر روی کودکان کار با مشکلات زیادی روبه رو هستند که آن ها را تهدید می کند. به گزارش بانک اطلاعات تخصصی کودکان کار و خیابان مشکلاتی مانند مشکلات اقتصادی، مشکلات خانوادگی (طلاق، بی سرپرستی، بدسرپرستی و…) مشکلات اجتماعی( مهاجرت، اعتیاد، نداشتن بیمه و…)، مشکلات فرهنگی (تبعیض، خشونت، آزار جسمی و جنسی و…)، مشکلات قانونی (نبود قانون، نارسایی قانون و…) و مشکلات مربوط به سلامت همه جانبه کودکان (تغذیه، بهداشت، آموزش، اوقات فراغت و…) از مهم ترین مشکلاتی هستند که کودکان کار با آن ها درگیرند.
به انبوه این مشکلات باز هم می توان افزود، اما باید پرسید آیا برای رفع پدیده کودکان کار راهکاری هست؟
شاید فقرزدایی، برطرف کردن مشکلات قانونی و ایجاد امکانات برای آموزش اجباری، عمومی و رایگان برای همه کودکان راهکارهای واضح و بنیادی باشند.
کودکی که کودکی نکرده و به اجبار زود بزرگ شده است در آینده با مشکلات و کمبودهای بسیاری روبه رو خواهد شد. جامعه در قبال بازوهای کوچکی که هنوز تحمل بار سنگین زندگی را ندارد مسئول است. مسئولیتی که کسی حاضر نیست به گردن بگیرد.
کودکان کار؛ هیچ دستگاهی پاسخگو نیست
ترابی عضو کمیسیون اجتماعی نیز در این باره می گوید: یکی از دلایلی که باعث شده معضل کودکان کار همچنان وجود داشته باشد نبود حمایت و متولی برای رسیدگی به این کودکان است.
وی می افزاید: سازمان بهزیستی خود را موظف به حمایت و تحت پوشش قرار دادن کودکان خیابانی و بی سرپرست می داند و آن ها را به مراکز نگهداری و حمایت از کودکان بی سرپرست هدایت می کند و معتقد است وظیفه حمایت از کودکان کار به عهده وزارت کار است در حالی که وزارت کار نیز در صورت مشاهده به کارگیری کودکان با کارگاه یا کارفرما برخورد می کند، اما حمایت لازم از کودکان کار به عمل نمی آورد و معتقد است حمایت از کودکان کار وظیفه سازمان های حمایتی است.
بنا به گفته ترابی سایر سازمان های حمایتی نیز در صورت تحت پوشش قرار دادن خانواده های این کودکان، مستمری ناچیزی می پردازند که کفاف هزینه ها را نمی دهد به همین دلیل تا در وضعیت و نحوه حمایت از اقشار کم درآمد و خانواده های بی سرپرست و بدسرپرست تغییری حاصل نشود معضل کودکان کار همچنان وجود خواهد داشت.
سازمان بهزیستی: کودکان کار نیاز به حمایت ندارند
محمدعلی زنگانه معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در این باره با اشاره به این که تعریف کودکان خیابانی با کودکان کار تفاوت چشمگیری دارد به پانا می گوید: بررسی ها حاکی از آن است که بیشتر از ۷۰ درصد کودکان کار دارای سرپرست هستند و نیازی نیست تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار گیرند.
وی افزود: ساماندهی کودکان خیابانی براساس آیین نامه هیئت وزیران به عهده سازمان بهزیستی است اما این سازمان هیچ مسئولیتی در قبال کودکان کار ندارد.
از سوی دیگر شیخ الاسلامی وزیر کار نیز چنین نظری دارد. وی می گوید: براساس قانون، وزارت کار هیچ مسئولیتی در قبال کودکان کار ندارد و قانون در این زمینه تکلیفی برای وزارت کار مشخص نکرده است.
وی نیز می افزاید: در عین حال ما مخالف کار کودکان هستیم و لزومی ندارد کودکان کار کنند و باید به فکر درس و تحصیل خود باشند.
در حالی این گزارش را رو به پایان می بریم که مشکل کودکان کار همچنان وجود دارد و هیچ دستگاهی نیز حمایت از کودکان کار و دفاع از حقوق آن ها را وظیفه خود نمی داند در حالی که این کودکان در سخت ترین شرایط کار می کنند و قانون هم گرچه براساس معاهدات بین المللی، کار کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع کرده است، ضمانت اجرایی لازم را ندارد و دو روی سکه کار کودکان و محرومیت آن ها از بیمه و دستمزد مناسب همچنان وجود دارد. این در حالی است که هر از گاهی شاهد نقص عضو یا مرگ این کودکان به دلیل شرایط نامناسب کار هستیم.
ماجرای واقعی یک کارگر ۱۲ ساله
۱۲ سالگی اش بدجور توی ذوق می زد. حتی سیاهی روغن خودرو روی صورتش هم نمی توانست کودکی اش را پنهان کند. در آن چاله جا خوش کرده بود و کم کم در تعویض روغن داشت به مهارت می رسید. دبستان را تمام کرده بود تا به عنوان تنها فرزند خانواده کمک خرج پدرش باشد. قدش هنوز به لبه چاله نمی رسید. زیاد پیش می آمد که از ترس مامور بیمه به دستور کارفرما به ته چاله بخزد و مراقب باشد صدایی از او به گوش نرسد. چاله را به نیمکت ترجیح نمی داد اما چاره ای هم نداشت. دلش می خواست از چاله بیرون بپرد و با بچه های کوچه پشت تعمیرگاه که همیشه صدایشان می رسید فوتبال بازی کند. بالاخره یک روز از چاله بیرون پرید. روغن خودرو به روی صورتش ریخت و او را خفه کرد. حسن از چاله بیرون آمد اما نه برای فوتبال…
چکیده گزارش
“کودکان کار” یک پدیده نیست، بخشی از زندگی تاریخی ملت هاست، آمار می گوید که در ایران ۵ / ۱ میلیون کودک وجود دارد. همین آمار تعداد کودکان کار را در سراسر جهان ۲۱۵ میلیون نفر ذکر می کند اما در کشور ما قوانینی وجود دارد که از این کودکان حمایت می کند و بهره کشی از کودکان را مردود می شمارد اما متولیان امر چندان فعال نیستند و توپ را به زمین یکدیگر می اندازند.کارشناسان نیز از سوءاستفاده برخی کارفرمایان از نیازهای اقتصادی کودکان کار خبر می دهند و برخی آگاهان از واگذاری کارهای سخت و طاقت فرسا به کودکان در برخی کارگاه ها سخن می گویند. این گزارش ضمن بررسی میدانی کار کودکان در نقاط مختلف شهر به بررسی راه هایی پرداخته است که می تواند به دفاع از حقوق این کودکان منجر شود.
گزارش از روزنامه خراسان
برگرفته از سایت سازمان فدائیان(اقلیت)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر