۱۳۸۹ مرداد ۲, شنبه
خود گویی و خود خندی، اصل ماجرای این هفتهی خامنهای
در دوران باستان و عصر بردهداری، پادشاهانی که در پی کشورگشایی و اسارت مردم کشورها و مناطق دیگر، امپراتوریهای باستانی را ایجاد نمودند، فرمانهایی صادر میکردند به این مضمون، که من شاه شاهان، فرمانروای امپراتوری فلان هستم و همه را به فرمانبرداری از خود فرا میخوانم.
این فراخوانها در آن ایام که دوران بردهداری و برده سازی بود، البته میتوانست توجیه تاریخی داشته باشد و پشتوانه آن هم مناطق وسیعی بود که به ضرب شمشیر به تصرف امپراتور، شاه شاهان درآمده بود.
اتفاقی که در این هفته در ایران رخ داد و شاهدش بودیم، انسان را به یاد دوران باستان و تداعی فرامین امپراتوران باستانی میاندازد. مبتکر این رویداد هم کس دیگری نبود جز علی خامنهای که در نقش کاریکاتور شاه شاهان ظاهر شد و طی فرمانی خطاب به مسلمین سراسر جهان اعلام نمود: من علی خامنهای، “ولی امر مسلمین” و “جانشین بر حق آقا امام زمان”، به اطلاع همگان میرسانم که “ولایت فقیه به معنای حاکمیت مجتهد جامعالشرایط در عصر غیبت است و شعبهای است از ولایت ائمه اطهار که همان ولایت رسولالله میباشد.” لذا التزام به ولایت فقیه و عمل به آن به این معناست که از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین اطاعت کنید.” خطاب خامنهای به مردم ایران نیست، شیعیان هم مورد خطاب او هستند. او مجتهد جامعاالشرایط و جانشین پیامبر و امامان، و چون ولی امر مسلمین است، همه مسلمین باید از او اطاعت کنند و نسبت به ولایت فقیه التزام خود را اعلام کنند. مهم نیست که نود درصد مسلمانان سنیاند و اصلا شیعهها را به رسمیت نمیشناسند و این هم اهمیتی ندارد که حتا در ایران، مردم علنا در خیابانها شعار مرگ بر ولایت فقیه و مرگ بر خامنهای را سر میدهند. خامنهای خود را موظف میداند به عنوان ولی فقیه، به عنوان مجتهد جامعالشرایط، به عنوان جانشین امام و پیغمبر و خدا بر روی زمین، همه مسلمین را به اطاعت و فرمانبرداری از خود فرا بخواند. اما بالاخره این سوال مطرح میشود که خامنهای آنقدرها هم احمق نیست که نداند حتا مردم ایران هم برای حرفهای او تره خرد نمیکنند تا چه رسد به مسلمانان کشورهای دیگر. پس هدف او چیست و چه اتفاقی رخ داده که او اکنون ناگزیر شده است بنابه ضرب المثل خود گویی و خود خندی به تعریف و تمجید از خود بپردازد. خود را مجتهد جامعالشرایط اعلام کند و همه را به اطاعت از خود فرا بخواند.
پاسخ این است که دلیل آن در خراب بودن وضعیت جمهوری اسلامی و شخص خامنهای قرار دارد. اکنون درهم ریختگی درونی رژیم به حدی رسیده است که حتا گروهبندیها و جناحهای سیاسی درونی رژیم هم گوش شنوایی نسبت به فرامین ولی فقیهشان ندارند و آنقدر ناهماهنگیست که هر گروهی ساز خود را مینوازد. خامنهای با انتشار فتوانامهی خود در این هفته خواست به همه آنها اعلام کند که هر کس طالب جمهوری اسلامیست، باید از من که جامع جمیع شرایط رهبری شما هستم اطاعت کند. مدتی قبل، احمدینژاد اعلام کرد که جمهوری اسلامی تنها میتواند یک حزب داشته باشد و آن حزب ولایت است و باید همه اختلافات و جناح بندیها برچیده شود. خامنهای اکنون حرف احمدینژاد را به زبان دیگری بیان میکند و میگوید: حزب ولایت من هستم و عضو حزب ولایت بودن یعنی اطاعت و فرمانبرداری از ولی فقیه، از خامنهای.
رسوایی رژیم بیش از آن است که بخواهد پردهپوشی کند. خامنهای راه دیگری ندارد جز این که علنا جار بزند؛ جمهوری اسلامی یعنی اطاعت از من و همه جناحها و مقامات باید فرمانبردار ولی فقیه باشند.
http://96.0.88.12/?p=18091
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر