۱۳۸۹ مهر ۱۵, پنجشنبه

گسترش اعتصابات کارگری برای پرداخت دستمزد





کارگران کارخانه لاستیک البرز یا کیان تایر در تهران و کارگران کارخانه لاستیک بارز در کرمان در اعتراض به وضعیت وخیم خود دست به اعتصاب زدند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران که عکس‌هایی از اعتصاب کارگران لاستیک البرز در سایت اینترنتی خود منتشر نموده است خبر می‌دهد که آنان از روز شنبه دهم مهر در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای خود و دیگر مشکلات موجود دست از کار کشیدند. کارگران که با بی اعتنایی کارفرمایان در رابطه با مطالبات خود مواجه شدند تصمیم گرفتند روز یکشنبه از رفتن به سالن غذاخوری خودداری کنند. مدیریت کارخانه که با برگزاری یک جلسه موفق نشد کارگران را با وعده و عید توخالی فریب دهد به نیروی انتظامی متوسل شد، اما کارگران از این اقدام کارفرما نهراسیدند و با بیرون کردن آن کنترل کارخانه را در دست گرفتند.
کارگران کیان تایر خواستی به جز پرداخت چهار ماه حقوق معوقه خود از سال‌های گذشته و پرداخت دستمزد شهریور ماه و همچنین پرداخت حق بیمه ندارند، اما کارفرمای کارخانه که از حمایت دولت و نیروی سرکوبگر آن برخوردار است به این خواست‌های ابتدائی نیز با زور و قلدر منشی پاسخ می‌دهد.
کارگران کارخانه لاستیک بارز نیز در اعتراض به عدم پرداخت دستمزد اضافه کارگری از روز چهارم مهر و به مدت سه روز دست به اعتصاب زدند. به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران کارفرمای کارخانه لاستیک بارز روز هفتم مهر با لباس بسیجی به میان کارگران رفت و با وعده‌ی تشکیل کمیته‌ای برای رسیدگی به مطالبات، آنان را وادار به بازگشت به کار کرد.
مسئله ی عدم پرداخت دستمزدها و حقوق معوقه و برخی مزایای دیگر یکی از معضلات اساسی کارگران در ایران است که در سال‌های اخیر منجر به تجمعات و اعتصابات متعددی در سراسر کشور شده است. روزی نیست که حتا رسانه‌های حکومتی خبری از این معضل کارگران منتشر نکنند. برای مثال ایلنا روز چهارم مهر خبر داد که کارگران چیلرسازی زهش که در آب یک قزوین واقع شده است علیرغم فعال بودن خطوط تولید وفروش محصولات در سه ماه گذشته حقوق خود را دریافت نکرده‌اند. کارگران کارخانه ریسندگی پرریس سنندج نیز شش ماه است که حقوق خود را دریافت نکرده‌اند.
اخباری که از عدم دریافت حقوق و دستمزد کارگران در رسانه‌های دولتی و غیردولتی منتشر می‌شوند فقط مشتی از خروار هستند. جمهوری اسلامی که کارگران ایران را از داشتن تشکلات مستقل خود محروم کرده است ایران را به بهشت سرمایه‌داران و کارفرمایان تبدیل نموده است که حتا حاضر نیستند حقوق ناچیز کارگران را که اغلب کفاف زندگی روزمره‌شان را نمی‌دهد پرداخت کند. با این حال تجربه نشان داده است که کارگران ایران هم نمی‌توانند با مبارزات جداگانه در گوشه و کنار و بدون داشتن یک هماهنگی حداقلی خواستی به این کوچکی و ابتدائی، یعنی پرداخت دستمزدها را به کارفرمایان و دولت حامی آنان تحمیل کنند. زیرا اکنون چندین سال است که کارگران با این معضل روبه رو هستند. اکنون هماهنگی سراسری مبارزه‌ی ده‌ها هزار کارگری که در سراسر ایران کار می‌کنند و حقوق نمی‌گیرند به امری اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده است. بی شک اگر کارگران لاستیک سازی البرز در تهران، کارخانه ریسندگی پرریس در سنندج و بقیه‌ی کارگران در نقاط دیگر می‌توانستند مبارزه‌ای مشترک را برای حل مشکلی مشترک به پیش ببرند آن گاه می توانستند بعد دیگری به مبارزه بدهند و آسان تر آن را به سرانجام برسانند.
تفسیر خبری 13 مهر رادیو دمکراسی شورائی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر