شارل فولار (سندیکاهای Charles Foulard) کارگری ۵۳ ساله است که در شرکت عظیم نفت فرانسه توتال (TOTAL) کار میکند (شرکت توتال با سود خالص ۱۵ میلیارد یورو در سال، زبانزد عام و خاص می باشد). شارل فولار، دبیر مسوول شاخهی F N I C – C G T (فدراسیون شیمی) است که بخش صنایع نفت نیز شامل آن می شود. خط مشی رادیکال وی با خط مشی و گرایش رفرمیستی برنار تیبو( Bernard Thibault ) رهبر فعلی C G T ناهمخوان است. وی با هیکلی تنومند، گرایش چپ رادیکال و بیانی بی واهمه نه تنها دولتمردان فرانسه بلکه حتی بعضی از کارگران دیگرفرانسه را به عکسالعمل و زبانی انتقادی واداشته است. یکی از نمایندگان سندیکاهای شرکت کننده در اعتصابات اخیر پالایشگاههای فرانسه در مورد وی میگوید: “برای شارلی – رفقایش او را شارلی صدا میزنند – مبارزه هدف است حتی اگرسر کارگران به سنگ بخورد.” شارل فولار، اهل معامله نیست و رک و راست حرف اش را میزند. بهمین جهت برای رؤسای توتال، وی دشمنی اصلی محسوب میشود. از ابتدای اعتراضات میلیونی مردم فرانسه علیه قانون بازنشستگی، عملیات محاصره و متوقف کردن پالایشگاههای تصفیه و صدور نفت فرانسه به عهده وی بوده است. برای او عمل فلج کردن صنعت نفت فرانسه ” از هم اکنون یک پیروزی بزرگ است”.
شارلی می گوید: “از مه ۱۹۶۸ تاکنون چنین اعتصاباتی هرگز دیده نشده است”. وی روز ها و شب ها ، د رسرما و زیر فشار پلیس فرانسه با خواندن سرود انترناسیونال همراه با دیگر کارگران، درِ ورودی پالایشگاه “گران پویی” (Grand – puits) را مسدود کردهاند.
شارل فولار معتقد است که جنبش اجتماعی اخیر جنبشی سیاسی است. او میگوید: “زمان آن فرا رسیده است که با تداوم مبارزه علیه قانون جدید بازنشستگی به جنبش اخیر سرعت بیشتری ببخشیم”. در هفته ی گذشته زمانی که فرماندار منطقه پالایشگاه دُنژ (Donges ) رسما” دستور داد که تعدادی کارگر باید اجبارا” به کار پرداخته و گرنه همچون قوانین اضطراری زمان جنگ، ۵ سال حبس منتظر آنهاست (قانون réquisitionner)، فریادِ کارگران در سراسر فرانسه، خواب از چشمان کسانی که به دموکراسی فرانسه توهم داشتند ، پراند. حتی دادگاه فرانسه روز بعد به نفع کارگران رأی داد و عمل فرمانداری را غیر قانونی و مخالف حق اعتصاب آنها ارزیابی کرد. در این روز کارگران صنعت نفت فرانسه با عملی سمبولیک با انداختن تابوتی در آتش بنام روز مرگ دموکراسی و حق اعتصاب و زیر پا گذاشتن قانون اساسی فرانسه به جهانیان اعلام کردند که دولت سرمایه داری هرگاه خود را در معرض خطر احساس کند، حتی به قانون اساسی وتصمیمات قضائی نیز اعتنائی نمی کند. شارل فولار از مردان فولادین طبقه ی کارگر فرانسه در برابر دوربین های تلویزیون گفت: “این عمل دولت فرانسه la réquisition نیست بلکه la rafle است” یعنی همان دستگیری جمعی غیر نظامی ها وبه کار اجباری جمعی واداشتن انها که دولت فاشیست هیتلرمبتکر و مجری آن بود.
مبارزات طبقات در سالهای ۱۸۴۸ ,۱۸۵۰ ، کمون پاریس در سال ۱۸۷۱، جبهه خلق (Le front populaire ) در سالهای قبل ار جنگ جهانی دوم، رویدادهای مه ۱۹۶۸، جنبش اجتماعی ۱۹۹۵ و اعتصابات و تظاهرات ده سال اخیر در فرانسه حاکی از وجود و حتی تشدید مبارزات طبقات در فرانسه است. سرنوشت جنبش دوهفته ی اخیر فرانسه، با شکست یا پیروزی آن، به وضوح یادآور این واقعیت است که در عرصه ی اجتماعی و سیاسی هنوز طبقه کارگر، رهبر مبارزات طبقات اجتماعی است و نقش تعیین کننده ی آن در جنبش های اجتماعی غیر قابل اغماض است. تغییرات کمی و کیفی طبقه کارگر به اشکال متنوع دولت های سرمایه داری و میزان رشد و یا عقب ماندگی دمکراسی های منتج از آن، واقعیت تقابل و تضاد دنیای کار و دنیای سرمایه را خنثی نکرده است.
آری هم چنان حق با مارکس است.
۲۵ اکتبر ۲۰۱۰ شهزاد سرمدی
بنقل از سایت سارمان فدائیان(اقلیت)؛
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر