هر انقلابی که در جهان رخ میدهد، مرتجعین را در سراسر جهان دچار وحشت میکند. آنها در همه جا ترس و اضطراب خود را نشان میدهند. انقلاب تودههای زحمتکش تونس با شعار کار، نان، آزادی که به سرنگونی رژیم دیکتاتوری و فرار رئیس جمهور این کشور انجامید، برای ایجاد دگرگونیهای اساسی ادامه دارد. این انقلاب، بیش از همه، رژیمهای استبدادی و اسلامی خاورمیانه را در ترس و هراس فرو برده است. آنها نگرانند که انقلاب تودههای زحمتکش تونس به الگویی برای تودههای فقیر، بیکار، گرسنه و محروم از آزادی در این کشورها تبدیل شود.
نگرانی جمهوری اسلامی از انقلاب مردم تونس، مضاعف است. از یک سو، این انقلاب علیه همان نظمی برپا گردید که در ایران نیز حاکم است. نظام سرمایهداری، سیاست اقتصادی نئولیبرال و دیکتاتوری عریان طبقه حاکم. از سوی دیگر هر پیروزی مردم تونس، ضربهایست به اسلامگرایی، گروهای مرتجع اسلامگرا و رژیمهای اسلامی.
این نگرانی در این هفته، حتا در رسانههای تبلیغاتی رژیم کاملا مشهود بود. در حالی که در تمام جهان خبر نخست خبرگزاریها و رسانهها به رویدادهای انقلابی تونس اختصاص داشت، در ایران خبر نخست و بحث اصلی رسانههای رژیم، مسابقات فوتبال و برنده شدن تیم ایران بود. همین ترس و نگرانی در سخنرانی این هفتهی احمدینژاد در یزد نیز آشکار بود. او در مورد قیام مردم تونس گفت: “کار برای خدا و اخلاص را فراموش نکنید و ذرهای از قله احکام الهی و اسلام ناب و ارزشهای ناب متعالی کوتاه نیایید. خواست مردم تونس برپایی مناسبات و احکام اسلام ناب محمدی است.” وی همچنین گفت: “شعارهای آزادی، صیانت از کرامت انسانی، حقوق بشر، چون برای خدا سر داده نمیشود، به بشریت صدمه وارد میآورد.
پس روشن است که نگرانی احمدینژاد از چیست؟
از آن روست که در قیام و انقلاب مردم تونس چیزی که نامی از آن نیست، ذکری از خدا و اسلام است. اسلامگرایی در تونس جایی نداشته و ندارد. احمدینژاد نگران است، چون مردم تونس علیه دیکتاتوری و اختناق برخاستند و خواهان آزادی و صیانت و کرامت انسانی هستند. احمدینژاد نگران است، چون کارگران و زحمتکشان تونس، برای کار و نان قیام کردند، نه برای خدا و اسلام. احمدینژاد میهراسد، چرا که او هم همانند زینالعابدین بن علی، پادوی گوش به فرمان انحصارات بزرگ مالی جهان سرمایهداری و مجری سیاستهای اقتصادی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی است. تشدید فقر، بیکاری، گرسنگی و گرانی در تونس، نتیجهی خصوصیسازی موسسات دولتی، آزادسازی قیمتها، حذف سوبسیدها، پایمال کردن حقوق کارگران توسط رژیم ارتجاعی تونس بود. یعنی دقیقا همان سیاست اقتصادی که احمدینژاد در ایران در حال پیشبرد آن است. از این جهت تفاوتی میان احمدینژاد و رئیس جمهور فراری تونس نیست. هر دو سگهای پاسبان نظام سرمایهداری و پادوهای گوش به فرمان انحصارات اقتصادی امپریالیستی برای اجحرای سیاست اقتصادی نئولیبرال هستند. احمدینژاد باید هم نگران باشد، چرا که فردا نوبت کارگران و زحمتکشان، فقرا و بیکاران ایران فرا خواهد رسید که با شعار کار و نان به خیابانها بریزند و علیه پاسداران نظم ستمگرانه حاکم، علیه سرمایهداران ایران و ثروتمندان، علیه تمام دزدانی که به بهای فقر، گرسنگی و بیکاری تودههای کارگر و زحمتکش مردم ثروتهای افسانهای اندوختهاند، قیام کنند. احمدینژاد باید هم نگران باشد، چرا که مردم ایران نیز در چنگال رژیمی خونخوار و سرکوبگر اسیر و گرفتارند که دیکتاتوری و اختناقاش، صد بار وحشتناکتر از دیکتاتوری رژیم بن علی در تونس است و آزادی مطالبهی عموم مردم ایران میباشد.
قیام تودههای زحمتکش تونس، به کارگران و زحمتکشان ایران میآموزد که علیه فقر، بیکاری، گرسنگی و دیکتاتوری با شعار کار، نان، آزادی و بر طبق تجربه و خواست زحمتکشان حکومت شورایی به قیام و انقلاب برخیزند. انقلاب مردم تونس یک سیلی محکمی نصیب تمام کسانی نیز کرد که به اصطلاح، اصلاح را برای تحقق خواستهای مردم بدیل انقلاب قرار میدهند. مردم تونس با قیام و انقلاب توانستند در طول یک ماه آزادیهای سیاسی را به چنگ آورند و دیکتاتور را فراری دهند. انقلاب مردم تونس از آن رو ضربه دیگری به جمهوری اسلامی است که میتواند تودههای ناآگاه و مذهبی منطقه را از اسارت گروههای اسلامگرا نجات دهد. هر موفقیت کارگران و زحمتکشان تونسی به تودههای زحمتکش کشورهای عربی منطقه نشان میدهد که باید مذهب را به عنوان امر خصوصیشان از مسائل سیاسی کنار بگذارند و با مطالبات زنده و ملموس این جهانی، برای استقرار دولتهایی که در آنها دین و دولت به کلی از هم جداست، مبارزه کنند. بنابراین هر ضربهای به گروهها و دولتهای اسلامی در کشورهای عربی منطقه، شکستی برای جمهوری اسلامی است که داعیهی اسلامگرایی جهانی دارد.
خزعبلات احمدینژاد مبنی بر این که “خواست مردم تونس برپایی مناسبات و احکام اسلام ناب محمدی است.” بیان چیز دیگری جز این نیست که خواست مردم تونس در انقلاب با خواست و منافع جمهوری اسلامی در تضاد قرار دارد و رهنمودهای سفیهانهی وی مبنی بر این که خدا و اسلام ناب محمدی را فراموش نکنید، به وضوح نگرانی جمهوری اسلامی را بازتاب میدهد.
کارگران و زحمتکشان ایران از مبارزات کارگران و زحمتکشان تونس میآموزند و برای پایان بخشیدن به سلطه ستمگران حاکم، استقرار دولتی غیرمذهبی و تحقق مطالبات خود حول شعار کار، نان، آزادی، حکومت شورایی برای یک قیام و انقلاب آماده میشوند.
بنقل از سایت سازمان فدائیان(اقلیت)
نگرانی جمهوری اسلامی از انقلاب مردم تونس، مضاعف است. از یک سو، این انقلاب علیه همان نظمی برپا گردید که در ایران نیز حاکم است. نظام سرمایهداری، سیاست اقتصادی نئولیبرال و دیکتاتوری عریان طبقه حاکم. از سوی دیگر هر پیروزی مردم تونس، ضربهایست به اسلامگرایی، گروهای مرتجع اسلامگرا و رژیمهای اسلامی.
این نگرانی در این هفته، حتا در رسانههای تبلیغاتی رژیم کاملا مشهود بود. در حالی که در تمام جهان خبر نخست خبرگزاریها و رسانهها به رویدادهای انقلابی تونس اختصاص داشت، در ایران خبر نخست و بحث اصلی رسانههای رژیم، مسابقات فوتبال و برنده شدن تیم ایران بود. همین ترس و نگرانی در سخنرانی این هفتهی احمدینژاد در یزد نیز آشکار بود. او در مورد قیام مردم تونس گفت: “کار برای خدا و اخلاص را فراموش نکنید و ذرهای از قله احکام الهی و اسلام ناب و ارزشهای ناب متعالی کوتاه نیایید. خواست مردم تونس برپایی مناسبات و احکام اسلام ناب محمدی است.” وی همچنین گفت: “شعارهای آزادی، صیانت از کرامت انسانی، حقوق بشر، چون برای خدا سر داده نمیشود، به بشریت صدمه وارد میآورد.
پس روشن است که نگرانی احمدینژاد از چیست؟
از آن روست که در قیام و انقلاب مردم تونس چیزی که نامی از آن نیست، ذکری از خدا و اسلام است. اسلامگرایی در تونس جایی نداشته و ندارد. احمدینژاد نگران است، چون مردم تونس علیه دیکتاتوری و اختناق برخاستند و خواهان آزادی و صیانت و کرامت انسانی هستند. احمدینژاد نگران است، چون کارگران و زحمتکشان تونس، برای کار و نان قیام کردند، نه برای خدا و اسلام. احمدینژاد میهراسد، چرا که او هم همانند زینالعابدین بن علی، پادوی گوش به فرمان انحصارات بزرگ مالی جهان سرمایهداری و مجری سیاستهای اقتصادی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی است. تشدید فقر، بیکاری، گرسنگی و گرانی در تونس، نتیجهی خصوصیسازی موسسات دولتی، آزادسازی قیمتها، حذف سوبسیدها، پایمال کردن حقوق کارگران توسط رژیم ارتجاعی تونس بود. یعنی دقیقا همان سیاست اقتصادی که احمدینژاد در ایران در حال پیشبرد آن است. از این جهت تفاوتی میان احمدینژاد و رئیس جمهور فراری تونس نیست. هر دو سگهای پاسبان نظام سرمایهداری و پادوهای گوش به فرمان انحصارات اقتصادی امپریالیستی برای اجحرای سیاست اقتصادی نئولیبرال هستند. احمدینژاد باید هم نگران باشد، چرا که فردا نوبت کارگران و زحمتکشان، فقرا و بیکاران ایران فرا خواهد رسید که با شعار کار و نان به خیابانها بریزند و علیه پاسداران نظم ستمگرانه حاکم، علیه سرمایهداران ایران و ثروتمندان، علیه تمام دزدانی که به بهای فقر، گرسنگی و بیکاری تودههای کارگر و زحمتکش مردم ثروتهای افسانهای اندوختهاند، قیام کنند. احمدینژاد باید هم نگران باشد، چرا که مردم ایران نیز در چنگال رژیمی خونخوار و سرکوبگر اسیر و گرفتارند که دیکتاتوری و اختناقاش، صد بار وحشتناکتر از دیکتاتوری رژیم بن علی در تونس است و آزادی مطالبهی عموم مردم ایران میباشد.
قیام تودههای زحمتکش تونس، به کارگران و زحمتکشان ایران میآموزد که علیه فقر، بیکاری، گرسنگی و دیکتاتوری با شعار کار، نان، آزادی و بر طبق تجربه و خواست زحمتکشان حکومت شورایی به قیام و انقلاب برخیزند. انقلاب مردم تونس یک سیلی محکمی نصیب تمام کسانی نیز کرد که به اصطلاح، اصلاح را برای تحقق خواستهای مردم بدیل انقلاب قرار میدهند. مردم تونس با قیام و انقلاب توانستند در طول یک ماه آزادیهای سیاسی را به چنگ آورند و دیکتاتور را فراری دهند. انقلاب مردم تونس از آن رو ضربه دیگری به جمهوری اسلامی است که میتواند تودههای ناآگاه و مذهبی منطقه را از اسارت گروههای اسلامگرا نجات دهد. هر موفقیت کارگران و زحمتکشان تونسی به تودههای زحمتکش کشورهای عربی منطقه نشان میدهد که باید مذهب را به عنوان امر خصوصیشان از مسائل سیاسی کنار بگذارند و با مطالبات زنده و ملموس این جهانی، برای استقرار دولتهایی که در آنها دین و دولت به کلی از هم جداست، مبارزه کنند. بنابراین هر ضربهای به گروهها و دولتهای اسلامی در کشورهای عربی منطقه، شکستی برای جمهوری اسلامی است که داعیهی اسلامگرایی جهانی دارد.
خزعبلات احمدینژاد مبنی بر این که “خواست مردم تونس برپایی مناسبات و احکام اسلام ناب محمدی است.” بیان چیز دیگری جز این نیست که خواست مردم تونس در انقلاب با خواست و منافع جمهوری اسلامی در تضاد قرار دارد و رهنمودهای سفیهانهی وی مبنی بر این که خدا و اسلام ناب محمدی را فراموش نکنید، به وضوح نگرانی جمهوری اسلامی را بازتاب میدهد.
کارگران و زحمتکشان ایران از مبارزات کارگران و زحمتکشان تونس میآموزند و برای پایان بخشیدن به سلطه ستمگران حاکم، استقرار دولتی غیرمذهبی و تحقق مطالبات خود حول شعار کار، نان، آزادی، حکومت شورایی برای یک قیام و انقلاب آماده میشوند.
بنقل از سایت سازمان فدائیان(اقلیت)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر