“از آنجا که منافقین خائن به هیج وجه به اسلام معتقد نبوده و هرچه می گویند از روی حیله و نفاق است و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده اند، و با توجه به محارب بودن آن ها و جنگ های کلاسیک آن ها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنان برای صدام علیه ملت مسلمان ما، و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندان های سراسر کشور بر سرِ موضع نفاق خود پافشاری کرده و می کنند، محارب و محکوم به اعد ام می باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجه السلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نماینده ای از وزارت اطلاعات می باشد، اگرچه احتیاط در اجماع است، و همینطور در زندان های مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می باشد. رحم بر محاربین ساده اندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردید ناپذیر نظام اسلامی است. امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمائید. آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است، وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند [اشداء علی الکفار] باشند، تردید در مساتل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می باشد.”
سطور بالا، متن کامل دستور خمینی برای قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ است. پیامی که در سطرسطر آن کینه، نفرت و جنایت موج می زند. فرمانی هولناک و دستورالعملی جنون آمیز برای خاموش کردن آتش شکست و حقارتی که از درون خمینی را می سوزاند. حقارت از نوشیدن “جام زهری” کشنده که خمینی در پایان جنگ سرکشیده بود.
فرمان خمینی اگر چه فاقد تاریخ است، اما با توجه به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ (قطعنامه صلح جنگ ایران و عراق) در روز ۲۷ تیر و نوشیدن “جام زهر” خمینی در شامگاه ۲۹ تیر و پس از آن حمله سازمان مجاهین خلق در روزهای سوم تا پنجم مرداد با همراهی نیروی هوایی ارتش عراق که در مناطق غربی ایران اتفاق افتاد، فرمان کشتار خمینی می بایست در روزهای پنجم تا هفتم مرداد ماه ۶۷ صادر شده باشد.