۱۳۹۰ بهمن ۸, شنبه

تحریم‌های جدید و ابراز تأسف به جای تهدید

با تصمیم اتحادیه اروپا به اجرای یک‌رشته تحریم‌های جدید علیه ایران، نزاع قدرت‌های اروپایی و آمریکایی با جمهوری اسلامی ابعاد نوینی به خود گرفت.

روز دوشنبه ۳ بهمن ماه، وزرای خارجه‌ی ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا تصمیم گرفتند، نفت، پتروشیمی، بانک مرکزی، بانک تجارت را مشمول تحریم‌های خود قرار دهند. بر طبق این تصمیم، بانک مرکزی به اتهام مشارکت در دور زدن تحریم‌ها و بانک تجارت به اتهام تسهیل تلاش‌های هسته‌ای و دور زدن تحریم‌ها، در لیست تحریم‌های جدید قرار گرفتند.

خرید، واردات یا انتقال نفت خام و محصولات نفتی و پتروشیمی نیز به همراه انتقال تجهیزات و فن‌آوری و مشارکت در آن‌ها ممنوع اعلام گردید. علاوه بر این هر گونه فروش، خرید و انتقال فلزات گرانبها به ایران، ارایه اسکناس و مسکوکات به بانک مرکزی ممنوع گردید. به شرکت‌هایی که هم اکنون با جمهوری اسلامی معامله دارند، فرصت داده شد که قراردادهای خود را تا اول ژوئیه، یازدهم تیر ماه، لغو کنند.

این مجموعه تحریم‌های اتحادیه اروپا که سنگین‌ترین تحریم‌ها علیه
در جریان کشمکش و نزاع چند سال اخیر است، مستقیماً اصلی‌ترین شریان‌های تغذیه مالی رژیم را هدف قرار داده است. آمریکا و اتحادیه اروپا با اعمال این تحریم‌ها قصد دارند جمهوری اسلامی را در چنان مخمصه‌ای قرار دهند که ناگزیر به پذیرش پیشنهادات آن‌ها بر سر مهم‌ترین مسایل مورد اختلاف گردد.

واکنش مقامات جمهوری اسلامی به این تحریم‌ها در عین حال که نگرانی آن‌ها را از وخامت وضعیت داخلی رژیم بازتاب می‌داد، اما دیگر، از تهدیدات پیش از این تحریم‌ها خبری در آن‌ها نبود. دلیل آن هم روشن است. این تهدیدات از آن‌رو در دستور کار تبلیغات جمهوری اسلامی قرار گرفته بود که مانع از تصویب این تحریم‌ها گردد. اکنون که این تحریم‌ها به مرحله تصمیم‌گیری و اجرا رسیده است، دیگر موضوعیت خود را از دست داده است. بنابراین رسمی‌ترین ارگان‌ها و مقامات جمهوری اسلامی به جای تهدید، تأسف خود را از اعمال تحریم‌های اتحادیه اروپا ابراز داشتند و ترجیع‌بند مواضع گذشته خود را مبنی بر این که تحریم تأثیری بر اوضاع نخواهد داشت و جمهوری اسلامی به سیاست پیشین خود ادامه خواهد داد، تکرار کردند.

۱۳۹۰ بهمن ۳, دوشنبه

دستگیری فعالین کارگری نشانه‌ی ترس و بی‌ثباتی رژیم است

در هفته‌ای که گذشت، جمهوری اسلامی بر اقدامات سرکوب‌گرانه خود علیه فعالین جنبش‌های اجتماعی به ویژه فعالین جنبش کارگری افزود. اخبار جدیدی از دستگیری کارگران، معلمان و روزنامه‌نگاران انتشار یافت.

از آذربایجان خبر رسید که روز یک‌شنبه ۲۵ دی ماه شاهرخ زمانی از فعالین کارگری تبریز به همراه محمد جراحی، نیما پوریعقوب و ساسان واهبی‌وش از فعالین کارگری و دانشجویی، توسط دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی دستگیر و روانه‌ی زندان شدند. شاهرخ زمانی، پیش از این نیز در خرداد ماه امسال بازداشت و یک بیدادگاه رژیم وی را به ۱۱ سال زندان و دیگر رفقای هم‌رزم او را نیز مجموعاً به ۱۱ سال حبس محکوم کرده بود. این مبارزین با سپردن وثیقه‌های سنگین آزاد شده بودند. هنوز دقیقاً روشن نیست که آیا دستگاه امنیتی رژیم آن‌ها را برای پرونده‌سازی جدید دستگیر نموده، یا ادامه‌ی همان اتهامات و محکومیت‌های پیشین است.

روز دوشنبه ۲۶ دی ماه نیز شیث امانی از فعالین کارگری در سنندج توسط دستگاه امنیتی رژیم بازداشت شد. امانی در حالی که بیمار است برای پیگیری پرونده دو تن از کارگران دستگیر شده به همراه خانواده‌های آن‌ها به دادگستری سنندج رفته بود که وی را نیز بازداشت کردند. بیماری و دستگیری این فعال کارگری موجب نگرانی شدید همکاران و خانواده وی شده است.

در یزد ۹ تن از فعالین معلمان عضو کانون فرهنگیان یزد به اتهام فعالیت غیر قانونی از طریق سخنرانی و تشکیل جلسه و صدور بیانیه به ۴۲ ماه حبس محکوم شدند. پیش از این نیز خبری از دستگیری و محکومیت کارگران و معلمان اصفهان انتشار یافته بود. آخرین خبرها نیز حاکی‌ست که مدیر سایت خبری تبریزنیوز و سه روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان در تهران بازداشت شده‌اند.

۱۳۹۰ دی ۲۹, پنجشنبه

وظیفه مبرم چپ رادیکال و مارکسیست در اوضاع کنونی

ماهیت طبقاتی هر دولتی، تعیین‌کننده‌ی سیاست داخلی و خارجی آن دولت است.

جمهوری اسلامی یک دولت بورژوایی‌ست که از منافع طبقه سرمایه‌دار دفاع می‌کند و کلیت سیاست داخلی آن در خدمت این طبقه و علیه منافع توده‌‌های کارگر و زحمتکش مردم ایران است. اما جمهوری اسلامی یک شکل معمولی دولت بورژوایی نیست، بلکه شکل ویژه‌ای از این دولت است که دین و دولت را آشکارا در یکدیگر ادغام نموده و استبدادی‌ترین شکل دولت بورژوایی‌ست. لذا تعجب‌آور نیست که سیاست داخلی این دولت، نمونه ارتجاعی‌‌ترین نوع خود در سراسر جهان باشد. آنچه که به سیاست خارجی جمهوری اسلامی شکل داده است، همین سیاست داخلی‌‌ست که به ورای مرزهای کشور، به عرصه بین المللی و مناسبات با دولت‌‌های دیگر بسط یافته است. سیاست خارجی هرگز چیزی جدا از سیاست داخلی یک دولت نیست. لذا سیاست داخلی ارتجاعی جمهوری اسلامی به سیاست خارجی ارتجاعی این دولت شکل داده است که علیه منافع کارگران و زحمتکشان نه فقط ایران، بلکه تمام کشورهای جهان است.

تأکید بر این مسئله به ویژه امروز از آن‌رو ضروری‌ست که سیاست خارجی جمهوری اسلامی، به تضادها و درگیری‌‌های حاد در مقیاس منطقه‌‌ای و بین‌‌المللی انجامیده و همانند سیاست داخلی آن به بن‌‌بست و بحران‌‌های لاینحل کشیده است.

این بحران هر روز ابعاد وخیم‌‌تری به خود گرفته است. تضاد قدرت‌های جهانی با جمهوری اسلامی که برخاسته از سیاست توسعه‌طلبانه و هژمونی‌طلبانه امپریالیستی و پان اسلامیستی جمهوری اسلامی‌‌ست، در مقیاسی بی سابقه تشدید شده و احتمال درگیری نظامی را افزایش داده است.

اکنون این تضادها به درجه‌ای رشد کرده و بحران به مرحله‌ای رسیده است که رقبای آمریکایی و اروپایی رژیم، منابع تغذیه مالی آن را هدف قرار داده‌اند.

قرار است وزرای خارجه کشورهای اتحادیه اروپا، سوم بهمن ماه برای اتخاذ تصمیم قطعی در مورد تحریم نفتی و بانک مرکزی جمهوری اسلامی تشکیل جلسه دهند. وزیر امور خارجه فرانسه که پیش از این اعلام کرده بود اتحادیه اروپا بر سر تحریم نفت به توافق رسیده است و تنها بحث بر سر جزئیات آن باقی مانده است، اکنون ابراز امیدواری می‌کند که این تحریم از اول فوریه به مرحله اجرا درآید. دولت آمریکا وزیر خزانه‌داری خود را به آسیای جنوب شرقی فرستاده است تا ژاپن و چین را که اصلی‌ترین خریداران نفت ایران هستند، برای پیوستن به این تحریم متقاعد سازد.

۱۳۹۰ دی ۲۴, شنبه

تسویه حساب باندها بر سر کرسی‌های مجلس ارتجاع

پس از رسوایی تام و تمام انتخابات فرمایشی خرداد ۸۸ که حتا عقب‌مانده‌ترین و ناآگاه‌ترین بخش توده‌های مردم ایران به قلابی بودن انتخابات در رژیم استبدادی جمهوری اسلامی پی بردند و بساط توهم‌پراکنی گروه‌های موسوم به اصلاح‌طلب، یک‌سره برچیده شد، سران باندهای حاکم دریافته‌اند که دیگر استفاده از به اصطلاح انتخابات برای فریب و تحمیق کارساز نیست و تدریجاً باید بساط خیمه‌شب‌بازی انتخاباتی خود را تعطیل کنند.

از این‌روست که نخست زمزمه برچیدن پست ریاست جمهوری آغاز گردید، اما عملی شدن آن عجالتاً موکول به برپایی مجلس آتی ارتجاع اسلامی گردید که بتواند بدون هر گونه مخالفت درونی، نخست‌وزیری را به جای رئیس جمهور منصوب کند.

خامنه‌ای و دار و دسته او اکنون به خوبی می‌دانند که توده‌های وسیع مردم ایران دیگر در بساط خیمه‌شب‌بازی انتخاباتی مجلس شرکت نمی‌کنند. از همین روست که در طول چندین ماه گذشته جنجال تبلیغاتی به راه انداخته‌اند و می‌گویند دشمنان داخلی و خارجی در تلاش‌اند تا مانع از شرکت مردم در انتخابات شوند. البته برای آن‌ها دیگر تحریم انتخابات فرمایشی چندان مهم نیست. آن‌چه برای آن‌ها در این مرحله اهمیت دارد، مجلسی‌ست که یک دست‌تر از گذشته باشد. بدون اما و مگر از دستورات علی خامنه‌ای، دیکتاتور مطلق‌العنان اطاعت کند، کشمکش‌ها و اختلافات کنونی در درون آن نباشد و از اصحاب فتنه، انحراف، اصلاح‌طلب و تمام انواع و اقسام ضد ولایت فقیه تصفیه شده باشد.

۱۳۹۰ دی ۱۹, دوشنبه

جمهوری اسلامی و تحریم ها، وظایف کارگران و توده های مردم ایران

حلقه فشار بر جمهوری اسلامی هر روز تنگتر می شود. به دنبال تصویب سه قطعنامه نهادهای بین المللی علیه جمهوری اسلامی در آبان ماه گذشته، هم اکنون اعمال فشار و تشدید تحریم های اقتصادی توسط آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای هم پیمان شان علیه رژیم ارتجاعی حاکم بر ایران، در دستور کار این کشورها قرار گرفته است. محکومیت جمهوری اسلامی در کمیته حقوق بشر سازمان ملل، به علت نقض تعهدات این رژیم در قبال میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، تبعیض جنسیتی و نقض حقوق زنان، آزادی های اجتماعی، آزادی مذهب، تشکل، بیان و بالاخره به خاطر اعمال شکنجه و اعدام، انتشار گزارش مدیر کل آژانس انرژی اتمی و تاکید این گزارش بر تلاش مخفیانه جمهوری اسلامی برای دست یابی به سلاح هسته ای و نیز تصویب قطعنامه عربستان سعودی در محکومیت ضمنی جمهوری اسلامی در شورای امنیت سازمان ملل به اتهام توطئه ترور سفیر این کشور در خاک آمریکا همه و همه، گویای تغییر محسوس رویکرد تقابل دولت آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای حوزه خلیج فارس نسبت به جمهوری اسلامی ایران طی دوماه گذشته است. این رویکرد جدید، که ناشی از تعمیق کشمکش ها و تقابل سیاست اتمی و پان اسلامیستی جمهوری اسلامی با سیاست امپریالیستی و توسعه طلبانه دولت آمریکا و اتحادیه اروپا در سطح منطقه است، بعد از تسخیر سفارت انگلیس در تهران، شتاب بیشتری به خود گرفت.

تحریم بانک مرکزی ایران توسط دولت انگلیس و پس از آن تصویب لایحه تحریم بانک مرکزی و تحریم خرید نفت جمهوری اسلامی از طرف نمایندگان مجلس سنا و کنگره آمریکا، نخستین واکنش رویکرد جدید انگلیس و آمریکا در مقابله با سیاست های ماجراجویانه جمهوری اسلامی بود. اگرچه اقدام نمایندگان دو مجلس سنا و کنگره آمریکا، در آغاز با مخالفت وزارت خزانه داری این کشور و نیز مخالفت شخص اوباما همراه شد، اما در نهایت، با قرار گرفتن امضاء رئیس جمهور آمریکا در پای لایحه تحریم بانک مرکزی، فاز جدید تحریم های سخت تر علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز گردید. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، روز ٢٤ آذر ماه اعلام کرد، دولت این کشور با وجود تمام نگرانی ها در باره عواقب تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی، با این تحریم موافقت کرد.

بر اساس مصوبه کنگره آمریکا، رییس جمهوری این کشور مجاز است از این پس، دارایی های مؤسسات مالی را که با بانک مرکزی ایران به ویژه در زمینه نفت همکاری می کنند، مسدود سازد.

همزمان با این اقدام دولت آمریکا، روز سه شنبه ٣٠ آذر، نمایندگان حدود یازده کشور و سازمان بین المللی نیز تحت عنوان “گروه کشورهای هم نظر” نشستی را در رم ایتالیا برگزار کردند.

۱۳۹۰ دی ۱۵, پنجشنبه

پایان اشغال نظامی عراق و فجایعی که این اشغال به بار آورد


آخرین گروه نظامیان آمریکایی در روزهای پایانی سال میلادی گذشته، از ۱۸ دسامبر ۲۰۱۱ به بعد، خاک عراق را پس از هشت سال و نه ماه تجاوز و اشغال گری ترک کردند. یورش نظامی امپریالیسم هار و درنده خوی آمریکا به عراق چیزی به جز کشتار لااقل یک صد هزار غیرنظامی عراقی، ویرانی گسترده این کشور و تشدید اختلاف و چند پارگی میان ملل و اقوام گوناگون آن بر جای نگذارد. نظامی گری دیوانه وار آمریکا در عراق همچنین هزینه ای نجومی داشت که برابر با هفتصد میلیارد دلار برآورد شده است.
تجاوز نظامی به عراق بدون مقدمه و زمینه چینی نبود. هیئت حاکمه ی آمریکا به ریاست جرج بوش (پسر) در پی استراتژی خاورمیانه بزرگ، از نخستین ماه های سال ۲۰۰۲ علیه رژیم صدام حسین موضع گیری و آن را “خطری برای نظم جهانی” معرفی می نمود. حمله به عراق زمانی برنامه ریزی می شد که این کشور هنوز از مصائب جنگ هشت ساله ارتجاعی با جمهوری اسلامی ایران، سپس “جنگ خلیج” که در پی حمله ی رژیم صدام حسین به خاک کویت صورت گرفت و ۱۲ سال تحریم اقتصادی رهائی نیافته بود.
امپریالیسم آمریکا در زمینه چینی تجاوز نظامی به عراق احتمال دستیابی رژیم این کشور به “سلاح های کشتار جمعی” که معلوم نبود چه هستند و به خصوص چگونه تولید شده اند را مستمسک قرار می داد و مدام با استفاده از رسانه های بزرگ که در خدمت اهدافش بوده و هستند بر طبل جنگ می کوبید. اگر هیچکس نمی دانست، امپریالیسم آمریکا خوب می دانست که رژیم صدام حسین قادر به تولید سلاح کشتار جمعی نیست. چرا که بمب های شیمیایی که رژیم ارتجاعی بعثی در جریان جنگ با جمهوری اسلامی و به ویژه علیه مردم کردستان عراق استفاده کرد، همگی ساخت آمریکا، فرانسه و انگلستان بودند و در زمانی که از آن ها استفاده شد صدایی از امپریالیست ها درنیامد.
هر انسان اندک آگاهی می داند که جنگ ادامه ی سیاست است. امپریالیسم آمریکا و دولت جرج بوش خوب می دانستند که رژیم صدام حسین می تواند دست به هر ماجراجویی بزند اما توانایی آن را ندارد که “سلاح کشتار جمعی” تولید کند. با این حال امپریالیسم از تجاوز رژیم صدام حسین به کویت سوء استفاده کرد و با توجه به بحران جهان سرمایه داری و مسئله ی مهم نفت و انرژی و کوتاه کردن دست رقیبانش از آن ها و با نیت استقرار یک حاکمیت گوش به فرمان مانند حکومت های مصر و عربستان سعودی، زمینه های حمله به عراق را مهیا نمود.

۱۳۹۰ دی ۱۲, دوشنبه

وظایف فوری انقلاب اجتماعی اجرای مطالبات مشخص و فوری کارگران(قسمت سوم)


طبقه‌ی کارگر همواره با مشکلاتی هم‌چون درمان و بهداشت، بازنشستگی، دریافت حقوق بیکاری، از کار افتادگی و مانند آن‌ها روبرو بوده است. خواست‌های کارگران در این رابطه ، از قرن‌ها پیش در مبارزات آنان انعکاس یافته است.
کارگران هم‌چنین به دلیل طمع سرمایه‌داران مجبور بوده‌اند در محیط‌های غیربهداشتی و در نبود وسایل ایمنی لازم کار کنند و به سرمایه‌داران سود برسانند. از همین روست که یکی از خواست‌ها و مطالبات فوری کارگران تامین اجتماعی کامل است .
اگرچه تامین اجتماعی و ایده‌ی آن سابقه‌ای طولانی دارد، اما سیستم تامین اجتماعی پدیده‌ای‌ست قرن بیستمی. قوانین تامین اجتماعی یکی از دستاوردهای مبارزات کارگران در طول قرن‌هاست که به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم به نتایج با ارزشی به ویژه در برخی از کشورهای اروپایی منتهی گردید. در اواخر قرن نوزدهم و اولین سال‌های قرن بیستم بود که اولین قوانین تامین اجتماعی برای بازنشستگی، ازکار افتادگی و حوادث ناشی از کار به تصویب برخی از دولت‌های بورژوایی رسیده و در نهایت به اجرا درآمد، هر چند که پیشتر در قوانین کارِ برخی از کشورها برخی از حقوق کارگران به نحوی منعکس شده بود که از جمله می‌توان به حوادث ناشی از کار، شرایط محیط کار و کار زنان و کودکان اشاره کرد. در ١٤ اوت ١٩٠٤ ششمین کنگره انترناسیونال دوم (بین‌المللی سوسیالیستی) در آمستردام تشکیل گردید در این اجلاس ٤٣٨ نفر به نمایندگی از ٤٥ سازمان سیاسی و صنفی کارگری از ٢٥ کشور جهان حضور یافتند .(١) یکی از قطعنامه‌های مهمی که در این کنگره به تصویب رسید در مورد بیمه‌های اجتماعی بود که در آن تصویب قوانین در زمینه حمایت از کار و بیمه از کار افتادگی و بیکاری خواسته شده بود. در یازدهمین اجلاس بین الملل سوسیالیست (انترناسیونال دوم) که در کپنهاگ در تاریخ ٢٨ آگوست ١٩١٠ برگزار شد ٨٩٦ نماینده از سازمان‌های سوسیالیستی و اتحادیه‌های کارگری ٢٣ کشور حضور داشتند. در قطعنامه‌ای که در این کنگره به تصویب رسید، به مانند قطعنامه‌های پیشین تاکید شد که بیکاری از شیوه تولید سرمایه‌داری جدایی‌ناپذیر است. این قطعنامه خواستار انجام اقداماتی به نفع کارگران گردید و از تصویب قوانینی به منظور کمک به بیکاران به خرج دولت و سرمایه‌داران، ایجاد سازمان‌های کمک خاص که اتحادیه‌ها بر آن‌ها نظارت داشته و آن‌ها را کنترل کنند، کاهش ساعات کار روزانه، سازماندهی کار عمومی، حفظ تمام حقوق مدنی بیکاران و غیره دفاع نمود.