۱۳۹۷ فروردین ۱۴, سه‌شنبه

سال جدید و اعتلایی نوین

نشانه‌های عمیق‌تر شدن بحران سیاسی جامعه ایران از حوادث نخستین روزهای بهار سال جدید پیداست. هنوز چند روزی از سال جدید نگذشته که کارگران مبارز و قهرمان مجتمع نیشکر هفته تپه برای تحقق مطالبات خود به راهپیمایی و تظاهرات روی آورده‌اند. سرمایه‌داران برای مقابله با اعتراضات، به تهدید تعطیل کارخانه متوسل شده‌اند، کارگران را به دادگاه فراخواندند وبازداشت کردند، اما مبارزه ادامه دارد. مردم عرب خوزستان به‌ویژه در اهواز، ماهشهر، آبادان و خرمشهر در اعتراض به سیاست شونیستی طبقه حاکم، چندین روز تجمع و تظاهرات برپا کردند. پلیس به سرکوب و بازداشت معترضین روی آورد، اما این وحشیگری نتوانسته مانعی بر ادامه مبارزه باشد.


طبقه سرمایه‌دار حاکم و نمایندگان و سخنگویان آن هرگونه چشم‌اندازی را برای نجات از بحران موجود از دست داده  ونگران فراروییدن مبارزات کنونی به انقلاب اند. از همین روست که‌موج فرار سرمایه‌ها آغازشده است. بر طبق اعتراف مقامات دولتی از اواخر سال گذشته تاکنون لااقل ٣٠ میلیارد دلار ارز از کشور خارج‌شده است. ساعت‌به‌ساعت بهای ارزهای بین‌المللی افزایش و ارزش ریال در حال کاهش یافتن است. مستثنا از این‌که نقش کابینه روحانی در این افزایش نرخ ارز برای جبران ورشکستگی مالی رژیم در چه حد است، بخش بزرگی از این افزایش نرخ ارز به‌ویژه مرتبط با تبدیل یک تریلیون و ۴۵٠ هزار میلیارد تومان نقدینگی در دست سرمایه‌داران و مقامات دولتی به ارزهای بین‌المللی برای خروج از کشور است. در همین حال بخشی از سپرده‌های سرمایه‌داران و ثروتمندان از بانک‌ها و دیگر مراکز مالی بیرون کشیده می‌شود و از ترس بی‌ثباتی اوضاع سیاسی و کاهش ارزش ریال، تبدیل به ارزهای معتبر و طلا و خرید خانه و زمین، در دست دارندگان آن در داخل گنج می‌شوند که این نیز به‌نوبه خود بحران را عمیق‌تر و بهای ارزها ، طلا و اجاره‌ها را افزایش می‌دهد. بر طبق گفته رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ارتجاع، ۲۰ میلیارد دلار ارز نیز خارج از شبکه بانکی نگهداری می‌شود.
پیامد فوری این افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش ریال بر شرایط زندگی کارگران و زحمتکشان بر کسی پوشیده نیست. افزایش بهای کالاهای موردنیاز روزمره توده‌های زحمتکش، افزایش اجاره‌ها، افزایش نرخ تورم از هم‌اکنون شرایط زندگی را بر عموم توده‌های مردم دشوارتر ساخته است.  بر طبق گزارش بانک مرکزی،  متوسط قیمت هر متر خانه در تهران به حدود پنج میلیون و ۲۴۰ هزار تومان رسیده است. که در مقایسه با دی‌ماه سال قبل ۱۶.۷ درصد افزایش نشان می‌دهد.
بنابراین، آشکار است که در سال جدید نرخ تورم شدیداً افزایش خواهد یافت، سطح زندگی کارگران و زحمتکشان تنزل بیشتری خواهد یافت و فقر ابعاد گسترده‌تری به خود خواهد گرفت.
اما همین فاکت فرار سرمایه‌ها و جهش بهای ارزهای بین‌المللی نیز به تنهائی کافی است که نشان دهد در سال جاری رکود نیز عمیق‌تر خواهد شد، نه‌تنها اشتغال جدیدی برای نیرویی که جدیداً وارد بازار کار می‌شود، وجود نخواهد داشت، بلکه گروه دیگری از کارگران شاغل به صفوف بیکاران می‌پیوندند.
سیاست‌های اقتصادی تا کنونی جمهوری اسلامی همگی به شکست انجامیده و رژیم در سال جاری نیز هیچ راه‌حلی حتی برای تعدیل بحران ندارد.
عمیق‌تر شدن بحران اقتصادی، عواقب اجتماعی بازهم وخیم‌تری  برای توده‌های مردم در پی خواهد داشت و بحران‌های اجتماعی متعددی را که این رژیم در طول حیات خود به بار آورده است، تشدید خواهد کرد. بنابراین طبیعی است که با عمیق‌تر شدن بحران رکود- تورمی و اثرات ویرانگر آن بر زندگی توده‌های مردم ایران، تضاد طبقه کارگر و عموم زحمتکشان بانظم موجود تشدید شود و مبارزات طبقه کارگر ، بازنشستگان، معلمان و توده‌های بیکار، تهیدست و فقیر گسترش یابد و اعتلای نوینی یابد.
رژیم البته همان‌گونه که تجربه تاکنون نشان داده است، در سال جدید نیز تلاش خواهد کرد با تشدید سرکوب و اختناق به مقابله با موج اعتراضات و مبارزات برخیزد. اما در شرایطی که توده‌های زحمتکش در وخیم‌ترین شرایط مادی و معیشتی به سر می‌برند، هیچ چشم‌اندازی به بهبود اوضاع در چهارچوب نظم موجود ندارند، کارد به استخوان رسیده  و توده مردم، دیگر هیچ ترس و هراسی از سرکوب ندارند، موجب تعرض گسترده‌تر و رادیکال‌تر شدن جنبش خواهد شد. تداوم مبارزات کارگران و زحمتکشان پس از سرکوب جنبش دی‌ماه، آشکارا این واقعیت را نشان داده است.
جمهوری اسلامی بنا به خصلت مذهبی و سرشت ارتجاعی طبقاتی خود، به‌عنوان یک رژیم استبدادی پاسدار نظم سرمایه‌داری، جز لگدمال کردن ابتدایی‌ترین حقوق و آزادی‌های مردم ایران وظیفه دیگری نداشته و نخواهد داشت. اقشاری از مردم ایران به‌ویژه قشر خرده‌بورژوازی مدرن که عمدتاً خواستش محدود به آزادی‌های فردی و سیاسی است، تا همین اواخر سال گذشته هنوز امیدش به تحقق این مطالبات از طریق وعده‌های گروه‌های ارتجاعی اصلاح‌طلبان دولتی بود. این اقشار، به‌ویژه در جریان خیمه‌شب‌بازی‌های انتخاباتی رژیم نیروی فعال فراخواندن مردم به حمایت از جمهوری اسلامی، زیرپوشش اصلاحات بودند و با شکل دادن به یک توازن سیاسی به نفع رژیم، یکی از موانع سرنگونی رژیم محسوب می‌شدند. اما سرانجام امید آن‌ها نیز به یاس تبدیل شد. برای آن‌ها نیز روشن شد که حتی تحقق مطالبات آن‌ها در جمهوری اسلامی ممکن نیست و لااقل اقشاری از آن‌ها از رژیم روی برتافتند. این خود باعث برهم خوردن توازن قوا به زیان رژیم شده و از این بابت نیز جبهه انقلاب در سال جاری تقویت خواهد شد. رشد و اعتلای مبارزات کارگران و زحمتکشان در سال جاری محرک دیگری برای رشد و اعتلای مبارزات زنان و دانشجویان خواهد شد. بنابراین طیف بسیار وسیع‌تری از توده‌های مردم به مقابله و مبارزه با جمهوری اسلامی روی خواهند آورد.
با تشدید تضاد توده‌های وسیع مردم ایران با رژیم ستمگر جمهوری اسلامی، عمیق‌تر شدن بحران‌های متعدد رژیم و اعتلای مبارزات علنی و مستقیم که سرنگونی رژیم را هدف قرار داده است، تضادهای درونی طبقه حاکم  به‌ویژه از دی‌ماه سال گذشته به شکل کم‌سابقه‌ای تشدید شده است. جناح‌های هیئت حاکمه هر یک سیاست‌های جناح دیگری را باعث نارضایتی گسترده توده‌ای و شکل‌گیری بحران سیاسی معرفی می‌کنند. از آنجائی که رژیم هیچ سیاست و برنامه‌ای برای مقابله با این بحران‌ها ندارد، با اعتلای بیشتر مبارزات در سال جاری، تضادهای هیئت حاکمه ای که نمایندگی فراکسیون‌های مختلف بورژوازی را بر عهده دارد،  بازهم تشدید خواهد شد و شکاف در درون طبقه حاکم عمیق‌تر خواهد شد. این عمیق‌تر شدن شکاف، قدرت رژیم را تحلیل می‌برد و امکانات آن را برای مقابله با توده‌ها کاهش خواهد داد.
جمهوری اسلامی فقط در عرصه داخلی نیست که با بحران‌ها و معضلات لاینحل مواجه است. در عرصه خارجی نیز وضعیت رژیم در سال جاری وخیم‌تر خواهد شد. سیاست‌های ترامپ در قبال جمهوری اسلامی قطعاً تنش‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی را افزایش می‌دهد. بنابراین هزینه‌های سنگینی را به مردم ایران تحمیل خواهد کرد. درعین‌حال، تحریم‌های اقتصادی دولت آمریکا به ناگزیر بر مناسبات اقتصادی اتحادیه اروپا و برخی کشورهای منطقه با جمهوری اسلامی تأثیر خواهد گذاشت و معضلات اقتصادی و مالی رژیم را تشدید خواهد کرد. بنابراین در سال جاری، رژیم از جهات مختلف داخلی و خارجی در وضعیت وخیمی قرار خواهد گرفت و درنتیجه، تأثیر خود را بر رشد و اعتلای مبارزات  کارگران و زحمتکشان برای سرنگونی رژیم برجای خواهد گذاشت.
تمام دلایل و شواهد اقتصادی و سیاسی، داخلی و خارجی نشان می‌دهند که در سال کنونی شرایط عینی بیش از همیشه برای سرنگونی رژیم فراهم می‌شود و بحران سیاسی عمیق‌تر خواهد شد . در همین حال، همان‌گونه که مبارزات کارگران و زحمتکشان و شعارهای آن‌ها، به‌ویژه در دی‌ماه نشان داد، به لحاظ ذهنی نیز آمادگی کارگران و زحمتکشان به سرنگونی رژیم افزایش خواهد یافت. تا همین لحظه نیز بخش وسیعی از توده‌های مردم به‌ضرورت سرنگونی رژیم برای تحقق مطالبات خود، پی برده‌اند. آنچه باقی است، پیوستن عمومی توده‌‌های کارگر و زحمتکش به این مبارزه برای سرنگونی است. چرخش در مبارزه طبقه کارگر در این مورد تعیین‌کننده است. بی‌تردید طبقه کارگر بیشترین مبارزات را در ایران داشته و دارد. تردیدی نیست که مبارزات گردان‌هایی از طبقه کارگر مضمونی آشکارا انقلابی برای سرنگونی نظم موجود دارد و تردیدی نیست که نیروی اصلی جنبش دی‌ماه را توده‌های  کارگران و زحمتکش تشکیل می‌دادند. اما این هنوز به این معنا نیست که کارگران ایران در کلیت خود به نبرد برای سرنگونی رژیم برخاسته‌اند. تا وقتی‌که این تحول رخ ندهد، اعتلای کنونی جنبش به انقلاب منجر نخواهد شد. چراکه در ایران به‌جز طبقه کارگر نه هیچ طبقه‌ای توان و قدرت مقابله با رژیم و سرنگونی نظم موجود را دارد و نه رسالت به فرجام رساندن انقلاب و تحقق مطالبات توده‌های مردم. اما نه‌فقط شرایط روی‌آوری این طبقه به مبارزه‌ای علنی و مستقیم برای سرنگونی رژیم فراهم است، بلکه در صفوف طبقه کارگر یک قشر پیشرو و آگاه شکل‌گرفته است که به منافع خودآگاهی دارد و در شرایطی که طبقه کارگر آمادگی برای نبرد قطعی را پیدا کند، هدایت و رهبری این مبارزه را در دست خواهد گرفت. تحولات سال جاری شرایط  را بیش‌ازپیش فراهم می‌کند که این امکان به واقعیت تبدیل گردد.
اما آنچه قطعیت آن از هم‌اکنون روشن است، سالی سرشار از مبارزات طبقاتی و اعتلای بیشتر این مبارزات در پیش است.
برگرفته از نشریه کار ارگان سازمان فدائیان(اقلیت)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر