در کشوری که طبقهی حاکم موجودیت خود را با تکیه بر سرنیزه و قهر عریان حفظ میکند، جامعه هر لحظه آماده و مستعد حوادث سیاسی و بروز شورشها و اعتراضات تودهایست. در اینجا هر اتفاقی میتواند به یک مسئلهی سیاسی تبدیل شود و شورش و طغیان تودهای را در پی داشته باشد.
مردم ارومیه از سالها پیش نگرانی خود را از خطری که دریاچه ارومیه را به خشک شدن تهدید میکند، به دفعات ابراز کرده بودند. اما جمهوری اسلامی که کمترین اهمیتی حتا برای مطالبات فوری اقتصادی و سیاسی توده مردم قائل نیست، تا چه رسد به مطالبات زیست محیطی آنها، هیچ توجهی به این نگرانی مردم نکرد. خطر خشک شدن دریاچه، تا مرحلهای رسید که نمایندگان شهری آذربایجان در مجلس ارتجاع اسلامی، طرحی با قید دو فوریت برای مقابله با خشک شدن دریاچه ارائه دادند که دو فوریت آن نیز رد شد. این خود به عاملی تبدیل شد که در هفتهی پیش تودههای مردم ارومیه به خیابانها بریزند و علیه سیاستهای ارتجاعی جمهوری اسلامی اعتراض کنند.
واحدهای ضد شورش پلیس و مزدوران دستگاه امنیتی و اطلاعاتی رژیم، به مقابله با مردم برخاستند و با وحشیگری ذاتی جمهوری اسلامی، مردم را سرکوب کردند. تعدادی بازداشت و گروهی نیز که مضروب و مصدوم شدند، سر و کارشان به بیمارستانها کشید. اما این وحشیگری رژیم، مردم را در ادامه مبارزه مصممتر ساخت. روز شنبهی این هفته، اعتراضات، چنان گسترده بود که حتا مغازهها بسته شد و تظاهراتی بسیار گستردهتر از هفتهی گذشته برپا گردید. نیروهای سرکوب که به مقابله با مردم گسیل شده بودند، خشم و اعتراض مردم را افزونتر ساخت. تعدادی از مراکز دولتی و بانکها مورد حمله قرار گرفتند و ماشینها و موتورسیکلتهای مزدوران سرکوبگر رژیم به آتش کشیده شدند. در جریان این درگیریها، دهها تن دستگیر و تعدادی در اثر تیراندازی واحدهای ضد شورش و اطلاعاتی مجروح و مصدوم شدند. حتا خبرهایی از جان باختن دو تن از مردم ارومیه انتشار یافت که گزارشاتی از صحت و سقم این خبر در دست نیست.
اعتراضات مردم در این هفته، تنها در ارومیه وسعت نداشت، بلکه در تعداد دیگری از شهرهای آذربایجان، به ویژه در تبریز، گروههایی از مردم در خیابانها گرد آمدند و در همبستگی با مردم ارومیه و محکوم کردن اقدامات سرکوبگرانهی رژیم، تظاهرات کردند. این اعتراضات نیز به مداخله و وحشیگری نیروهای سرکوب انجامید که دهها نفر نیز دستگیر شدند.
مردم ارومیه از سالها پیش نگرانی خود را از خطری که دریاچه ارومیه را به خشک شدن تهدید میکند، به دفعات ابراز کرده بودند. اما جمهوری اسلامی که کمترین اهمیتی حتا برای مطالبات فوری اقتصادی و سیاسی توده مردم قائل نیست، تا چه رسد به مطالبات زیست محیطی آنها، هیچ توجهی به این نگرانی مردم نکرد. خطر خشک شدن دریاچه، تا مرحلهای رسید که نمایندگان شهری آذربایجان در مجلس ارتجاع اسلامی، طرحی با قید دو فوریت برای مقابله با خشک شدن دریاچه ارائه دادند که دو فوریت آن نیز رد شد. این خود به عاملی تبدیل شد که در هفتهی پیش تودههای مردم ارومیه به خیابانها بریزند و علیه سیاستهای ارتجاعی جمهوری اسلامی اعتراض کنند.
واحدهای ضد شورش پلیس و مزدوران دستگاه امنیتی و اطلاعاتی رژیم، به مقابله با مردم برخاستند و با وحشیگری ذاتی جمهوری اسلامی، مردم را سرکوب کردند. تعدادی بازداشت و گروهی نیز که مضروب و مصدوم شدند، سر و کارشان به بیمارستانها کشید. اما این وحشیگری رژیم، مردم را در ادامه مبارزه مصممتر ساخت. روز شنبهی این هفته، اعتراضات، چنان گسترده بود که حتا مغازهها بسته شد و تظاهراتی بسیار گستردهتر از هفتهی گذشته برپا گردید. نیروهای سرکوب که به مقابله با مردم گسیل شده بودند، خشم و اعتراض مردم را افزونتر ساخت. تعدادی از مراکز دولتی و بانکها مورد حمله قرار گرفتند و ماشینها و موتورسیکلتهای مزدوران سرکوبگر رژیم به آتش کشیده شدند. در جریان این درگیریها، دهها تن دستگیر و تعدادی در اثر تیراندازی واحدهای ضد شورش و اطلاعاتی مجروح و مصدوم شدند. حتا خبرهایی از جان باختن دو تن از مردم ارومیه انتشار یافت که گزارشاتی از صحت و سقم این خبر در دست نیست.
اعتراضات مردم در این هفته، تنها در ارومیه وسعت نداشت، بلکه در تعداد دیگری از شهرهای آذربایجان، به ویژه در تبریز، گروههایی از مردم در خیابانها گرد آمدند و در همبستگی با مردم ارومیه و محکوم کردن اقدامات سرکوبگرانهی رژیم، تظاهرات کردند. این اعتراضات نیز به مداخله و وحشیگری نیروهای سرکوب انجامید که دهها نفر نیز دستگیر شدند.