۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعه

حکومت اسلامی بر روی دریایی از خون مردم ایران

فجایع و جنایات رژیم جمهوری اسلامی در ایران بی‌شمار است. سرکوب، اختناق و کشتار، جزئی جدایی‌ناپذیر از موجودیت این رژیم است. اما کشتار مخالفین سیاسی و قتل عام زندانیان سیاسی در سال‌های دهه‌ی ۶۰، یکی از بزرگ‌ترین جنایات طبقات و فرمانروایان حاکم، در سراسر تاریخ ایران است که هرگز از خاطره توده‌های مردم ایران محو نخواهد شد.

در هفته‌ای که گذشت، به مناسبت کشتار زندانیان سیاسی دهه‌ی ۶۰، مراسم و گردهمایی‌های متعددی در تعدادی از کشورهای جهان برگزار شد، تا یاد این جان‌ باخته‌گانِ مبارزات قهرمانانه‌ی مردم ایران را علیه ارتجاع هار حاکم بر ایران گرامی دارند و بر ادامه‌ی این مبارزه تا سرنگونی جمهوری اسلامی، محاکمه و مجازات قاتلینی که در کشتار ده‌ها هزار تن از مردم ایران دست داشتند، تأکید نمایند. نشریات و فرستنده‌های رادیو – تلویزیونی مخالف رژیم برنامه‌های متعددی را به این جنایات رژیم اختصاص دادند و به سهم خود کوشیدند گوشه‌هایی از جنایات وحشتناک رژیم را به ویژه در دهه‌ی شصت برملا کنند.

در ایران، اما سال‌هاست که خانواده‌های جان‌باخته‌گان، در نیمه اول شهریور ماه در گلزار خاوران، جایی که جلادان جمهوری اسلامی گروه کثیری از قتل‌عام شدگان سال ۶۷ را در گورهای دسته‌جمعی به خاک سپردند، گرد می‌آیند، تا یاد عزیزان‌شان را گرامی دارند.

نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی همه ساله تلاش کرده‌اند با تهدید و سرکوب مانع از این گردهمایی‌ها شوند. اما این اقدامات سرکوب‌گرانه رژیم هرگز نمی‌تواند مانع از آن گردد که توده‌های مردم ایران، از این جنایت بزرگ بی‌خبر بمانند. سراسر دوران استقرار جمهوری اسلامی در ایران، مملو از جنایت و کشتار است. این رژیم از همان آغاز که در ایران به قدرت رسید، موجودیت‌اش را بر سرکوب، اعدام و کشتار بنا نهاد.
هنوز چند روزی از سرنگونی رژیم شاه نگذشته بود که با لشکرکشی‌های نظامی به کردستان و ترکمن صحرا، بمباران شهرها و روستاهای کردستان، سپس در شهرها و مناطق دیگر از جمله خوزستان و آذربایجان، کشتار مردم را در دستور کار خود قرار داد. خلخالی جلاد، نماینده ویژه خمینی با برپایی دادگاه‌های چند دقیقه‌ای صدها نفر را اعدام کرد. مزدوران رژیم، در برخی شهرها، فعالان سیاسی را ترور کردند. با گذشت هر ماه بر ابعاد جنایات رژیم افزوده گردید. اما تمام این فجایع و وحشی‌گری‌ها، عطش خون‌آشامان اسلامی را فرو ننشاند. حکومت اسلامی می‌بایستی بر روی دریای از خون مردم ایران بنا شود. جمهوری اسلامی نمی‌توانست جز با قلع و قمع و کشتار هزاران تن از مردم ایران، به بند کشیدن ده‌ها هزار انسان در سیاه‌چال‌های قرون وسطایی، با شکنجه‌های وحشیانه و برقراری اختناقی هولناک به این هدف خود برسد.

لذا در اواخر سال ۱۳۵۹ سران و مقامات جمهوری اسلامی در چندین جلسه که بدین منظور برگزار نمودند، تصمیم گرفتند که این هدف خود را با سرکوب سازمان‌های سیاسی عملی سازند. کشتار و سرکوبی که از ۳۱ خرداد سال ۶۰ آغاز گردید، اجرای این تصمیم بود.

در سال ۶۰، هزاران تن از اعضا و هواداران سازمان‌های سیاسی دستگیر و گروه، گروه به جوخه‌های اعدام سپرده شدند. تعداد زیادی از این اعدام شدگان جرم‌شان صرفاً پخش اعلامیه‌ها و نشریات سازمان‌های سیاسی بود. در میان آن‌ها کم نبودند دانش‌آموزانی که سن آن‌ها به ۱۸ سال نیز نمی‌رسید. رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی برای ایجاد جو رعب و وحشت، به مدت چندین ماه، همه روزه اسامی تعدادی از اعدام شدگان را در رسانه‌های خبری خود نیز اعلام می‌کرد و مقامات رژیم، به ویژه سران تصمیم‌گیرنده‌ی دادگاه‌های چند دقیقه‌ای، در برنامه‌های تلویزیونی، کشتار مخالفین حکومت اسلامی را می‌ستودند و از طرفداران خود می‌خواستند، حتا زخمی‌ها را زجرکش کنند.

این سرکوب و کشتار وحشیانه که اوج آن در سال ۶۰ بود، در تمام سال‌های نیمه اول دهه‌ی ۶۰ ادامه یافت. در طول این سال‌ها چندین هزار تن تیرباران شدند. اما هنوز هزاران مخالف سیاسی رژیم در زندان‌ها به سر می‌بردند که رژیم با تمام قساوت و بی‌رحمی‌اش نتوانسته بود دلیلی برای اعدام آن‌ها پیدا کند و از همین رو به حبس محکوم شده بودند.

سران جمهوری اسلامی، اما قصد آزاد کردن این زندانیان را پس از اتمام دوره محکومیت‌شان نداشتند. جلادان حکومت اسلامی از نمونه‌ی لاجوردی، از مدت‌ها پیش اعلام کرده بودند که نمی‌گذاریم زنده از زندان بیرون روید. همه‌ی شما را می‌کشیم و چنین کردند. از اواسط مرداد ماه سال ۶۷، تا نیمه‌ی اول شهریور ماه، با دستور مستقیم خمینی، این سردسته‌ی قاتلان و آدم‌کشان، کشتار دسته‌جمعی زندانیان سیاسی در سراسر ایران عملی گردید که در مدتی کم‌تر از یک ماه، هزاران زندانی سیاسی اعدام و در گورهای دسته‌جمعی به خاک سپرده شدند.

تعداد دقیق این قربانیان جنایت فجیع جمهوری اسلامی روشن نیست. بر طبق گزار‌ش‌های انتشار یافته، تعداد جان باخته‌گان قتل عام تابستان ۶۷، بین ۲۵۰۰ تا ۵۰۰۰ برآورد شده است. این کشتار وحشیانه‌ی زندانیان سیاسی توسط جمهوری اسلامی فقط با جنایات فاشیسم هیتلری قابل قیاس است. جمهوری اسلامی با این وحشی‌گری نشان داد که حکومت اسلامی چیزی کم و کسر از فاشیسم ندارد. بی‌دلیل نیست که سران جمهوری اسلامی، پوشیده و آشکار از فاشیسم هیتلری جانبداری می‌کنند و احمدی‌نژاد همواره جنایات فاشیسم را انکار کرده است. اما همان‌گونه که رژیم‌های ضد انسانی فاشیستی با تمام فجایع و جنایات‌شان نتوانستند موجودیت خود را حفظ کنند و سرانجام سرنگون شدند، جمهوری اسلامی نیز سرنوشتی جز سرنوشت رژیم‌های فاشیستی دیگر نخواهد داشت.

آن روز، به زودی فرا خواهد رسید که توده‌های مردم ایران، تمام سران و مقامات جمهوری اسلامی را در دهه‌ی ۶۰، به اتهام جنایت علیه بشریت به پای میز محاکمه بکشند و به سزای اعمال جنایت‌کارانه و ننگین‌شان برسانند.

برگرفته از سایت سازمان فدائیان(اقلیت)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر