۱۳۹۱ فروردین ۵, شنبه

ادعاهای پوشالی خامنه‌ای در سال جدید

در هفته‌ای که گذشت، مردم ایران سال ۱۳۹۰ را پشت سر گذاردند و وارد سالی جدید شدند. نو شدن سال برای مردم زحمتکش، همواره با امید و آرزو به یک زندگی بهتر همراه بوده است. اما دریغ که این آرزوی برحق و انسانی توده‌های مردم ایران، تحت حاکمیت نظم سرمایه‌داری و رژیم فوق ارتجاعی اسلامی حاکم بر ایران، امکان تحقق نیافته و سال به سال شرایط زندگی مادی و معنوی کارگران و عموم توده‌های زحمتکش وخیم‌تر شده است.
این واقعیت را هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که در یک سال گذشته در حالی که دستمزد و حقوق اسمی کارگر و زحمتکش ثابت باقی ماند، هفته به هفته و ماه به ماه، بهای کالاهای مورد نیاز روزمره، جهش‌وار افزایش یافت تا جایی که در ماه‌های پایانی سال، به ویژه با سقوط رسمی ارزش ریال، نرخ تورم به ۴۰ درصد رسید. یعنی در واقعیت، دستمزدها در همین حدود کاهش یافت و سطح معیشت کارگران به نحو هولناکی سقوط کرد. این بدان معناست که اکثریت بزرگ مردم ایران حتا در مقایسه با سال قبل از آن فقیرتر شدند و شکاف فقر و ثروت در جامعه ایران عمیق‌تر شد.
با این همه، سران شیاد جمهوری اسلامی که از طریق سیاست‌های اقتصادی خود، این وضعیت اسف‌بار را برای توده زحمتکش به بار آورده‌اند، ادعا می‌کنند که نه فقط وضعیت مادی و معیشتی مردم وخیم‌تر نشده، بلکه بالعکس سطح رفاه توده مردم افزایش یافته است.
احمدی‌نژاد که در دروغ‌پردازی شهره خاص و عام است، حتا ادعا می‌کند که ایران تنها کشور جهان است که “هیچ خانواری در آن گرسنه نیست و همه مردم به اندازه، پوشاک، غذا و پول در اختیار دارند.” وقتی که او دروغی به این رسوایی را مطرح می‌کند، بدیهی‌ست که می‌تواند این ادعا را هم داشته باشد که در طول سالی که گذشت ۵ / ۲ میلیون شغل برای بیکاران ایجاد نموده و تا یک سال دیگر نه فقط به یمن معجزات حکومت اسلامی، ایران تنها کشور جهان است که هیچ گرسنه‌ای در آن وجود ندارد، بلکه تنها کشور جهان خواهد بود که بیکاری در آن ریشه‌کن شده است. البته فراموش نخواهد شد که قرار است با پایان دوره ریاست جمهوری اسلامی این شیاد اسلام‌گرا، “دیگر خانواده‌ها دغدغه مسکن نیز نداشته باشند.”
تنها احمدی‌نژاد نیست که در طول یک سال گذشته دروغ تحویل مردم ایران داد. خامنه‌ای هم از قماش احمدی‌نژاد است. سال گذشته او در پیام نوروزی‌اش، پس از لاف و گزاف‌گویی‌اش در مورد فتح‌الفتوحات خیالی در مورد “اشتغال”، “ساخت مسکن”، “گام بلند برای تحقق عدالت اجتماعی” شعار جهاد اقتصادی‌اش را مطرح کرد که گویا قرار بود، همه چیز را بهبود بخشید و رشد اقتصادی ۸ درصدی، به همراه داشته باشد. اما جهاد اقتصادی خامنه‌ای جز یک شعار پوچ یک آخوند بی‌اطلاع از مسایل اقتصادی چیز دیگری نبود. یک پس‌روی کامل در تمام شاخص‌های اقتصادی، نتیجه‌ی به اصطلاح جهاد اقتصادی بود. نرخ رشد تولید هم‌چنان منفی باقی ماند. رکود اقتصادی تشدید شد. در نتیجه‌ی تشدید بحران اقتصادی، بازار سهام پی در پی سقوط کرد. ارزش ریال روزمره کاهش یافت. تورم، یک‌سره افسار گسیخت. جمعیت بیکاران به حدود ۸ میلیون افزایش یافت. البته از آن‌جایی که این “جهاد اقتصادی” از نوع اسلامی بود و به فرمان ولی فقیه به اجرا درآمده بود، به فساد درونی دستگاه دولتی رونق جدیدی بخشید و دزدی، رشوه‌خواری و سوء استفاده‌های مالی متعدد، ابعاد تریلیون تومانی به خود گرفت. “جهاد اقتصادی” اگر برای توده‌های کارگر و زحمتکش جز تشدید فقر و فلاکت نتیجه‌ای در پی نداشت، برای طبقه‌ی حاکم منافع کلانی در پی داشت. اینان بخش بزرگی از درآمد ده‌ها میلیارد دلاری نفت و گاز را مستقیماً به جیب زدند.
اکنون نوبت به شعار جدید “تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی” رسیده است. خامنه‌ای در پیام نوروزی سال جدید خود گفت: “ما امسال سال دیگری در پیش داریم که ملت ایران با فعالیت خود پیشرفت‌های زیادی را به ارمغان خواهد آورد.” اما چگونه؟ باز هم مثل سال گذشته که “جهاد اقتصادی” توفان به پا کرد! “اگر ما بتوانیم مسئله تولید داخلی را رونق بخشیم، بخش عمده‌ای از تلاش‌های دشمن ناکام خواهد ماند. مسئله تورم حل خواهد شد، مسئله اشتغال حل خواهد شد. بنابراین شعار امسال “تولید ملی”، حمایت از کار و سرمایه ایرانی است. از سرمایه سرمایه‌داران ایرانی حمایت کنیم. سهم سرمایه‌داران و کارگران، تقویت چرخه‌ی تولید و اتفاق در کار تولید است و سهم مردم – که به نظر من از همه این‌ها مهم‌تر است، مصرف تولیدات داخلی است.”
گویا که تاکنون جمهوری اسلامی پاسدار منافع سرمایه‌داران نبوده است و تازه امسال دولت موظف می‌شود که “از سرمایه سرمایه‌داران ایرانی حمایت” کند. ظاهراً او فراموش کرده که هم اکنون یک پرونده حمایت ۳ میلیارد دلاری از سرمایه‌داران ایرانی در جریان است و این فقط یک مشت است از خروار. وظیفه کارگران هم این است که در خدمت منافع سرمایه‌داران چرخه‌ی تولید را تقویت کنند و با سرمایه‌داران “در کار تولید”، “اتفاق و همکاری داشته باشند. وظیفه مردم هم این است که تولیدات داخلی را مصرف کنند.”
خامنه‌ای تصور می‌کند که اقتصاد هم کارکردش مانند دستوراتی‌ست که به جیره‌خواران دستگاه دولتی می‌دهد و یا تبعیتی‌ست که چند حزب‌اللهی خرافاتی نادان از او دارند. اقتصاد سرمایه‌داری اما تابع دستور و فرمان نیست. حتا سیاست‌های اقتصادی سرمایه‌داران و دولت آن‌ها نمی‌تواند قوانین این اقتصاد را تحت‌الشعاع قرار دهد. اقتصاد ایران جزئی از اقتصاد جهانی سرمایه‌داری و تابع بازار جهانی آن است. بنابراین نمی‌تواند منفک از این بازار و تقسیم جهانی کار آن، عملکردی داشته باشد. در شرایطی که درآمد دولت از نفت در نتیجه‌ی تحریم‌ها کاهش می‌یابد، در شرایطی که تحت تأثیر همین تحریم‌ها، سرمایه‌گذاری لازم نمی‌تواند انجام بگیرد و معادل ۵۰ میلیارد دلار کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌ای به عنوان نیاز مؤسسات تولیدی داخلی وارد شود، هیچ چشم‌اندازی برای بهبود اوضاع اقتصادی نیست. علاوه بر این، سیاست اقتصادی دولت، همان‌گونه که در طول یک سال گذشته نشان داده است، عملاً به توقف بیش‌تر تولیدات، افزایش رکود مؤسسات تولیدی داخلی و بالعکس رونق گرفتن واردات انجامیده است. بنابراین ادعای کنونی خامنه‌ای همانند شعار “جهاد اقتصادی” سال گذشته او، چیزی جز یک حرف پوچ نیست. آن‌چه در سال جاری رخ خواهد داد، نه بهبود اوضاع اقتصادی، بلکه وخیم‌تر شدن بحران خواهد بود. ادامه سیاست نئولیبرال به عمیق‌تر شدن رکود و افزایش بیش‌تر نرخ تورم خواهد انجامید. تحریم‌های جدید به ویژه موانعی که تحریم‌های بانکی و نقل و انتقال ارزهای ناشی از فروش نفت، گاز و محصولات پتروشیمی پدید خواهد آورد، تورم و رکود را باز هم افزایش خواهد داد.
جمهوری اسلامی هیچ راه حلی برای غلبه بر این رکود و تورم ندارد. خامنه‌ای باید منتظر بحرانی جدی‌تر در سال جاری باشد. او در سخنرانی خود در مشهد نیز علاوه بر تکرار این ادعاهای بی پشتوانه بر سر بحران اقتصادی موجود، به بحران در سیاست خارجی و مناسبات بین‌المللی جمهوری اسلامی پرداخت.
خامنه‌ای که تاکنون ادعا می‌کرد علت نزاع جمهوری اسلامی با قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی در این است که نمی‌خواهند ایران پیشرفت کند، در این سخنرانی ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: “علت اصلی خصومت‌ها و کینه‌ورزی زورگویان این است که نظام اسلامی مقتدرانه از ثروت عظیم نفت و گاز ایران حراست می‌کند و جمهوری اسلامی در مقابل خواسته‌های نامشروع آن‌ها هم‌چون شیر ایستاده است.”
این ادعا، دیگر رسواتر از تمام ادعاهای پیشین جمهوری اسلامی‌ست. جمهوری اسلامی در طول این ۳۳ سال همواره تلاش کرده است که تسهیلات متعددی را برای انحصارات نفتی امپریالیستی قائل شود و هر بار با افتخار از انعقاد قراردادهای جدید یاد کرده است. گاه سر و صدای رشوه‌های رد و بدل شده به خبرگزاری‌ا و مطبوعات جهانی نیز کشیده است. بر سر همین تحریم نفتی جدید هم جمهوری اسلامی شکوه و شکایت می‌کند که چرا انحصارات نفتی اروپا و آمریکا از خرید نفت خودداری می‌کنند.
اکنون اما خامنه‌ای ادعا می‌کند که علت اصلی اختلاف در این است که جمهوری اسلامی از ثروت عظیم نفت و گاز ایران حراست می‌کند و گویا هم‌چون “شیر” ایستاده است. این حرف‌های خامنه‌ای بعید است که حتا بتواند کله پوک‌های حزب‌اللهی و حوزه‌های علمیه را قانع کند. چون اکنون دیگر هر کس می‌داند، جمهوری اسلامی برای حفظ دستگاه انگل دولت اسلامی خود که سالانه به ده‌ها میلیارد دلار نیاز دارد، نفت و گاز را به قیمتی ارزان‌تر از بهای بازار، سال‌ها به همین انحصارات آمریکایی و اروپایی فروخته است و همواره بزرگ‌ترین پروژه‌های نفت و گاز در اختیار آن‌ها بوده است. ادعای خامنه‌ای جز یک یاوه‌سرایی بیش نیست. علت اصلی نزاع نه حقوق بشر است، نه مسایل هسته‌ای و نه نفت و گاز، بلکه اهداف توسعه‌طلبانه و برتری‌طلبانه دو نیروی ارتجاعی پان اسلامیستی و امپریالیستی‌ست. همین علت است که تاکنون مانع از حل اختلافات شده است و این اختلاف اکنون به درجه‌ای رشد کرده است که احتمال درگیری نظامی را نیز افزایش داده است. خامنه‌ای هم خطر را احساس کرده است. بنابراین در سخنرانی اخیرش، دیگر ادعاهای تبلیغاتی خود را در مورد بستن تنگه هرمز کنار نهاد و افزود: “ممکن است آمریکایی‌های خطرآفرینی یا دیوانگی کنند. ما ضمن تأکید بر این که سلاح اتمی نداریم و تولید نیز نمی‌کنیم، اعلام می‌کنیم در مقابل تهاجم احتمالی آن‌ها یا رژیم صهیونیستی، در همان سطحی که به ما حمله شود به آن‌ها حمله خواهیم کرد.”
پس دیگر بحثی از بستن تنگه هرمز و یا حمله به منافع طرف مقابل در کشورهای دیگر جهان نیست. اگر آمریکایی‌ها و یا رژیم صهیونیستی ، مراکز هسته‌ای و نظامی سپاه پاسداران را بمباران کنند، جمهوری اسلامی نیز چند تا موشک در ازای آن شلیک خواهد کرد. اما آیا نزاع با این اقدامات نظامی پایان خواهد یافت؟
قطعاً چنین نخواهد شد، مگر آن که جمهوری اسلامی این عقب‌نشینی را تا عقب‌نشینی در کل سیاست خارجی خود یعنی “علت اصلی نزاع” ادامه دهد.
خامنه‌ای بخش دیگری از سخنرانی خود را به نزاع فراکسیون‌های طبقه حاکم و اختلافات آن‌ها اختصاص داد و از آن‌ها خواست منازعات خود را کنار بگذارند. او گفت: “سلیقه‌های متقاوت و دیدگاه‌های گوناگون نباید باعث اختلاف و تفرقه شود”، خامنه‌ای افزود: “منازعه بر سر مسایل مختلف سیاسی – اقتصادی و شخصیتی باعث جری شدن دشمن خواهد شد.” او در طول چندین سال گذشته در هر فرصتی تلاش کرده است جلو نزاع‌ها و اختلافات باندهای درونی هیئت حاکمه را بگیرد و مانع از تشدید آن‌ها گردد. اما نصایح او هرگز کارساز نبوده است. چرا که پشت این اختلافات و نزاع‌ها منافع اقتصادی و سیاسی معینی قرار گرفته و علاوه بر این، بحران‌های جمهوری اسلامی به ناگزیر این تضادها را تشدید کرده است.
جمهوری اسلامی همان‌گونه که راه حلی برای بحران‌های اقتصادی و اجتماعی ندارد، در حل بحران‌های حکومتی و نزاع‌های درونی هیئت حاکمه نیز ناتوان است.
آن‌چه که خامنه‌ای در پیام نوروزی و سخنرانی‌اش گفت، بازتاب همین مجموعه بحران‌های جمهوری اسلامی‌ست. این بحران‌ها به ویژه در عرصه اقتصادی و اجتماعی عواقب وخیمی برای توده‌های کارگر و زحمتکش مردم ایران در پی داشته و به ویژه در سال جدید خواهد داشت.
با ادامه‌ی وضع موجود نه تنها بهبودی در شرایط مادی و معنوی، اقتصادی و سیاسی توده‌های مردم ایران رخ نخواهد داد، بلکه آن‌چه در سال جدید وجود دارد، چشم‌انداز وخیم‌تر شدن اوضاع است. مردم ایران نمی‌توانند از این دور باطل وخامت روزافزون وضعیت اقتصادی و سیاسی رهایی یابند، مگر آن که به مبارزه‌ای همه‌جانبه و گسترده برای دگرگونی این وضع برخیزند. راه علاج تمام بحران‌های موجود سرنگونی نظمی‌ست که این بحران‌ها را پدید آورده است. سال نو را به سال گسترش مبارزات، روی‌آوری به اعتصابات و تظاهرات و قیام برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری حکومتی شورایی و سوسیالیستی تبدیل کنیم.

برگرفته از سایت سازمان فدائیان - اقلیت


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر