۱۳۹۱ فروردین ۲۰, یکشنبه

نژادپرستی عریان

روز ۱۱ فروردین خبرگزاری ایمنا از قول فرماندهان تشکیلات پلیسی جمهوری اسلامی در اصفهان خبر داد که در روز ۱۳ فروردین از ورود افغان‌ها به پارک صفه جلوگیری خواهد شد. مسئول کمیته انتظامی ستاد تسهیلات سفر اصفهان گفت: “به منظور رفاه شهروندان، نیروهای این کمیته، با همکاری پلیس امنیت و اداره اماکن در روز ۱۳ فروردین از ورود افاغنه به پارک کوهستانی صفه جلوگیری می‌کنند.” وی در توجیه این اقدام نژادپرستانه افزود: “با توجه به این که در روز ۱۳ فروردین، خانواده‌ها برای تفریح و تفرج به دامان طبیعت پناه می‌برند، از این رو، حفظ امنیت شهروندان و ایجاد فضایی آرام برای گذراندن اوقات فراغت این روز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.”

اما چه ربطی میان “رفاه” و “امنیت شهروندان” با جلوگیری از ورود افغان‌های ساکن اصفهان به پارک وجود دارد؟ مقامات نژادپرست و فاشیست جمهوری اسلامی ادعا کردند که “حضور پررنگ افاغنه در روز طبیعت در سال‌های گذشته در این پارک کوهستانی و ایجاد ناامنی برای خانواده‌ها” دلیل این تصمیم بوده است.

ادعای جدیدی نیست. این همان ادعای شناخته شده تمام جریانات فاشیست و نژادپرست در دیگر کشورهای جهان است.

اگر نظام سرمایه‌داری مردم را به فقر و گرسنگی محکوم کرده است، اگر نظام سرمایه‌داری با بحران، بیکاری فزاینده، رشد ناامنی و غیره روبروست، جریانات فاشیست و نژادپرست، به ویژه در کشورهای اروپایی و آمریکا، برای منحرف ساختن توجه کارگران و زحمتکشان از علت اصلی این معضلات که همانا نظام سرمایه‌داری‌ست، ادعا می‌کنند که مسبب اصلی تمام نابسامانی‌ها و بحران‌های موجود، مهاجرین به ویژه عرب‌ها و مسلمانان هستند. گرچه این مهاجرین هم اکنون با تبعیض‌های متعددی روبرو هستند، اما فقط یک رژیم فوق ارتجاعی از قماش جمهوری اسلامی‌ست که می‌تواند رسوایی نژادپرستانه را تا جایی بسط دهد که رسماً اعلام کند، مهاجرین افغان حق ورود به برخی مراکز عمومی از نمونه‌ی همین پارک را ندارند. جمهوری اسلامی در واقع، همان روشی را در پیش گرفته است که سال‌ها پیش در آفریقای جنوبی و ایالات متحده آمریکا متداول بود و از سوی تمام مردم جهان محکوم و برچیده شد.



اقدامات ضد انسانی و نژادپرستانه جمهوری اسلامی البته در طول سال‌های گذشته همواره علیه افغان‌های ساکن ایران در جریان بوده است. پس از گذشت متجاوز از ۳۰ سال، هنوز این مردم زحمتکش در بی‌حقوقی تام و تمام به سر می‌برند و با تبعیض‌های وحشتناک روبرو هستند. آن‌ها از همان حقوق ناچیز به اصطلاح شهروندی که مردم ایران، تحت رژیم استبدادی جمهوری اسلامی از آن برخوردارند، محروم می‌باشند. فرزندان بسیاری از آن‌ها که تعدادشان به حدود نیم میلیون می‌رسد، حتا از حق تحصیل محروم شده‌اند. بخش بزرگی از افغان‌ها از آزادی مسافرت در داخل ایران نیز برخوردار نیستند. کارگران افغان که صرفاً مشاغل سطح پایین و خطرناک به آن‌ها واگذار می‌شود، از حق و حقوق کارگری به کلی محروم اند؛ دستمزدی که به آن‌ها پرداخت می‌شود، بسیار پایین‌تر از دیگر کارگران است و به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن استثمار می‌شوند. نژادپرستی حاکم بر ایران سبب شده است که ده‌ها هزار کودک ناشی از ازدواج زنان ایرانی با افغان‌ها از هر گونه حق و حقوقی محروم باشند، چرا که فرزندان زنان ایرانی که با افغان‌ها ازدواج کرده‌اند، از حق داشتن تابعیت ایران محروم‌اند.

سال گذشته دولت تصمیم گرفت در ازای آزادسازی قیمت‌ها، مبلغی تحت عنوان یارانه نقدی به مردم بپردازد، اما افغان‌های ساکن ایران که عموماً کارگرند و زندگی فقیرانه‌ای را می‌گذارنند، از دریافت این یارانه نقدی نیز محروم شدند. برای آن‌ها آن‌چه که باقی می‌ماند چند برابر شدن قیمت کالاها و مرگ ناشی از گرسنگی بوده است.

جمهوری اسلامی در طول سال‌های گذشته همواره تلاش کرده است، برای پیشبرد سیاست‌های نژادپرستانه خود علیه افغان‌ها، به طرق مختلف افکار نژادپرستانه را در میان توده‌های ناآگاه مردم اشاعه دهد و گروه‌هایی از مردم را علیه افغان‌ها تحریک کند. اگر نظام سرمایه‌داری حاکم و سیاست‌های اقتصادی جمهوری اسلامی مسبب بیکاری میلیون‌ها انسان در ایران بوده است، رژیم و دستگاه تبلیغاتی آن، مهاجرین افغان را باعث بیکاری گسترده در ایران معرفی کرده است. اگر در میان صدها مورد جرم و جنایتی که روزانه در ایران رخ می‌دهد، یک مورد آن در ارتباط با افغان‌های ساکن ایران باشد، رژیم و دستگاه تبلیغاتی‌اش، آن را تبدیل به پیراهن عثمان علیه افغان‌ها کرده و از این طریق به نفرت و دشمنی و تخاصم ملی دامن زده‌اند. اکنون نیز تمام پرده‌ها را کنار زده و با ادعای پوشالی “رفاه و امنیت شهروندان” و جلوگیری از “ایجاد ناامنی برای خانواده‌ها” سیاست تبعیض نژادی، جداسازی مردم به حسب ملیت را در دستور کار قرار داده و افغان‌ها را به جرم افغان بودن از رفتن به پارک صفه محروم کرد. این یک نژادپرستی عریان و آشکار است. تبعیض و نژادپرستی در ذات یک دولت دینی‌ست که پیروان فرقه خود را برتر و بالاتر از تمام مردم جهان می‌داند. در جمهوری اسلامی ایران حتا فرقه‌های مسلمان غیر شیعی در درجه پست‌تر و پایین‌تری نسبت به شیعیان قرار گرفته و با تبعیض‌های فراوان روبرو هستند.

در جمهوری اسلامی که بر بنیاد تبعیض و نابرابری شکل گرفته است، نیمی از جمعیت کشور به جرم زن بودن‌شان در مدارجی پایین‌تر از مردان قرار گرفته، نه فقط از برخی حقوق اجتماعی بلکه حقوق فردی و مدنی محروم‌اند. حتا رسوایی این تبعیض به درجه‌ای ارتقا یافته که جداسازی جنسیتی هم در دستور کار رژیم قرار گرفته است.

تبعیض و نژادپرستی ذاتی جمهوری اسلامی، از طریق شوونیسم ملی نیز تقویت می‌شود. ستمی که در ایران بر برخی ملیت‌های ساکن کشور به ویژه عرب‌های خوزستان، بلوچ‌ها و کردها اعمال می‌شود، حد و مرزی نمی‌شناسد. تمایلات شوونیستی جمهوری اسلامی، در شرایط کنونی به ویژه از سوی باند احمدی‌نژاد تقویت می‌شود که می‌کوشد ایران‌پرستی و اسلام‌پرستی را در یکدیگر تلفیق کند. ایرانیان را ملت برتر جهان می‌نامد که گویا به خاطر این برتری مذهبی و نژادی، ملت برگزیده خدایند. تجربه و تاریخ هم به خوبی نشان داده است که هر ادعایی برای برتری یک ملت، چیزی جز نژادپرستی و فاشیسم نیست.

توده‌های کارگر و زحمتکش ایران همواره نشان داده‌اند که مخالف نژادپرستی، برتری‌طلبی، تبعیض و نابرابری هستند. از دیدگاه طبقه کارگر، انسان‌ها مستقل از نژاد، ملیت، قومیت، مذهب، جنسیت و غیره برابرند. دفاع از حقوق مهاجرین افغان در ایران و محکوم کردن سیاست‌های نژادپرستانه جمهوری اسلامی، وظیفه تمام مردم زحمتکش ایران است. مهاجرین افغان ساکن ایران باید از تمام حقوقی برخوردار باشند که مردم ایران برخوردارند.

برگرفته از سایت سازمان فدائیان - اقلیت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر