زمستان به سر آمد و ما در آستانه نوروز و بهاری دیگر هستیم. نوروز ۱۳۹۳ و بهاری که گل افشان در راه است تا شکست زمستان را آذین دیگری بندد. بهاری مُشکافشان، تا غبار تیرهگی از دامن طبیعت بزداید و نیلوفر و سوسن زنبق را بر جِلوهگاه دشت و دمن بنشاند. بهاری با پرواز پرستوهای مهاجر بر فراز آبهای نیلگون خلیج و خزر و آواز قمریان سپید، خاکستری، سیاه در دامنههای البرز و کرانههای رنگارنگ سپیدرود و زرینهرود. بهاری که فصل شکوفاییست، فصل زایش طبیعت، فصل نو شدن و پوست انداختن طبیعت از پوستین کهنگی ست. چرا که بهار، فقط فصل گل دادن نیست، بل، نقطه پایانی بر زمهریر زمستان است، گذر از سردی دی به گلگشت فروردین، گذر از رخوت زمستانی به پایکوبی، تلاش و شادمانی جشنهای نورزیست. در واقع، زیبایی بهار، تنها در آراستگی طبیعت نیست، در این شکوفایی و نو شدن بهارانه، همانا پیام ایستادگی، مقاومت و مبارزه علیه هر آنچه رنگ و بوی کهنگی، زوال و پوسیدگی را با خود دارد، نهفته است. از این روست که “نوروز” طی گذشت هزاره های متوالی، هنوز که هنوز است برای مردم ایران و دیگر کشورهایی که نوروز را برپا میدارند، در قامت ماندگارترین و شادمانهترین جشن تودهها بر جای مانده است. از این روست که تودههای مردم ایران، فارع از هرگونه زبان، نژاد و تعلق ملیتی خود، از روزهای پایانی اسفند ماهِ هرسال، جهت پرپایی پرشکوه جشنهای نوروزی به تکاپو میافتند. خانه تکانی می کنند، جامه ی نو میپوشند، سفره هفت سین میگسترانند و با تزیین و آراستگی خانه و کاشانهای که در آن زندگی میکنند، نخستین نشانه های سمبلیک زدودن رخوت و برچیدن بساط کهنگی را در همراهی با شکوفایی بهار آغاز می کنند.
۱۳۹۲ اسفند ۲۸, چهارشنبه
۱۳۹۲ بهمن ۱۶, چهارشنبه
جمهوری اسلامی، نگران از رشد سوسیالیسم

بورژوازی که زمانی یک طبقه بالنده و مترقی بود، برای کسب قدرت و تبدیل شدن به طبقهی حاکم، در نبرد علیه طبقهی ارتجاعی فئودال از حق مسلم هر طبقه تحت ستم به استفاده از قهر انقلابی، توسل به سلاح و قیام مسلحانه برای پیروزی انقلاب و به زیرکشیدن مرتجعین بهره گرفت. اما
برچسبها:
بالنده و مترقی,
تاریخ بشریت,
رشد سوسیالیسم,
طبقات
۱۳۹۲ بهمن ۱, سهشنبه
سیستم اقتصادی و سیاسی فسادپرور
هنوز ماجرای چندین فساد مالی درون دستگاه دولتی جمهوری اسلامی هفتهها و ماههای گذشته در دادگاههای رژیم، به فرجام نرسیده که نمونه دیگری از فسادهای مالی ذاتی سیستم اقتصادی و سیاسی حاکم بر ایران برملا شده است.
سرمایهداری به نام زنجانی در مدتی بس کوتاه از طریق همدستی و زدوبند با ارگانهای دولتی و مقامات حکومتی، سرمایه و ثروتی متجاوز از ٢۱ میلیارد دلار را به چنگ میآورد و مالک ۷۱ موسسه تولیدی، تجاری، بانکی و مالی در ایران، دوبی، ترکیه، مالزی و تاجیکستان میشود.
این دزدی و فساد مالی بزرگ که همچون نمونههای قبلی آن در پی تضادها و رقابتهای اقتصادی و سیاسی باندهای درونی جمهوری اسلامی برملا شده است، به مجادلهای بهویژه میان دو جناح موسوم به “اصولگرا” و “اصلاحطلب” نیز انجامیده است. یکی میکوشد سرمنشاء فسادهای مالی درون جمهوری اسلامی و گسترش آن را به دوره زمامداری رفسنجانی و “اصلاحطلبان” بازگرداند و دیگری آن را نتیجه سیاست اصولگرایان در دوره زمامداری احمدینژاد میداند.
بهرغم اینکه سیاستهای هر دو جناح در رشد و گسترش انواع و اقسام فساد مالی نقش داشته است، در واقعیت اما سرمنشاء این فساد فراگیر و گسترده، در نظام اقتصادی و سیاسی حاکم بر ایران، نظم سرمایهداری و دولت دینی استبدادی قرار دارد.
برچسبها:
جمهوری اسلامی,
دستگاه دولتی,
سیستم اقتصادی,
فساد مالی,
فسادپرور,
مقامات حکومتی
۱۳۹۲ دی ۱۴, شنبه
تناقض لا ینحل طبقه حاکم بر ایران

مهمترین فراکسیونهای هیات حاکمه نیز دریافتهاند که در شرایط نارضایتی تودهای از وضع موجود، بحرانهای داخلی و خارجی، تحولات اوضاع سیاسی بهویژه در خاورمیانه، نمیتوان با ادامه سیاستهای گذشته، موجودیت رژیم را حفظ کرد. جریانات وابسته به اصلاحطلبان حکومتی و گرایشات نزدیک به رفسنجانی که حسن روحانی نیز از نمونه آنهاست، این را آشکارا ابراز کردهاند. حتا بخشی از جریان اصولگرا موسوم به فراکسیون “رهروان ولایت” که در راس آن، رئیس مجلس ارتجاع اسلامی قرار گرفته، به صف حامیان روحانی پیوستهاست که سیاستهای دیگری را برای نجات رژیم در دستور کار قرار داده است.
گرچه سیاستهای گذشته طبقه حاکم همه با شکست همراه بوده است و این طبقه نمیتواند زیر فشار تضادها و بحرانهای موجود به شیوههای پیشین حکومت کند، اما این نیز واقعیتیست که تودههای وسیع مردم ایران هم بهرغم نارضایتی عمیقشان از وضع موجود، هنوز به آن مرحله نرسیدهاند که توان برانداختن نظم موجود را داشته باشند.
برچسبها:
تناقض,
حسن روحانی,
رهروان ولایت,
طبقه حاکم,
موجودیت رژیم
۱۳۹۲ آذر ۲۸, پنجشنبه
“نرمش” دیکتاتور و تشدید تضادهای درونی رژیم
کشمکش و اختلاف میان جناحها و باندهای حکومتی بار دیگر تشدید گشته است. یک سرِ این اختلاف، ائتلاف روحانی رفسنجانیست که از حمایت کامل گروههای موسوم به اصلاحطلب، انسجام نسبی و حمایتهای بینالمللی برخوردار است و سرِ دیگر آن طیفی از گروههای پراکندهی موسوم یا منتسب به اصولگرایان است که فاقد انسجام درونیاند. کشمکش و اختلاف میان اینها در لحظه حاضر، قبل از هر چیز در زمینه سیاست خارجی بهویژه در مورد مذاکره با آمریکا و مساله هستهای تبلور یافته است. در حالیکه جناح روحانی – رفسنجانی، در اساس از ایجاد رابطه با آمریکا، عقبنشینی کامل از مواضع “ضد آمریکایی” رژیم در گذشته، تغییر استراتژی در این زمینه و عادیسازی مناسبات فیمابین تا حد بازگشت به دوران پیش از انقلاب – ولو با تغییراتی در این زمینه – دفاع میکند و آن را وسیله برون رفت نظام از معضلات متعدد اقتصادی و مالی، راه نجات آن، و به سود خویش میبیند، جناح رقیب اما با این نگرش مخالف است و تندروترین گروههای وابسته به این جناح که در عین حال از لحاظ مواضع سیاسی، از بقیه به خامنهای نزدیکتر هستند، موضوع مذاکره با آمریکا را حداکثر یک عقبنشینی تاکتیکی، در حد دادوستد امتیازات به منظور استحکام و تقویت مواضع استراتژیکی رژیم میدانند.
۱۳۹۲ آذر ۴, دوشنبه
محدودیتها و موانع دولت روحانی در توافقات هستهای
اگرچه کشاکش حکومت اسلامی با قدرتهای بزرگ جهان سرمایهداری بر سر مسایل هستهای – بویژه پس از آغاز تحریمهای بینالمللی – یکی از دلمشغولیهای مهم سران حکومت بوده است، اما با آغاز دوران ریاستجمهوری روحانی بهشدت بر اهمیت آن افزوده گردید.
شعارهای روحانی در جریان انتخابات ریاستجمهوری و گرهزدن رفع مشکلات اقتصادی به این بحران، و تاثیری که کاهش بحران در سیاست خارجی میتواند بر تثبیت و یا تقویت موقعیت جناح روحانی – رفسنجانی در درون حاکمیت در لحظهی کنونی و آینده بگذارد، از جمله عواملی هستند که مذاکرات هستهای ایران با گروه ۵ بعلاوه یک را بیش از هر زمان دیگر زیر ذرهبین برده و واکنشهای متعددی را از سوی جناحهای گوناگون بورژوازی حاکم بر ایران بههمراه آورده است. تضادهایی که بر سر این مورد و پس از تعارفهای اولیهی بعد از انتخابات، هم اکنون سر باز کردهاند، آنقدر عمیق هستند که خامنهای رهبر حکومت اسلامی را نیز در همین مدت کوتاه مجبور به چندین واکنش کرده است.
هماکنون دو دیدگاه اصلی در درون حکومت اسلامی بر سر مذاکرات هستهای وجود دارد، دیدگاههایی که هر کدام ریشه در منافع گروه خاصی از بورژوازی ایران داشته و هر کدام از این دیدگاهها نمایندگی آن را بردوش میکشند.
برچسبها:
انتخابات,
حکومت اسلامی,
روحانی,
مذاکرات هستهای
۱۳۹۲ آبان ۱۰, جمعه
تضاد لاینحل ساختار جمهوری اسلامی
اگر در طول سالهای گذشته، هرگاه که یک جناح از نمایندگان سیاسی طبقه حاکم بر ایران در راس دستگاه اجرائی جمهوری اسلامی قرار میگرفت، میبایستی گاه چند سالی بگذرد تا تضادهای درونی هیات حاکمه به یک نزاع علنی و پردامنه بیانجامد، با به قدرت رسیدن روحانی، تنها گذشت چند روزی کافی بود تا جمهوری اسلامی بار دیگر این تناقض لاینحل درونی خود را برملا سازد.
منازعه و کشمکش جناحها و فراکسیونهای طبقه حاکم، در طول نزدیک به سه ماهی که از تشکیل کابینه جدید میگذرد، یک لحظه متوقف نشده است. در طول تمام این مدت، هر گروه و دستهای در تلاش بوده است تا جائی که در قدرت دارد، سیاستهای گروه رقیب را خنثا و چنانچه بتواند آنها را به شکست بکشاند.
در حالی که روحانی با حمایت گروههای وابسته به رفسنجانی و جریان موسوم به اصلاحطلب، حتا فراکسیون اکثریت مجلس و تایید گاه آشکار و گاه ضمنی خامنهای در تلاش است مناسبات بینالمللی جمهوری اسلامی را بهبود بخشد تا با لغو تحریمها و حمایت قدرتهای امپریالیست، رژیم را از بحران اقتصادی و مالی وخیمی که درگیر آن است، نجات دهد، گروههای دیگری از هیات حاکمه که پشت سر آنها دستگاههای قدرتمند نظامی و امنیتی و لااقل بخشی از سران دستگاه روحانیت قرار دارند، مستقیم و غیرمستقیم به مخالفت و کارشکنی با این سیاست برخاستهاند. در همین چند روز اخیر، در حالی که گروهی از هیات حاکمه برای تحقق سیاست آشتی با دولت آمریکا خواهان برچیده شدن شعار مرگ بر آمریکا از تبلیغات دولتی شده است، گروهی دیگر، طبل مخالفت با آمریکا را بیشتر به صدا درآورده است. گروهی بیلبوردهای تبلیغاتی ضد آمریکایی در تهران نصب میکند و گروه دیگر اقدام به برچیدن آنها مینماید. گروهی خواستار تعطیل مراسم سالروز اشغال سفارت آمریکاست، گروه دیگر در تدارک برگزاری گستردهتر این مراسم با راهپیمایی و تظاهرات ضد آمریکایی شده است. در حالی که روحانی برای بزک کردن چهره زشت و زنستیز جمهوری اسلامی وعدههای توخالی برای کاستن از دامنه فشار و سرکوب زنان سر میدهد، دستگاه پلیسی رژیم، سرکوب را تشدید کرده و فرمانده کل پلیس آن را سیاستی اعلام میکند که کسی قادر به تغییر آن نیست.
برچسبها:
تضاد لاینحل,
جمهوری اسلامی,
روحانی,
طبقه حاکم
اشتراک در:
پستها (Atom)