۱۳۸۹ شهریور ۲۷, شنبه

افزایش نیم میلیونی جمعیت زنان بیکار در طول سه ماه

در این هفته خبری انتشار یافت که ابعاد وحشتناک ستمی را که زنان ایران، تحت حاکمیت جمهوری اسلامی و نظام سرمایه‌داری حاکم بر ایران با آن روبرو هستند، نشان می‌دهد. در این جا، بحث بر سر پایمال شدن ابتدایی‌ترین حقوق مدنی، دمکراتیک و سیاسی زنان که ظاهراً دیگر هر کس باید در ایران از آن آگاه باشد نیست. خبری که در این هفته انتشار یافت، افزایش نیم میلیون زن، در فصل بهار سال جاری به جمعیت زنان بیکار در ایران در مقایسه با سال ۸۸ است. ظاهراً ممکن است کمی اغراق‌آمیز به نظر برسد که در مدتی به این کوتاهی به یکباره ۵۰۰ هزار زن به جمعیت بیکاران کشور افزوده شده باشد. اما این خبر در سایت‌های خبری رژیم از منابع رسمی، انتشار یافته و واقعیت دارد. اگر جمعیت زنان فارغ‌التحصیل دانشگاه‌ها و مراکز عالی را که در اغلب موارد، اکثریت را تشکیل می‌دهند و دختران دیپلمه‌ای که روانه بازار کار شده‌اند و عموم این نیروهای جویای کار، نتوانسته‌اند در شرایط بحران اقتصادی کاری پیدا کنند، در نظر گیریم، آن‌گاه به خوبی متوجه می‌شویم که رقم واقعی باید چیزی فراتر از نیم میلیون باشد. چرا که اعلام این رقم نیم میلیونی عمدتاً در ارتباط با زنان کارگری‌ست که در فصل بهار اخراج و بیکار شده‌اند. مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری زنان را در سال ۸۸ معادل ۸ / ۱۶ درصد اعلام کرده بود، اما این نرخ بیکاری را در بهار امسال ۲۵ درصد اعلام کرده است. این نرخ بیکاری برای دختران ۱۵ تا ۲۴ ساله، ۵ / ۴۶ درصد اعلام شده است. اما علت اخراج گسترده زنان و افزایش جهش‌وار جمعیت زنان بیکار از دیدگاه کارگزاران رژیم و سرمایه‌داران چیست؟ نایب رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار، که یک تشکیلات وابسته به جمهوری اسلامی‌ست می‌گوید: بیکارسازی زنان طبیعی‌ست. “به لحاظ این که بنگاه‌های اقتصادی، چون کارهای سنگین و سختی دارند و شرایط برای دختران در این بنگاه‌ها مناسب نیست، بنابراین کارفرماها آن‌ها را در واحدهای خود به کار نمی‌گمارند. اصلاً بخش خصوصی به دنبال بهره‌وری بیش‌تر است و به همین دلیل افراد با کارآیی بیش‌تر را مد نظر قرار می‌دهند.”

دبیر شورای هماهنگی کارفرمایان، علت را در “نامناسب بودن فضای کسب و کار” معرفی می‌کند و می‌افزاید: “این نرخ بیکاری برای فصل بهار بود و در فصل‌های دیگر به صورت سنتی میزان بیکاری بیش‌تری خواهیم داشت. چون دیگر، شغل‌های فصلی ما از بین خواهد رفت و با این روند برآورد می‌کنم، نرخ بیکاری دختران ۱۵ تا ۲۴ ساله به بالای ۶۵ درصد برسد.”

روشن است با این ابعاد وسیع بیکاری، زنان کارگر و زحمتکش که همواره در زمره فقیرترین مردمان کشور بوده‌اند، با فقر و شرایط معیشتی وخیم‌تری روبرو خواهند بود. مسبب تمام این فقر و بدبختی در ایران نه فقط نظام سرمایه‌داری حاکم بر ایران، بلکه سیاست‌های ارتجاعی زن‌ستیز جمهوری اسلامی نیز هست. این واقعیتی‌ست که نرخ بیکاری زنان در تمام جهان سرمایه‌داری در مقایسه با مردان بالاست و دلیل آن هم چیزی نیست، جز حاکمیت سود هر چه بیش‌تر در نظام سرمایه‌داری. حتا در کشورهایی که برابری حقوقی زن و مرد به رسمیت شناخته شده است و تبعیض در استخدام جرم محسوب می‌شود، سرمایه‌داران در عمل این برابری ظاهری را نقض می‌کنند. در جایی که استخدام مردان مخارج کم‌تری برای آن‌ها داشته باشد و سود بیش‌تری عاید آن‌هاسازد، به بهانه‌های مختلف از استخدام و اشتغال زنان سر باز می‌زنند و در اغلب موارد دستمزد کم‌تری به زنان می‌پردازند. هر وقت هم که دوران کساد و بحران اقتصادی فرا برسد، قبل از همه، زنان را اخراج و بیکار می‌سازند.

در ایران، اما ستم‌گری و تبعیض از جمیع جهات وحشتناک است. نابرابری رسمی زن و مرد، جوازی‌ست رسمی در دست سرمایه‌داران برای اعمال شدیدترین تبعیض در استخدام زنان و استثمار وحشیانه با پرداخت دستمزدهای ناچیز. بنابراین وقتی هم که به قول دبیر شورای هماهنگی سرمایه‌داران ایران، “فضای کسب و کار نامناسب” یا دقیق‌تر وضع اقتصاد بحرانی باشد، زنان در ابعادی گسترده قربانی بحران و مطامع سرمایه‌داران‌اند. آن‌چه وضعیت اشتغال زنان را در ایران وخیم‌تر از هر جای دیگر ساخته است، البته به تبعیض و بی‌حقوقی رسمی که جمهوری اسلامی در ایران، بر زنان تحمیل کرده خلاصه نمی‌شود. سیاست اقتصادی نئولیبرال جمهوری اسلامی عامل مهمی در بیکارسازی‌های گسترده داشته و دارد. این سیاست، مجوز رسمی دیگری بوده است، برای بیکارسازی گروه کثیری از زنان و مردان کارگر. همین سیاست، بحران اقتصادی را در ایران تشدید کرده و به عامل دیگری برای افزایش بیکاران تبدیل شده است. جمهوری اسلامی بخش بزرگی از منابع کشو را در خدمت اهداف جنگ‌طلبانه و توسعه‌طلبانه و میلیتاریستی خود قرار داده است. پروژه‌های عمرانی بسیار محدود شده است. سرمایه‌گذاری‌های خصوصی و دولتی مدام کاهش یافته است و این نیز به عامل دیگری برای تشدید بحران و افزایش ارتش بیکاران تبدیل شده است. در تمام این موارد، زنان نخستین قربانیان این امواج وسیع بیکارسازی‌ها بوده‌اند. اکنون دیگر اوضاع به چنان مرحله فاجعه‌باری رسیده است که در فصل بهار، نیم میلیون زن کارگر و زحمتکش به صفوف بیکاران پیوسته‌اند.

جمهوری اسلامی به عنوان نظام سیاسی پاسدار سرمایه‌داری، در همه عرصه‌ها فاجعه آفریده و بیش‌ترین تبعیض، بی‌حقوقی، فقر و بدبختی را به زنان کارگر و زحمتکش تحمیل کرده است.
http://96.0.49.111/?p=20713

۱ نظر: