۱۳۸۹ مهر ۲, جمعه

“کلاس درس خالی مانده از تو”

بمناسبت اول مهر ، باز گشایی مدارس و دانشگاه ها، و بیاد دانش آموزان و دانشجویانی که برای آزادی و عدالت اجتماعی کشته و زخمی و یا در زندانهای رژیم اسلامی زیر شدید ترین شکنجه ها قرار گرفته و هنوز هم در سیاهچال های رژیم مقاومت میکنند. شعر زیبای “کلاس درس خالی مانده از تو” از: خواننده و شاعر هيلا صديقی را در این مورد بشنوید



“کلاس درس خالی مانده از تو”
شعر از: خواننده و شاعر هيلا صديقی

هوا بارانی است و فصل پاييز
گلوی آسمان از بغض لبريز
به سجده آمده ابری که انگار
شده از داغ تابستانه سر ريز
هوای مدرسه بوی الفبا
صدای زنگ اول محکم و تيز
جزای خنده های بی مجوز
و شاديها و تفريحات ناچيز
برای نوجوانی های ما بود
فرود خشم و تهمت های يکريز
رسيده اول مهر و درونم
پر است از لحظه های خاطرانگيز
کلاس درس خالی مانده از تو
من و گلهای پژمرده سرميز
هوا پاييزی و بارانی ام من
درون خشم خود زندانی ام من
چه فردای خوشی را خواب ديديم
تمام نقشه ها بر آب ديديم
چه دورانی چه رويای عبوری
چه جستن ها به دنبال ظهوری
من و تو نسل بی پرواز بوديم
اسير پنجه های باز بوديم
همان بازی که با تيغ سر انگشت
به پيش چشمهای من تو را کشت
تمام آرزوها را فنا کرد
دو دست دوستيمان را جدا کرد
تو جام شوکران را سر کشيدی
به ناگه از کنارم پرکشيدی
به دانه دانه اشک مادرانه
به آن انديشه های جاودانه
به قطره قطره خون عشق سوگند
به سوز سينه های مانده در بند
دلم صد پاره شد بر خاک افتاد
به قلبم از غمت صد چاک افتاد
بگو ـ بگو آنجا که رفتی شاد هستی
در آن سوی حيات آزاد هستی
هوای نوجوانی خاطرت هست
هنوزم عشق ميهن در سرت هست
بگو آنجا که رفتی هرزه ای نيست
تبر تقدير سرو و سبزه ای نيست
کسی دزد شعورت نيست آنجا
تجاوز به غرورت نيست آنجا
خبر از گورهای بی نشان هست
صدای ضجه های مادران هست
بخوا ن همدرد من هم نسل و همراه
بخوان شعر مرا با حسرت و آه
دوباره اول مهر است و پاييز
گلوی آسمان از بغض لبريز
من و ميزی که خالی مانده از تو
و گلهايی که پژمرده سر ميز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر