۱۳۸۹ آبان ۱۲, چهارشنبه

جمهوری اسلامی، نه تنها علوم انسانی، بلکه حتی قضایای هندسی را هم میتواند رد کند!

پس از گذشت نزدیک به یکسال و نیم از انتخابات فرمایشی 22 خرداد و اعتراضات توده ای در ایران علیه رژیم جمهوری اسلامی و حاکمان دیکتاتور و ارتجاعی آن ، دولت احمدی نژاد را واداشت که به تذکرات پی در پی خامنه ای در مورد تدریس رشته های علوم انسانی در دانشگاه ها تصمیم گیری کند.چرا که آگاهی دانشجویان ، منافع آنها را به خطر انداخته است، ودر صورت وجود این علوم ،خرافات مذهبی آنها دیگر بین جوانان خریداری ندارد.
خامنه ای که از تحصیل نزدیک به دو میلیون دانشجو در رشته علوم انسانی بار ها ابراز نگرانی کرده و آموزش این دروس را موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی اسلامی و باعث شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی جوانان خوانده بود.

بلاخره این تصمیم گرفته شد و تقریبا تمامی رشته های علوم انسانی را تعطیل کردند.
ابوالفضل حسنی ، مدیر کل دفترآموزش عالی ، پذیرش دانشجو در دوازده  رشته علوم انسانی را متوقف اعلام کرد و بدین ترتیب رشته های  حقوق، مطالعات زنان، حقوق بشر ، مدیریت ، مدیریت فرهنگی و هنری ، جامعه شناسی ، علوم اجتماعی ، فلسفه ، روانشناسی ، علوم تربیتی ، علوم سیاسی ، و .. یک شبه تعطیل گردیدند.
رشته های علوم انسانی را متوقف کردند تا در آن باز، بازنگری کرده و مبانی اسلامی و بومی را در آن بگنجانند.و این بازنگری را تنها از طریق حوزه علمیه میسر دیدند، همانطور که خامنه ای در سفر ده روزه اخیر خود به قم ، فعال تر شدن آنها در تمام امور کشور و خطر سرنگونی را به آنها گوشزد کرد.

گفته معروفی است که اگر قضایای بدیهیه هندسی هم با منافع افراد برخورد می نمود، محققاً آنرا رد میکردند.تئوریهای علوم طبیعی که با موهومات کهنه یزدان شناسی برخورد میکرد همیشه موجب یک مبارزه کاملا سبعانه ای شده و هنوز هم میشود. تعجب آور نیست که آموزش مارکس که مستقیماً برای تنویر افکار طبقه پیشرو جامعه معاصر و سازمان آن بکار میرود وظایف این طبقه را معین میکند. و به حکم تکامل اقتصادی ، تغییر اجتناب ناپذیر رژیم معاصر را به نظم وترتیب جدید به ثبوت میرساند، مجبور بوده است هر قدم خود را در راه زندگی نبرد کنان بردارد. (لنین،مارکسیسم و رویزیونیسم ، 1908 )
این گفته لنین که بیش از صد سال میگذرد گویا دقیقا خطاب به حاکمان سرمایه داری جمهوری اسلامی است که منافع خود را ،در تضاد با علم جستجو میکنند.

تضاد خرافات مذهبی و علم حل ناشدنی‌ست ، چرا که ریشه در تضاد طبقاتی دارد و تغییر اجتناب ناپذیر رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی با نظم وترتیب جدید یعنی سوسیالیسم را به ثبوت میرساند. بنابراین طبقه پیشرو جامعه یعنی کارگران برای نیل به هدف خود و برای هر قدم خود باید نبرد کنان به پیش روند،چرا که بورژوازی برای حفظ منافع خود نتنها علوم انسانی، بلکه قادر است حتی قضایای بدیهیه هندسی را نیز رد کند.

حمید کاشفی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر