۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۶, جمعه

تحقق خواست‌های کارگران در اول ماه مه تنها با سرنگونی جمهوری اسلامی امکان‌پذیر است

با وجود جو شدید امنیتی، مراسم اول ماه مه در برخی از شهرهای ایران و در اشکال گوناگون برگزار شد. تظاهرات کارگران چند کارخانه در برابر استانداری فارس، تظاهرات کارگران در سنندج و برخی از شهرهای خوزستان، برگزاری نیمه علنی این مراسم در برخی از شهرهای کردستان، تهران، کرج، رشت، کرمانشاه، دماوند. فعالیت‌های تبلیغی در رابطه با اول ماه مه در تبریز و مریوان، صدور اطلاعیه و بیانیه به مناسبت اول ماه مه از سوی برخی از تشکل‌های کارگری هم چون سندیکای شرکت واحد، سندیکای نیشکرهفت تپه، برخی از کارگران ایران‌خودرو، منطقه عسلویه و چینی البرز از جمله اعتراضات و یا تحرکاتی بودند که به مناسبت اول ماه مه سال ٩٠ در ایران صورت گرفتند.

برای بررسی دقیق‌تر آن‌چه در اول ماه مه سال ٩٠ گذشت و خواست‌ها و مطالبات کارگران در این روز، ابتدا نگاهی بسیار مختصر به وضعیت جنبش کارگری پیش از اول ماه مه خواهیم داشت و پس از آن به برگزاری این روز در ایران می‌پردازیم.

طبقه‌کارگر ایران در حالی به استقبال اول ماه مه سال ٩٠ رفت که از نظر معیشتی در سخت‌ترین دوران‌ها بسر می‌برد. حذف یارانه‌ها، افزایش بسیار ناچیز دستمزدهای اسمی در برابر گرانی سرسام‌آور، بحران اقتصادی و رشد سرسام‌آور بیکاری شرایط زندگی کارگران را بسیار وخیم ساخته است.

اما مشکلات طبقه‌‌کارگر تنها به وضعیت معیشتی آن خلاصه نمی‌شود. به دلیل سیاست‌های فاشیستی حاکمیت سرمایه‌داری در ایران، از نظر سیاسی نیز طبقه کارگر از ابتدایی‌ترین حقوق خود هم‌چون داشتن تشکل مستقل محروم می‌باشد. حتا در روز کارگر، کارگران اجازه برگزاری تظاهرات ندارند. ترس جمهوری اسلامی از طرح مطالبات کارگری توسط کارگران، عاملی بوده و هست تا حکومت مانع هر گونه تحرک کارگری در این روز گردد.



از نظر اجتماعی نیز طبقه‌ی کارگر با مشکلات بسیاری روبروست. فقر و بیکاری، مشکلات اجتماعی بسیاری را برای کارگران در محیط خانواده و جامعه به‌وجود آورده است. مشکلاتی که همه به خوبی از آن‌ها آگاه بوده و از تکرار بیان آن مصائب در این‌جا خودداری می‌کنیم.

اما به رغم تمامی مشکلات گفته‌شده در بالا، شاهد اعتراضات روزافزون کارگران به ویژه در ماه‌های اخیر هستیم. کارگران از این وضعیت خشمگین هستند چرا که حتا حق حیات نیز در این حکومت در عمل از آن‌ها گرفته شده است. این وضعیت کارگران را به اعتراضات خود‌به‌خودی وسیعی کشانده است. گرچه در بسیاری از اعتراضات، کارگران به خواست‌های خود نرسیده و پیشرفتی در وضعیت معیشتی آن‌ها به وجود نمی‌آید، اما این اعتراضات در عین حال دستاوردهای مهمی برای کارگران دارد و آن تجاربی‌ست که کارگران در این مبارزه به‌دست می‌آورند. کارگرانی که به مبارزه با سرمایه داران بر می خیزند، در جریان این مبارزات بهتر از همیشه درمی‌یابند که حکومت پیشتیبان اصلی این وضعیت بوده و تا حکومت تغییر نیابد، در به روی همان پاشنه خواهد چرخید. آن‌ها هم‌چنین در جریان مبارزه تجربه می‌کنند که چگونه خود را متشکل ساخته و چگونه یک اعتصاب و یا تظاهرات را پیش ببرند. اما متاسفانه به دلیل اختناق حاکم، تجارب کارگران اغلب در محدوده‌ی یک کارخانه باقی می‌ماند. از همین روست که تشکلاتی هم‌چون سندیکای شرکت واحد با قهر شدید حکومت روبرو می‌شوند، چرا که این تشکلات می‌توانند مثال خوبی برای همبستگی کارگری نه تنها در یک کارخانه که در مجموعه‌ای از کارخانجات و یا یک صنف باشند.

ما در طول سال گذشته شاهد اعتراضات شدید کارگری بودیم. اعتراضات کارگران ایران خودرو در بهمن ماه و کارگران سه کارخانه کاشی سازی در میبد در اسفند ماه هر کدام از جهاتی نمونه‌هایی شاخص از اعتراضات کارگری بودند، اما این اعتراضات در همان حد باقی ماندند. اعتراضاتی که نشان‌گر خشم نهفته و در حال انفجار در درون طبقه‌ی کارگر بود. اما نقص بزرگ این اعتراضات محدود ماندن و در نهایت در یک نقطه رها شدن آن‌هاست.

اما در میان تمامی اعتراضات و اعتصابات یک سال اخیر می‌توان به درستی اعتصاب کارگران پتروشیمی را اعتصابی متمایز دانست. ویژگی بزرگ این اعتصاب نه در موفقیت آن – که بسیاری از دیگر اعتراضات کارگری نیز موفق بوده‌اند – که در همبستگی کارگران بود. ابتدا حمایت کارگران پتروشیمی و نفت از کارگران پتروشیمی تبریز در اسفند ماه و در شرایطی که رژیم می‌خواست از این کارگران به‌عنوان اعتصاب شکن استفاده کند و سپس اعتصاب کارگران پتروشیمی در ماهشهر که به اعتصابی فراگیر تبدیل شده و چندین کارخانه در منطقه ویژه ماهشهر را دربرگرفت. کارگران پتروشیمی‌های مستقر در منطقه‌ ویژه اقتصادی ماهشهر، در پی اعتصاب هم‌سنگران خود در پتروشیمی بندر امام، دست به اعتصاب زده و با طرح خواست‌هایی مشترک از رفقای کارگر خود حمایت کردند و حتا در مواردی برای پیوستن به کارگران پتروشیمی بندر امام اقدام کردند. اتحاد کارگران پتروشیمی و تجربه‌ی اعتصاب آن‌ها نشان داد که اتحاد کارگران از چه اهمیتی برخوردار است، به‌ویژه زمانی که این اتحاد از محدوده‌ی یک کارخانه فراتر رفته و به همراهی و حمایت کارگران یک صنف یا شهر منجر شود.

پیش از این تجربه اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه، هنگامی که اعتصاب و راه‌پیمایی آن‌ها در شهر منجر به حمایت دیگر کارگران و مردم از آن‌ها شد، و یا اعتراضات کارگران لاستیک البرز که همراه با اتخاذ شیوه‌های موثر منجر به جلب توجه کارگران سایرکارخانه و دیگر اقشار مردمی که هر روز از کنار کارخانه عبور می‌کردند همراه گردید، تا حدودی اهمیت این اتحاد را به تصویر کشیده بودند؛ اما اعتصاب کارگران پتروشیمی مساله اهمیت اتحاد کارگران را در شرایط سرکوب و خفقان آشکارتر ساخته و به مشغله‌ی اصلی و ملموس بخش‌های وسیع‌تری از طبقه‌ی کارگر تبدیل نمود.

بنابر این طبقه کارگر ایران در شرایطی به استقبال اول ماه مه رفت که اعتصاب کارگران پتروشیمی فصل نوینی از مبارزات کارگران را در سایه‌ی اتحاد کارگران چندین کارخانه در یکی از مهم‌ترین صنایع آغاز کرده بود. همین موضوع بود که از سوی دیگر حاکمیت را نسبت به اول ماه مه و تحرکات فعالین کارگری حساس‌تر ساخته و تحرکات آن‌ها را بیش از هر زمان دیگر رصد کرد.

پیش از اول ماه مه، شاهد صدور اطلاعیه‌های گوناگونی از سوی کارگران و فعالین کارگری به مناسبت اول ماه مه بودیم. سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، اتحادیه‌های مستقل کارگری شمال خوزستان و اتحادیه مستقل کارگران دزفول، جمعی از کارگران ایران‌خودرو، منطقه عسلویه، چینی البرز، پالایشگاه آبادان اطلاعیه‌هایی در این رابطه صادر کردند. در تبریز تراکت‌ها و اتیکیت‌هایی به این مناسبت از سوی فعالین کارگری تکثیر و توزیع شد. هم چنین هفت تشکل کارگری با نام‌های سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، اتحادیه آزاد کارگران ایران، هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان، هیات بازگشایی سندیکای فلزکار مکانیک، کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری ایجاد تشکل‌های کارگری، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری قطع‌نامه‌ی مشترکی در١۴ بند در رابطه با اول ماه مه منتشر ساختند.

آزادی بی‌قیدوشرط تشکل‌های کارگری، اعتصاب، راهپیمایی، احزاب، بیان و مطبوعات، توقف اجرای طرح یارانه‌ها و تعیین دستمزد توسط نماینده‌های واقعی کارگران براساس بالاترین استانداردهای زندگی بشر، لغو قراردادهای موقت و سفید امضا و برچیده شدن شرکت‌های پیمانکار، انعقاد قرارداد مستقیم و دسته جمعی، تامین امنیت شغلی کارگران و رعایت بالاترین استاندارد‌های بهداشت و ایمنی در محیط‌های کار و زندگی، پرداخت فوری دستمزدهای عقب‌افتاده، توقف بیکارسازی و بیمه بیکاری برای تمامی کارگران و کسانی که به سن اشتغال رسیده اما فاقد کار هستند، تامین اجتماعی و اداره آن توسط نمایندگان کارگران، اعتراض به مجازات اعدام، آزادی کارگران و دیگر زندانیان جنبش‌های اجتماعی، لغو قوانین تبعیض‌آمیز نسبت به زنان و برابری کامل و بی‌قید و شرط زنان و مردان در تمامی عرصه‌های زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی، بازنشستگان و حق آنها از یک زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی، لغو کار کودکان، اعتراض به اخراج و تبعیض نسبت به کارگران مهاجر به‌ویژه افغان و حمایت از مبارزات آزادی‌خواهانه مردم در کشورهای خاورمیانه و محکوم کردن سرکوب و بند و بست برای به شکست‌کشاندن مبارزات مردم در آن کشورها، تاکید بر همبستگی بین‌المللی کارگران و تعطیلی رسمی اول ماه مه و رفع هر گونه ممنوعیت و محدودیت برای برگزاری مراسم این روز خواست‌هایی هستند که در این ١۴ بند مطرح شدند.

قطع‌نامه‌ی مشترک عمده ترین تشکل‌ ها و گروهای کارگری سنتی‌ست که از سال ٨٨ شکل گرفت و از آن سال به بعد تعدادی از تشکل‌ و گروهای های کارگری، به مناسبت اول ماه مه به انتشار بیانیه و یا قطع‌نامه‌ی مشترک دست می‌زنند. از این رو می‌توان این قطع‌نامه را اصلی‌ترین و مهم‌ترین اطلاعیه منتشره از سوی تشکل‌های کارگری ایران دانست. هر چند که هر سال شاهد تغییراتی در لیست امضا کنندگان آن هستیم و برای مثال سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه که یکی از امضاکنندگان قطع‌نامه‌ی مشترک در دوسال گذشته بود، امسال بیانیه‌ای مجزا منتشر ساخت.



اول ماه مه سال ٩٠ در ایران

با توجه به آن‌چه که پیشتر گفته شد، در برگزاری مراسم اول ماه مه امسال می‌توان بر ۴ حرکت کارگری به دلایلی بیش از دیگران تاکید داشت.

اول این که در برخی از شهرها از جمله تهران و قزوین، خانه کارگر تجمعات کاملا کنترل شده و محدودی در برخی از فضاهای بسته برگزار کرد. در تهران تعدادی از کارگران ریسندگی و بافندگی کاشان که در این مراسم شرکت کرده بودند، دست به اعتراض زده و در نهایت بخشی از همان جمعیت محدود سالن برگزاری، مراسم را به نشانه‌ی اعتراض ترک کردند. در قزوین نیز این مراسم در یکی از سالن‌های ورزشی شهرک صنعتی الوند برگزار شد که کارگران برخی از کارخانه‌ها از جمله “پوشینه بافت” با حمل پلاکاردهایی چون “ما حقوق‌مان را می‌خواهیم چرا نمی‌دهید”، “بازنشستگی حق مسلم ماست” و “ما کار می‌خواهیم” در این مراسم شرکت کرده و بدین ترتیب توانستند بخشی از خواست‌های معیشتی کارگران را مطرح سازند.

دومین حرکتی که می‌توان از آن نام برد اعتراضات اول ماه در شهرهای استان خوزستان است. بیش از ۴٠٠ کارگر مسجدسلیمان و لالی در برابر فرمانداری این شهر در روز پنج‌شنبه هشتم اردیبهشت تجمع کردند. در این تجمع قطع‌نامه‌ای خوانده شد که در آن ضمن اعتراض نسبت به عدم پرداخت حقوق معوقه و وعده‌های تکراری در مورد بهبود معیشت کارگران، خواستار لغو قراردادهای موقت و جلوگیری از اخراج کارگران شده بود. کارگران در این تجمع شعارهایی هم‌چون “تشکل و اعتصاب حق مسلم ماست”، “کارگران جهان اتحاد اتحاد”، “معیشت زندگی حق مسلم ماست”، “کارگر می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد” و “قرارداد موقت دیگر کارش تمام است” سر دادند. براساس برخی از اخبار منتشره در شهرهای اهواز، اندیمشک، دزفول، شوشتر، ماهشهر و بندر امام نیز تجمعاتی به این مناسبت در روز ١١ اردیبهشت برگزار شد. براساس این اخبار که در برخی از سایت‌های کارگری نیز منتشر شده، در شهر اهواز تجمع کارگران که با حمایت سایر مردم همراه شده بود به درگیری تظاهرکنندگان با نیروهای انتظامی منجر گردید. در این گزارشات هم‌چنین به دستگیری ۴ نفر در شهر دزفول اشاره شده است.

سومین حرکت، تظاهرات اول ماه مه در سنندج است. در این تظاهرات که سازماندهی آن برعهده برخی از تشکل‌های کارگری هم‌چون اتحادیه آزاد کارگران ایران و کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری بود، بنابرخبر منتشره از سوی “اتحادیه آزاد کارگران” بیش از ٨٠٠ نفر شرکت داشتند. این تجمع که در ساعت شش عصر آغاز گشت، در ابتدا با هجوم نیروهای لباس شخصی روبرو شد که با مقاومت شرکت‌کنندگان نتوانستند تظاهرات را در هم بریزند. تظاهرکنند‌گان تجمع خود را از تقاطع خیابان ناصر خسرو – فردوسی آغاز کرده و در طول خیابان فردوسی به سمت میدان اقبال دست به تظاهرات زدند، اما در سه راه نمکی و با بسته شدن مسیر توسط نیروهای سرکوب تظاهرات اول ماه مه در سنندج با موفقیت به پایان خود رسید. این تظاهرات در حالی صورت گرفت که از روزهای قبل وزارت اطلاعات اقدام به احضار، بازجویی و بازداشت تنی چند از فعالین کارگری به منظور جلوگیری از برگزاری مراسم اول ماه مه نموده بود.

اما چهارمین حرکت که می‌توان از آن به عنوان یک حرکت مهم کارگری در این روز یاد کرد، تجمع بیش از ١٠٠٠ کارگر در برابر استانداری فارس است. این تجمع شامل کارگران کارخانه‌های مخابرات راه دور، مجتمع گوشت فارس، لاستیک سازی دنا و آزمایش مرودشت بود. هر چند که متاسفانه تا زمان نوشتن این مقاله از خواست‌ها و شعارهای مشخص کارگران این کارخانجات اخباری منتشر نشده است، اما مهم‌ترین ویژگی این تجمع حضور کارگران چند کارخانه است. هماهنگی و اتحاد کارگران ۴ کارخانه برای تجمع در برابر استانداری در این روز و بیان خواست‌های‌شان، به‌خودی‌خود از ارزش بسیاری برخوردار است. در حاکمیت دیکتاتوری فاشیستی که امکان هرگونه تشکل‌یابی از کارگران به زور سلب شده، اتحاد همان حلقه اساسی در مبارزات طبقه‌ی کارگر برای رهایی از یوغ ستم سرمایه‌داری می‌باشد.

اما آخرین نکته‌ای که به دلیل جغرافیایی باید از آن نام ببریم شهر تهران است. رژیم حساسیت ویژه‌ای در مورد تهران و بروز اعتراضات در خیابان‌های آن دارد. از همین روست که در اول ماه مه امسال هیچ‌گونه اعتراض کارگری در سطح خیابان‌های تهران مشاهده نشد. استقرار نیروهای نظامی و لباس شخصی در برخی از مراکز تهران از جمله وزارت کار در این روز نه فقط نشان‌گر حساسیت رژیم، بلکه همچنین بیانگر ترس و وحشت رژیم ازتجمعات اعتراضی کارگری درتهران و بروزاعتراضات و شورشهای شهری‏ست.

با وجود کارخانجات بزرگی هم چون ایران خودرو و سایپا و نیز کارخانجاتی که کارگران آن از سابقه‌ی مبارزاتی (و به تبع آن آگاهی) موثری برخوردار هستند هم‌چون پالایشگاه نفت، لاستیک البرز، کارخانه مینو و غیره ، اما به دلیل ویژگی‌های خاص تهران، اعتراضات کارگری هم‌چون شیراز، خوزستان و یا حتا کردستان نتوانست در آن شکل بگیرد.

تجربه اول ماه مه سال ٨٨ نیز به تشکلات کارگری که به ویژه در تهران فعال هستند این را نشان داده بود که هزینه‌ی هرگونه تجمعی در تهران بسیار بالاتر از شهرها و استان‌های دیگر است و از همین رو بود که این تشکلات نیز تنها به صدور قطع‌نامه‌ای هم‌چون سال گذشته بسنده کردند.

اما حرکات کارگری به مناسبت اول ماه مه سال ٩٠ حامل یک پیام مهم نیز بود. تحرکات قبل از این روز هم‌چون صدور بیانیه تا تظاهراتی که در برخی از شهرهای ایران به این مناسبت شکل گرفت بار دیگر تاکیدی بود بر اهمیت حرکت مستقل کارگران. اگر نگاهی به مجموعه‌ی این تحرکات داشته باشیم می‌توان به‌خوبی دریافت که بر میزان اطلاعیه‌ها و بیانیه‌ها، تجمعات و تظاهرات مستقل کارگری حتا نسبت به سال گذشته افزوده شده است و این نکته‌ی مثبت اول ماه مه سال ٩٠ بود. افزایش تحرکات مستقل کارگری در حالی بود که تجمعات خانه کارگر به عنوان یک تشکل دست‌ساز حاکمیت در این سال بیش از همیشه از رونق افتاده بود.

در یک نگاه کلی، اول ماه مه سال ٩٠ سند دیگری از ضد کارگر بودن رژیم جمهوری اسلامی است. روزی که در بسیاری از کشورهای جهان کارگران به راحتی به خیابان‌ها آمده و خواست‌های خود را فریاد می‌زنند، اما در ایران این حق کارگران توسط حکومت نادیده گرفته می‌شود. حکومتی که حاضر به شنیدن خواست‌های کارگران نیست و برای نشنیدن صدای آن‌ها هر گونه تجمع و تظاهرات را در این روز ممنوع می‌کند، هرگز خواست‌های آن‌ها را برآورده نخواهد کرد. اول ماه سال ٩٠ بار دیگر ثابت کرد که تحقق مهم ترین خواستهای کارگری ازجمله خواست های کارگران در اول ماه مه تنها با سرنگونی جمهوری اسلامی امکان پذیر است.

برگرفته از سایت سازمان فدائیان(اقلیت)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر