۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

سازمان‌ چریک‌های فدایی خلق ایران از سیاهکل تا قیام ۵۷ - توکل

سخن از دورانی ا‌ست که تمام جهان در التهاب سیاسی به سر می‌برد. در چهار گوشه‌ جهان، انقلاب‌ها برپاست و مبارزه‌ مسلحانه در جریان.

انقلابیون برای به زیر کشیدن قدرت‌های سرمایه‌داری و استقرار نظمی سوسیالیستی، دنیایی بدون استثمار، فقر و نابرابری در تلاش و مبارزه‌ اند.

در کوبا انقلاب شده است و این انقلاب را سوسیالیستی اعلام کرده‌اند.

مبارزه‌ مردم ویتنام تحت رهبری حزب کمونیست به الگوی مقاومت در برابر قلدرمنشی و تجاوزات نظامی امپریالیسم آمریکا تبدیل شده است. فروپاشی نظام مستعمراتی امپریالیسم سرعت گرفته است.

کشورهای آفریقایی یکی پس از دیگری حلقه‌های زنجیر برده‌سازی استعماری را در هم می‌شکنند.

مبارزات مسلحانه تمام کشورهای آسیای جنوب شرقی را فراگرفته است. در آمریکای لاتین تحت تاثیر انقلاب کوبا، جنبش‌های چریکی در شهر و روستا گسترش یافته‌اند.

این مبارزات به قلب جهان سرمایه‌داری، پیشرفته‌ترین کشورهای سرمایه‌داری نیز رسیده است.

در اروپا، سازمان‌های مسلح چریکی در آلمان، ایتالیا، انگلیس، اسپانیا و یونان دست به عملیات نظامی می‌زنند. در ژاپن هم اوضاع بر همین منوال است. در خاورمیانه، در تعدادی از کشورهای عربی، نظامیانی که تحت تاثیر سازمان‌های خرده‌بورژوایی چپ قرار دارند، رژیم‌های دست نشانده‌ را با کودتاهای نظامی سرنگون کرده‌اند.

جنبش مقاومت مردم فلسطین در اوج قدرت خود قرار دارد و سازمان‌های مارکسیست و چپ نقش مهمی در عملیات مسلحانه برعهده دارند. در همسایگی ایران، در ظفار جنگ مسلحانه بر پا شده است. در ترکیه سازمان‌های مارکسیست به تاکتیک تبلیغ مسلحانه روی آورده‌اند.

۱۳۸۹ بهمن ۱۷, یکشنبه

سیاهکل و جنبش کارگری – کمونیستی

از ۱۹ بهمن سال ۱۳۴۹ که رفقای ما با حمله مسلحانه به پاسگاه سیاهکل موجودیت سازمان و نبرد آشکار علیه نظم موجود را اعلام کردند، چهار دهه می‌گذرد. خروش رعد آسائی که چهل سال پیش از سیاهکل و از جنگل‌های شمال برخاست و در پهنه کشور طنین انداز شد، فقط یک نبرد سادۀ فی نفسه نظامی نبود. سیاهکل محصول سال‌ها کار تئوریک، مطالعه و شناخت جامعه، تجربه و مبارزه انقلابی آگاه‌ترین و پیشروترین افراد و حماسه‌ای بود که آغاز مرحله جدیدی از جنبش کمونیستی را اعلام می‌کرد و به یک رویداد تاریخی در جنبش کمونیستی – کارگری ایران تبدیل گردیدد.

چهل سال از این رویداد و قهرمانی رفقای ما در سیاهکل گذشت. طبقه استثمارگر و مرتجعین، در این چهل سال هر چه توانستند علیه سازمان و جنبش مسلحانه کردند. افزون بر سرکوب فیزیکی، کشتار، زندان و شکنجه وحشیانه، در هر شکل رذیلانه دیگری نیز که توانستند علیه سازمان و رفقای ما زهرپاشی کردند تا اعتبار چریک فدائی، که اعتراض و نقد اسلحۀ آن به جامعه طبقاتی، تجسم فریاد در گلو خفته کارگران و زحمتکشان بود را لکه دار سازند و عظمت راه و آرمانش را مخدوش و یا انکار کنند. به‌رغم این اما سیاهکل و جنبش مسلحانه درآن سال ها، مانند خورشید تابناک در آسمان جنبش کمونیستی می‌درخشد و لکه‌های ابری را که برای ناپدید ساختن آن به سویش پرتاب می‌شود از سر راه خود کنار می‌زند. این فقط ساواک شاه و سازمان اطلاعاتی رژیم جمهوری اسلامی، دشمنان مستقیم سازمانی که نطفه‌اش در سیاهکل بسته شد نبود که هر بار علاوه بر کشتار و تیرباران و شکنجه رفقای ما برای نابودی فدائی، تیرهای زهرآگینی را نیز به سوی سازمان پرتاب کرده‌اند، بلکه پادوان رنگارنگ ارتجاع و بورژوازی و حتا برخی از کسانی که خود را در صفوف سازمان جا زده بودند، اما جریان رشد مبارزه طبقاتی نشان داد که آن‌ها اساساً تعلقی به آرمان‌های رفقای بنیان‌گذار سازمان یعنی آرمان‌های سوسیالیستی طبقه کارگر نداشته و ندارند، بلکه افکار و عقاید و اهدافشان در مقابل اهداف و خواست‌های کارگران و توده‌های مردم بوده است، این‌ها نیز با پرتاب تیرهای سمّی به سمت سازمان و رفقای ما، جملگی بر آن بوده‌اند تا خورشید را در پس لکه‌های ابر ناپدید کنند! اما خورشید را نمی‌توان برای همیشه در پس ابرها پنهان کرد و تیرهای زهرآگین دشمن طبقاتی و کارگزاران آن، قادر نشده است حقانیت، درستی راه، شجاعت، از خود گذشتگی و فدارکاری و خصائل برجسته کمونیستی رفقای سازمان ما را خدشه‌دار سازد.

۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

سیاهکل تا قیام پنجاه وهفت



بر سر ۱۲ میلیارد دلار چه آمده است؟

هر گاه که اختلافات درونی جناح‌ها و دستجات درونی هیئت حاکمه حاد می‌شود، اخباری از دزدی و فساد در فلان ارگان و نهاد حکومتی در رسانه‌های گروه‌های رقیب انتشار می‌یابد و گاه از ناپدید شدن مقادیر صدها میلیون دلاری از خزانه‌ی دولت سخن به میان می‌آید. پس از گذشت مدتی هم به یکباره، این ماجرا چنان با سکوتی روبرو گردد، چنان که گوئی اصلا اتفاقی نیافتاده و بحثی از دزدی و فساد در میان نبوده است.

یادتان هست که دو سال پیش بحث ناپدید شدن یک میلیارد دلار از درآمدهای نفتی در مطبوعات انتشار یافت و مصاحبه‌های متعددی پیرامون این مسئله در مطبوعات به چاپ رسید. بعد هم این ماجرای بی‌سروصدا خاتمه یافت و بالاخره مردم ایران نفهمیدند که این قضیه به کجا کشید.

در این هفته، بار دیگر خبر از ناپدید شدن مبلغ کلانی از درآمدهای نفتی، در مجلس انتشار یافت. با این تفاوت که اکنون صحبت از صدها میلیون و حتا یک میلیارد دلار نیست، بلکه بحث از ناپدید شدن حدود ۱۲ میلیارد دلار از درآمدهای حاصل از مازاد فروش نفت است که به حساب ذخیره ارزی واریز نشده است.

دیوان محاسبات کشور در گزارش جدید خود پرده از گم شدن این رقم کلان برداشته است. یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه‌ی مجلس در ارتباط با بررسی گزارش دیوان محاسبات در این کمیسیون گفت: “در گزارش آمده است که درآمدهای حاصل از فروش نفت که به صورت قسطی بوده، همچنین ۸٠ درصد از مازاد فروش به حساب ذخیره ارزی واریز نشده است. جمع این تخلفات مبلغی بالغ بر ۷ / ۱۱ میلیارد دلار می‌شود. با توجه به این که مسئولان بانک مرکزی در جلسه حضور نداشتند، علت اصلی عدم واریز مشخص نشد.”

۱۳۸۹ بهمن ۱۵, جمعه

احمدی‌نژاد باز هم مجلسیان را تحقیر کرد

در جمهوری اسلامی ایران، هرج و مرج درونی و خودمختاری ارگان‌های دولتی که از قرار معلوم، هر یک برای خود دولتی مجزا هستند، به نقطه‌ای رسیده است که دیگر ظاهر قضیه را هم نمی‌توانند حفظ کنند. و آشکارا اعتبارِ به اصطلاح قانونی یکدیگر را به زیر سوال برده‌اند.

اتفاقی که روز سه‌شنبه این هفته در منازعات مجلس و قوه‌ی اجرایی رژیم رخ داد، تاکنون در جمهوری اسلامی سابقه نداشتند. گویا بر طبق قوانین جمهوری اسلامی، مجلس می‌تواند وزرا را احضار و آن‌ها را مورد سوال و استیضاح قرار دهد و این وزرا و رئیس آن‌ها موظف به پاسخگویی‌اند.

اکنون اما چنین نیست. هیات دولت به رهبری احمدی‌نژاد، اعتباری برای مجلس و تصمیمات آن قائل نیست. این تصمیمات را اجرا نمی‌کند و حتا وزرایی را که برای پاسخگویی به مجلس فراخوانده شده‌اند، برای بی‌اعتبار کردن بیشتر این ارگان رژیم، از پاسخگویی به مجلس منع می‌کند.

تحقیری برای مجلس رژیم بالاتر از این نیست که وزیری را برای استیضاح به این ارگان فرا خواند، اما او از حضور در این جلسه امتناع ورزد.

تاثیر حماسه سیاهکل بر جنبش دانشجویی ایران

چهل سال از تولد سازمان چریک های فدایی خلق ایران گذشت. چهل سال پیکار،مبارزه و از خودگذشتگی، چهل سال در میانه اشک و آتش و خون، چهل سال امید و انتظار، چهل سال شکست و پیروزی، چهل سال مقاومت علیه استبداد سلطنتی و ارتجاع مذهبی جمهوری اسلامی، چهل سال افتادن و دوباره برخاستن، چهل سال پایداری بر سر اهداف مسلم کارگران و توده های زحمتکش ایران.

در طی این سال ها، ده ها تن از با ارزش ترین رهبران سازمان، در وفاداری به سوسیالیسم و آرمان های طبقه کارگر جان باختند، بسیاری از اعضاء و کادرهای ارزنده سازمان، در شکنجه گاه های مخوف ساواک و یا جمهوری اسلامی به قتل رسیدند، صدها تن از اعضاء و هواداران سازمان پس از دستگیری و تحمل شکنجه های وحشیانه اعدام شدند و هزاران تن دیگر نیز، سال هایی از زندگی دوران پر بار مبارزاتی شان را در شکنجه گاه ها و زندان های دو رژیم آدم کش شاه و خمینی با شکنجه های مرگ آور سپری کرده اند.

اگر در رژیم گذشته، با نبرد حماسه آفرینان سیاهکل و پس از آن، با تولد سازمان چریک های فدایی خلق ایران، سال پنجاه و سال های بعد از آن، سال هایی بودند که “زنگ بزرگ خون به صدا در آمد و طوفان شکوفه داد”، سال های نخست دهه ۶٠ نیز، سال های آتش و خون بود. سال های کشتار و قلع و قمع مبارزان، نیروهای آزادی خواه، انقلابیون کمونیست و به طور اخص، کشتار رهبران و کادرهای سازمان چریک های فدایی خلق ایران (اقلیت) در خیابان ها و زندان های جمهوری اسلامی ایران بود.

۱۳۸۹ بهمن ۱۴, پنجشنبه

مروری بر تاریخچه سازمان، از سیاهکل تا کنفرانس دهم سازمان (۱٣۸۵) – برگرفته از رادیو دمکراسی شورایی

جاودان باد نام و یاد حماسه سیاهکل

سی و هفتمین سالروز سیاهکل فرا رسیده است. در ۱٩ بهمن ۱٣۴٩ گروهی از انقلابیون کمونیست که آرمان‌شان سوسیالیسم و رهایی بشریت ستم‌دیده بود، با حمله مسلحانه به یکی از مراکز سرکوب و ستم رژیم سلطنتی شاه در سیاهکل، مبارزه‌ای حماسی را آغاز نمودند که همچون ستاره‌ای تابناک در جنبش کمونیستی ایران درخشید و جاودانه شد. فداییانی که حماسه سیاهکل را آفریدند، خود در یک نبرد نابرابر جان باختند. اما سنتی را از مبارزه آشتی‌ناپذیر با نظم غیر انسانی حاکم پایه گذاشتند که با نام سیاهکل عجین شد.

به مناسبت سالگرد سیاهکل، تاریخچه کوتاهی را از سیاهکل و شکل‌گیری سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران تا مبارزه‌ای که اکنون سازمان فدائیان (اقلیت) آن را ادامه می‌دهد، تهیه کر‌ده‌ایم، که طی چند برنامه برای شنوندگان صدای دمکراسی شورایی پخش خواهد شد.


شرایطی که سیاهکل بر بستر آن شکل گرفت


در پی کودتای ۲۸ مرداد سال ٣۲ و برقراری دیکتاتوری عریان رژیم شاه، دورانی از اختناق و سرکوب عنان‌گسیخته آغاز گردید. آزادی‌های سیاسی به کلی برچیده شد. دو جریان عمده‌ی سیاسی تا به آن روز، یعنی جبهه ملی و حزب توده که نقش اصلی را در رهبری مبارزات توده‌ای داشتند، از اهمیت و جایگاه‌شان به شدت کاسته شد.

در جریان شکست جنبش ، حزب توده با خیانت رهبران حزب که ریشه در تفکر رفرمیستی و سازش‌کارانه آن داشت، تاثیر منفی بسیاری از خود بر جای گذاشت و جبهه ملی نیز هیچ حرفی برای گفتن نداشت. آن‌ها در جریان شکست جنبش ملی به دلیل سیاست‌های ناپایدار و سازش‌کارانه، مسئولیت مهمی برعهده داشتند.