در جمهوری اسلامی ایران، هرج و مرج درونی و خودمختاری ارگانهای دولتی که از قرار معلوم، هر یک برای خود دولتی مجزا هستند، به نقطهای رسیده است که دیگر ظاهر قضیه را هم نمیتوانند حفظ کنند. و آشکارا اعتبارِ به اصطلاح قانونی یکدیگر را به زیر سوال بردهاند.
اتفاقی که روز سهشنبه این هفته در منازعات مجلس و قوهی اجرایی رژیم رخ داد، تاکنون در جمهوری اسلامی سابقه نداشتند. گویا بر طبق قوانین جمهوری اسلامی، مجلس میتواند وزرا را احضار و آنها را مورد سوال و استیضاح قرار دهد و این وزرا و رئیس آنها موظف به پاسخگوییاند.
اکنون اما چنین نیست. هیات دولت به رهبری احمدینژاد، اعتباری برای مجلس و تصمیمات آن قائل نیست. این تصمیمات را اجرا نمیکند و حتا وزرایی را که برای پاسخگویی به مجلس فراخوانده شدهاند، برای بیاعتبار کردن بیشتر این ارگان رژیم، از پاسخگویی به مجلس منع میکند.
تحقیری برای مجلس رژیم بالاتر از این نیست که وزیری را برای استیضاح به این ارگان فرا خواند، اما او از حضور در این جلسه امتناع ورزد.
در این هفته مجلس تصمیم گرفت که وزیر راه کابینهی احمدینژاد را به علت تخلفات متعدد، از جمله مواردی که منجر به مرگ تعداد زیادی از مردم ایران در نتیجه سوانح زمینی و هوایی شده است، مورد استیضاح قرار دهد. در نامهی استیضاح به وقوع سوانح پیدرپی هوایی، اعلام نظر غیرکارشناسانه در مورد عادی بودن سوانح هوایی در قزوین و ارومیه، استفاده غیرتوجه از ناوگان هوایی مستهلک، عدم اجرای برنامه چهارم در خصوص نوسازی ناوگان هوایی، دادن وعدههای غیرعملیاتی، در جایی که بودجهی ۱۲ سال آینده معادل ۶٠ هزار میلیارد تومان در سفرهای استانی پیشخور شده است، اشاره شده بود. وزیر کابینه احمدینژاد، اما از حضور در مجلسی که اعضای آن هم مثل خود او از کارگزاران رژیم استبدادیاند، خودداری نمود و کمترین پاسخی هم به آنها نداد. معاون پارلمانی احمدینژاد هم به هیئت رئیسه مجلس نامه فرستاد که استیضاح غیرقانونی است.
مجلسیان از این اقدام احمدینژاد که به وزیر راه دستور داده بود، حتا در مجلس حاضر نشود و پاسخی هم ندهد، برافروخته شدند. لاریجانی رئیس مجلس عدم حضور وزیر راه را در جلسهی استیضاح ”تخلف از قانون” نامید و افزود این که میگویند ما استیضاح را قبول نداریم، از این حرفها نداریم. وزیر میبایستی در مجلس حضور مییافت.
توکلی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس نیز در نطق خود، احمدینژاد را مورد حمله قرار داد و گفت: “این که امروز آقای رئیس جمهور به وزیرش دستور میدهد که در جلسه مجلس شرکت نکند، بدترین بیاحترامی به مجلس است.”
اما مجلسِ متشکل از دست چین شدههای چاکر ولی فقیه و دستگاه استبدادی جمهوری اسلامی، نمیتواند چیزی جز این باشد که وزیر راه هم تره برای آن خرد نکند. این مجلسِ بیاختیار چه میتواند بکند وقتی که خودش اعتراف میکند “رئیس جمهور به وزیرش دستور میدهد که در جلسه مجلس شرکت نکند”؟ حداکثر کاری را که میتوانست انجام دهد، برکناری وزیر دست نشانده احمدینژاد بود. چرا که نه قدرت و نه جرات آن را دارد با رئیس او که دستوردهنده بوده است، برخورد کند بنابراین رأی به برکناری وزیر راه داد. احمدینژاد با این اقدام یک بار دیگر آنگونه که میخواست، مجلسیان را تحقیر کرد. بعد هم وزیر معزول را جای دیگری به کار وامیدارد و یکی دیگر از پامنبریهای خود را به جای او قرار میدهد. مگر در جریان برکناری وزیرخارجهاش که به باند رئیس مجلس وابسته بود، به همین شکل تحقرآمیز او را برکنار نکرد و به جای او یکی از دستنشاندگان وابسته به باند خود را قرار نداد؟
واقعیت این است که اکنون دیگر، سران دیگر ارگانها و نهادهای جمهوری اسلامی قادر به مقابله با احمدینژاد نیستند. نامهی علنی هفته گذشته وی فقط مجمع تشخیص مصلحت رژیم و رئیس آن رفسنجانی را زیر سوال نبرده بود، بلکه توهین و تحقیر آشکار به رئیس مجلس و برادر او در رأس دستگاه قضایی رژیم بود. در واقعیت ماجرای استیضاح و برکناری وزیر راه احمدینژاد هم در همین رابطه بود. آن هم پس از آن که خامنهای چنین اجازهای را به رئیس مجلس داد. بدون اجازهی خامنهای، مجلس حتا جرأت این استیضاح را نداشت. اما چرا خامنهای که پشتیبان احمدینژاد است، این اجازه را به مجلس داد؟ از آن روز که احمدینژاد دستور او را مبنی بر خودداری سران قوا و مقامات بالای حکومت از علنی کردن اختلافات و حملهی علنی به یکدیگر، نادیده گرفته بود. در عین حال دو فرد مورد اعتماد او را که برادران لاریجانی باشند و یکی گماشتهی مستقیم او را در رأس قوه قضایی است و دیگری گماشتهی غیرمستقیم در رأس مجلس، مورد حمله قرار داده بود و آنها را به همدستی با رفسنجانی و به اصطلاح قانونشکنی متهم کرده بود. خامنهای بدش نمیآمد که یک گوشمالی به احمدینژاد داده شود. اما اکنون دیگر مهار کردن احمدینژاد برای خامنهای هم دشوار شده است. بنابراین کشمکشها ادامه مییابند و در آینده نیز حادتر میشوند.
برگرفته از سایت سازمان فدائیان(اقلیت)
اتفاقی که روز سهشنبه این هفته در منازعات مجلس و قوهی اجرایی رژیم رخ داد، تاکنون در جمهوری اسلامی سابقه نداشتند. گویا بر طبق قوانین جمهوری اسلامی، مجلس میتواند وزرا را احضار و آنها را مورد سوال و استیضاح قرار دهد و این وزرا و رئیس آنها موظف به پاسخگوییاند.
اکنون اما چنین نیست. هیات دولت به رهبری احمدینژاد، اعتباری برای مجلس و تصمیمات آن قائل نیست. این تصمیمات را اجرا نمیکند و حتا وزرایی را که برای پاسخگویی به مجلس فراخوانده شدهاند، برای بیاعتبار کردن بیشتر این ارگان رژیم، از پاسخگویی به مجلس منع میکند.
تحقیری برای مجلس رژیم بالاتر از این نیست که وزیری را برای استیضاح به این ارگان فرا خواند، اما او از حضور در این جلسه امتناع ورزد.
در این هفته مجلس تصمیم گرفت که وزیر راه کابینهی احمدینژاد را به علت تخلفات متعدد، از جمله مواردی که منجر به مرگ تعداد زیادی از مردم ایران در نتیجه سوانح زمینی و هوایی شده است، مورد استیضاح قرار دهد. در نامهی استیضاح به وقوع سوانح پیدرپی هوایی، اعلام نظر غیرکارشناسانه در مورد عادی بودن سوانح هوایی در قزوین و ارومیه، استفاده غیرتوجه از ناوگان هوایی مستهلک، عدم اجرای برنامه چهارم در خصوص نوسازی ناوگان هوایی، دادن وعدههای غیرعملیاتی، در جایی که بودجهی ۱۲ سال آینده معادل ۶٠ هزار میلیارد تومان در سفرهای استانی پیشخور شده است، اشاره شده بود. وزیر کابینه احمدینژاد، اما از حضور در مجلسی که اعضای آن هم مثل خود او از کارگزاران رژیم استبدادیاند، خودداری نمود و کمترین پاسخی هم به آنها نداد. معاون پارلمانی احمدینژاد هم به هیئت رئیسه مجلس نامه فرستاد که استیضاح غیرقانونی است.
مجلسیان از این اقدام احمدینژاد که به وزیر راه دستور داده بود، حتا در مجلس حاضر نشود و پاسخی هم ندهد، برافروخته شدند. لاریجانی رئیس مجلس عدم حضور وزیر راه را در جلسهی استیضاح ”تخلف از قانون” نامید و افزود این که میگویند ما استیضاح را قبول نداریم، از این حرفها نداریم. وزیر میبایستی در مجلس حضور مییافت.
توکلی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس نیز در نطق خود، احمدینژاد را مورد حمله قرار داد و گفت: “این که امروز آقای رئیس جمهور به وزیرش دستور میدهد که در جلسه مجلس شرکت نکند، بدترین بیاحترامی به مجلس است.”
اما مجلسِ متشکل از دست چین شدههای چاکر ولی فقیه و دستگاه استبدادی جمهوری اسلامی، نمیتواند چیزی جز این باشد که وزیر راه هم تره برای آن خرد نکند. این مجلسِ بیاختیار چه میتواند بکند وقتی که خودش اعتراف میکند “رئیس جمهور به وزیرش دستور میدهد که در جلسه مجلس شرکت نکند”؟ حداکثر کاری را که میتوانست انجام دهد، برکناری وزیر دست نشانده احمدینژاد بود. چرا که نه قدرت و نه جرات آن را دارد با رئیس او که دستوردهنده بوده است، برخورد کند بنابراین رأی به برکناری وزیر راه داد. احمدینژاد با این اقدام یک بار دیگر آنگونه که میخواست، مجلسیان را تحقیر کرد. بعد هم وزیر معزول را جای دیگری به کار وامیدارد و یکی دیگر از پامنبریهای خود را به جای او قرار میدهد. مگر در جریان برکناری وزیرخارجهاش که به باند رئیس مجلس وابسته بود، به همین شکل تحقرآمیز او را برکنار نکرد و به جای او یکی از دستنشاندگان وابسته به باند خود را قرار نداد؟
واقعیت این است که اکنون دیگر، سران دیگر ارگانها و نهادهای جمهوری اسلامی قادر به مقابله با احمدینژاد نیستند. نامهی علنی هفته گذشته وی فقط مجمع تشخیص مصلحت رژیم و رئیس آن رفسنجانی را زیر سوال نبرده بود، بلکه توهین و تحقیر آشکار به رئیس مجلس و برادر او در رأس دستگاه قضایی رژیم بود. در واقعیت ماجرای استیضاح و برکناری وزیر راه احمدینژاد هم در همین رابطه بود. آن هم پس از آن که خامنهای چنین اجازهای را به رئیس مجلس داد. بدون اجازهی خامنهای، مجلس حتا جرأت این استیضاح را نداشت. اما چرا خامنهای که پشتیبان احمدینژاد است، این اجازه را به مجلس داد؟ از آن روز که احمدینژاد دستور او را مبنی بر خودداری سران قوا و مقامات بالای حکومت از علنی کردن اختلافات و حملهی علنی به یکدیگر، نادیده گرفته بود. در عین حال دو فرد مورد اعتماد او را که برادران لاریجانی باشند و یکی گماشتهی مستقیم او را در رأس قوه قضایی است و دیگری گماشتهی غیرمستقیم در رأس مجلس، مورد حمله قرار داده بود و آنها را به همدستی با رفسنجانی و به اصطلاح قانونشکنی متهم کرده بود. خامنهای بدش نمیآمد که یک گوشمالی به احمدینژاد داده شود. اما اکنون دیگر مهار کردن احمدینژاد برای خامنهای هم دشوار شده است. بنابراین کشمکشها ادامه مییابند و در آینده نیز حادتر میشوند.
برگرفته از سایت سازمان فدائیان(اقلیت)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر