۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۸, یکشنبه

شیادی که در شأن جمهوری اسلامی است

در کشورهای سرمایه‌داری، ازجمله در آنجایی که آزادی سیاسی و نظم پارلمانی حاکم است، احزاب و سیاستمدارانی که در رأس قدرت قرار می‌گیرند، همواره دروغ میگویند و تلاش می‌کنند حقیقت را از چشم توده‌های مردم پنهان نگاه‌دارند، اما فقط در یک رژیم استبدادی و اسلامی از نمونه جمهوری اسلامی‌ست که این شیادی طبقه حاکم به شکلی کاملاً رسوا، به نهایت خود می‌رسد. نمونه‌های آن در طول ۳۵ سال استقرار جمهوری اسلامی در ایران فراوان است. اما جدیدترین آن، اظهارنظر آخوند روحانی در گفتگوی تلویزیونی اخیر او است که در پاسخ به این سؤال “آیا شما در سال ۹۲ به اهداف و برنامه‌هایی که پیش‌بینی کرده بودید، دست پیدا کردید؟” گفت: “ما به سیاست‌ها و برنامه‌هایی که به مردم اعلام کرده بودیم، توانستیم جامه عمل بپوشانیم”.
اما آخوند روحانی به کدام “سیاست‌ها و برنامه‌هایی که به مردم اعلام کرده بود” و در همان سال ۹۲ قرار بود به اجرا درآیند، “جامه عمل” پوشاند؟ از ساده‌ترین و سرراست‌ترین آن‌ها آغاز کنیم:

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۹, جمعه

رأی عدم اعتماد مردم به روحانی و کلیت رژیم جمهوری اسلامی

روحانی در فروردین ماه اعلام کرد مرحله دوم “هدفمندی یارانه‌ها” یا در واقع “آزادسازی قیمت‌ها” از اردیبهشت ماه آغاز می‌شود. مهلت ثبت‌نام برای دریافت یارانه نقدی از ۲۰ فروردین و به مدت ۱۰ روز تعیین شد.
در این مدت، دولت از هر وسیله‌ای استفاده کرد تا تعداد هر چه بیش‌تری را قانع کند از دریافت یارانه انصراف دهند. مردم را موظف کرد برای دریافت یارانه “فرم خوداظهاری” پر کنند و درآمدهای واقعی خود را بیان کنند و اعلام کرد این فرم‌ها “راستی‌آزمایی” خواهند شد. آنان را تهدید کرد: “به موجب قانون، ارائه هر گونه اطلاعات نادرست، موجب استرداد وجوه دریافتی و جریمه نقدی به میزان سه برابر یارانه نقدی دریافتی” خواهد شد. کمپین “نه به یارانه” راه انداخت. از رسانه‌ها و صدا و سیمای رژیم حداکثر بهره‌برداری تبلیغاتی را کرد.
وعده داد مبالغ کسب شده از محل انصراف از دریافت یارانه به بخش‌های تولید، اشتغال، حمل و نقل، سلامت و بیمه اختصاص خواهد یافت.
نه تنها دولت، بلکه تقریبا تمامی دست‌اندرکاران رژیم وارد صحنه شدند تا بر تعداد انصراف‌دهندگان بیفزایند. حتا فراکسیون‏هائی از اصول‌گرایان و اعضای جبهه پایداری که از مخالفان دولت هستند، برای دعوت مردم به انصراف بیانیه دادند. کار به جایی کشید که آخوندهای “مرجع تقلید” نیز به میدان آمدند و توصیه کردند: “ثروتمندان برای کمک بیش‌تر به فقرا از دریافت یارانه انصراف دهند.”
حاصل تمامی این تبلیغات، وعده‌ها، توصیه‌ها و تهدیدها چه بود؟

۱۳۹۳ فروردین ۱۸, دوشنبه

اقتصاد ایران، سالی که گذشت و سالی که در پیش است


حسن روحانی در بخشی از سخنان خود در دیدار با برخی از وزرا و مدیران دولتی بمناسبت سال نو، ضمن تعریف و تمجید از عملکرد و سیاست دولت در عرصه‌ی اقتصادی، وعده‌داد تا در سال آینده، تورم به ۲۵ درصد و حتا کمتر کاهش یابد، رشد اقتصادی ایجاد شود، بیکاری کمتر شود و وضعیت معیشتی مردم بهبود یابد. سخنان و وعده‌هایی که از ابتدای سال جدید تاکنون چندین بار تکرار شده است. وعده‌هایی که حتا نزدیک‌ترین اقتصاددانان حامی روحانی نیز با تردید بسیار به‌آن می‌نگرند.

جالب آن‌که آمارهای روحانی در برخی مواقع حتا با آمارهای ارائه شده از سوی وزرای دولت نیز هم‌خوانی ندارند. برای مثال در حالی که روحانی در این دیدار از درآمد ۱۴۸ هزار میلیارد تومانی دولت در سال گذشته سخن به‌میان آورد، وزیر اقتصاد او در سخنرانی‌اش در “مجلس خبرگان” به تاریخ ۱۶ اسفند، از درآمد ۱۱۴ هزار میلیارد تومانی دولت تا پایان ماه بهمن خبر داده بود!! و یا در حالی‌که وزیر اقتصاد در همین سخنرانی میزان بودجه اختصاص داده شده به طرح‌های عمرانی را حدود ۱۰ هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان اعلام کرد، روحانی در سخنان خود در اولین جلسه هیات دولت در سال جدید این رقم را ۲۲ هزار میلیارد تومان یعنی دو برابر وزیر اقتصاد اعلام نمود!! جالب آن‌که انصاری معاون پارلمانی روحانی نیز آمار دیگری ارائه می‌دهد. وی در روز ۱۰ اسفند با اشاره به تحقق ۱۲۰ هزار میلیارد تومان از کل درآمدهای منظور شده در بودجه سال ۹۲ گفت: “در خوشبینانه‌ترین حالت حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان از بودجه طرح‌های عمرانی تحقق یافته است که این فقط در حد دایر ماندن کارگاه‌ها است وگرنه پرداختی بابت کار صورت نمی‌گیرد و در واقع کاری انجام نمی‌شود که این بدین معنی است که همه طرح‌ها و پروژه‌ها خوابیده است”!!

۱۳۹۲ اسفند ۲۸, چهارشنبه

از نوشدن طبیعت تا دگرگونی و نوشدن جامعه

زمستان به سر آمد و ما در آستانه نوروز و بهاری دیگر هستیم. نوروز ۱۳۹۳ و بهاری که گل افشان در راه است تا شکست زمستان را آذین دیگری بندد. بهاری مُشک­افشان، تا غبار تیره­گی از دامن طبیعت بزداید و نیلوفر و سوسن  زنبق را بر جِلوه­گاه دشت و دمن بنشاند. بهاری با پرواز پرستوهای مهاجر بر فراز آبهای نیلگون خلیج و خزر و آواز قمریان سپید، خاکستری، سیاه در دامنه­های البرز و کرانه­های رنگارنگ سپیدرود و زرینه­رود. بهاری که فصل شکوفایی­ست، فصل زایش طبیعت، فصل نو شدن و پوست انداختن طبیعت از پوستین کهنگی ­ست. چرا که بهار، فقط فصل گل دادن نیست، بل، نقطه پایانی بر زمهریر زمستان است، گذر از سردی دی به گلگشت فروردین، گذر از رخوت زمستانی به پایکوبی، تلاش و شادمانی جشن­های نورزی­ست. در واقع، زیبایی بهار، تنها در آراستگی طبیعت نیست، در این شکوفایی و نو شدن بهارانه، همانا پیام ایستادگی، مقاومت و مبارزه علیه هر آنچه رنگ و بوی کهنگی، زوال و پوسیدگی را با خود دارد، نهفته است. از این روست که “نوروز” طی گذشت هزاره های متوالی، هنوز که هنوز است برای مردم ایران و دیگر کشورهایی که نوروز را برپا می­دارند، در قامت ماندگارترین و شادمانه­ترین جشن توده­ها بر جای مانده است. از این روست که توده­های مردم ایران، فارع از هرگونه زبان، نژاد و تعلق ملیتی خود، از روزهای پایانی اسفند ماهِ هرسال، جهت پرپایی پرشکوه جشن­های نوروزی به تکاپو می­افتند. خانه تکانی می کنند، جامه ­ی نو می­پوشند، سفره هفت سین می­گسترانند و با تزیین و آراستگی خانه و کاشانه­ای که در آن زندگی می­کنند، نخستین نشانه ­های سمبلیک زدودن رخوت و برچیدن بساط کهنگی را در همراهی با شکوفایی بهار آغاز می کنند.  

۱۳۹۲ بهمن ۱۶, چهارشنبه

جمهوری اسلامی، نگران از رشد سوسیالیسم

سراسر تاریخ بشریت از هنگامی که طبقات بر پهنه آن ظاهر شدند، عرصه نبرد بی‌وقفه‌ای بوده است میان طبقات و اندیشه‌هائی که حامل دگرگونی و پیشرفت تاریخی‌اند با طبقات میرنده و افکار و عقاید پس‌مانده و ارتجاعی که از برجای ماندن نظم کهنه و پوسیده پاسداری کرده‌اند. بزرگ‌ترین و پردامنه‌ترین این نبردهای طبقاتی متعلق به دورانی‌ست که سرمایه‌داری شکل گرفت و دو طبقه‌ی کارگر و سرمایه‌دار رودرروی یکدیگر قرار گرفتند.
بورژوازی که زمانی یک طبقه بالنده و مترقی بود، برای کسب قدرت و تبدیل شدن به طبقه‌ی حاکم، در نبرد علیه طبقه‌ی ارتجاعی فئودال از حق مسلم هر طبقه تحت ستم به استفاده از قهر انقلابی، توسل به سلاح و قیام مسلحانه برای پیروزی انقلاب و به زیرکشیدن مرتجعین بهره گرفت. اما

۱۳۹۲ بهمن ۱, سه‌شنبه

سیستم اقتصادی و سیاسی فسادپرور

هنوز ماجرای چندین فساد مالی درون دستگاه دولتی جمهوری اسلامی هفته‌ها و ماه‌های‌ گذشته در دادگاه‌های رژیم، به فرجام نرسیده که نمونه دیگری از فسادهای مالی ذاتی سیستم اقتصادی و سیاسی حاکم بر ایران برملا شده است.
سرمایه‌داری به نام زنجانی در مدتی بس کوتاه از طریق همدستی و زدوبند با ارگانهای دولتی و مقامات حکومتی، سرمایه و ثروتی متجاوز از ٢۱ میلیارد دلار را به چنگ می‌آورد و مالک ۷۱ موسسه تولیدی، تجاری، بانکی و مالی در ایران، دوبی، ترکیه، مالزی و تاجیکستان می‌شود.
این دزدی و فساد مالی بزرگ که همچون نمونه‌های قبلی آن در پی تضادها و رقابت‌های اقتصادی و سیاسی باندهای درونی جمهوری اسلامی برملا شده است، به مجادله‌ای به‌ویژه میان دو جناح موسوم به “اصول‌گرا” و “اصلاح‌طلب” نیز انجامیده است. یکی می‌کوشد سرمنشاء فسادهای مالی درون جمهوری اسلامی و گسترش آن را به دوره زمامداری رفسنجانی و “اصلاح‌طلبان” بازگرداند و دیگری آن را نتیجه سیاست اصول‌گرایان در دوره زمامداری احمدی‌نژاد می‌داند.
به‌رغم این‌که سیاست‌های هر دو جناح در رشد و گسترش انواع و اقسام فساد مالی نقش داشته است، در واقعیت اما سرمنشاء این فساد فراگیر و گسترده، در نظام اقتصادی و سیاسی حاکم بر ایران، نظم سرمایه‌داری و دولت دینی استبدادی قرار دارد.

۱۳۹۲ دی ۱۴, شنبه

تناقض لا ینحل طبقه حاکم بر ایران

برای طبقه حاکم بر ایران، حکومت کردن به شیوه گذشته ناممکن شده است. شکست سیاست‌های پیشین، بحران‌های متعدد و بن‌بست‌هائی که رژیم در عرصه‌های مختلف با آنها روبروست، این واقعیت را به وضوح بازتاب می‌دهند.
مهم‌ترین فراکسیون‌های هیات حاکمه نیز دریافته‌اند که در شرایط نارضایتی توده‌ای از وضع موجود، بحران‌های داخلی و خارجی، تحولات اوضاع سیاسی به‌ویژه در خاورمیانه، نمی‌توان با ادامه سیاست‌های گذشته، موجودیت رژیم را حفظ کرد. جریانات وابسته به اصلاح‌طلبان حکومتی و گرایشات نزدیک به رفسنجانی که حسن روحانی نیز از نمونه آن‌هاست، این را آشکارا ابراز کرده‌اند. حتا بخشی از جریان اصول‌گرا موسوم به فراکسیون “رهروان ولایت” که در راس آن‌، رئیس مجلس ارتجاع اسلامی قرار گرفته، به صف حامیان روحانی پیوسته‌است که سیاست‌های دیگری را برای نجات رژیم در دستور کار قرار داده است.
گرچه سیاست‌های گذشته طبقه حاکم همه با شکست همراه بوده است و این طبقه نمی‌تواند زیر فشار تضادها و بحران‌های موجود به شیوه‌های پیشین حکومت کند، اما این نیز واقعیتی‌ست که توده‌های وسیع مردم ایران هم به‌رغم نارضایتی عمیق‌شان از وضع موجود، هنوز به آن مرحله نرسیده‌اند که توان برانداختن نظم موجود را داشته باشند.