۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه

هدف سیاسی خامنه‌ای از سفر به قم

رسانه‌های خبری جمهوری اسلامی، در طول این هفته، تبلیغات متمرکز و سازمان یافته‌ای را پیرامون سفر خامنه‌ای به قم به راه انداخته بودند. سران و مقامات دستگاه دولتی، آن را رویدادی با اهمیت تاریخی نامیدند و گزافه‌گویی را تا به آن‌جا رساندند که آن را نه فقط رویدادی با اهمیت داخلی و دارای جنبه‌های ملی، بلکه بین‌المللی و فراملی نامیدند. جمعیت مزدور و حقوق‌بگیر هوراکش از شهرهای اطراف، به قم اعزام شد، تا اهمیت این سفر را در استقبال پرشور حزب‌الله از رهبر عالی‌قدر به نمایش بگذارند! با این مقدمات، خامنه‌ای سفر ده روزه خود را به قم آغاز نمود.

اما خارج از هیاهوی تبلیغاتی، هدف سیاسی وی از سفر به قم چیست؟ برخلاف ادعای تبلیغاتی طرفداران خامنه‌ای، این سفر نه اهمیتی ملی دارد و نه فراملی. چرا که نه تأثیرگزاری سیاسی‌ی مهم داخلی می‌تواند داشته باشد و نه به طریق اولی، فراملی. در عین حال تبلیغات جناح رقیب، مبنی بر این که گویا وی می‌خواهد موقعیت خود را در درون دستگاه روحانیت، به همان سحطی ارتقا دهد که خمینی از آن برخوردار بود، بی پایه و اساس است. چرا که اصلاً دوران این حرف‌ها سپری شده است. خامنه‌ای حتا در دوره‌ای که جمهوری اسلامی هنوز ثباتی نسبی داشت، نتوانست از چنین موقعیتی در درون دستگاه روحانیت برخوردار گردد، تا چه رسد به امروز که رژیم بیش از هر زمان دیگر بی‌ثبات است و شعار مرگ بر خامنه‌ای در همه جا طنین‌انداز می‌باشد.

در واقعیت، اما هدف سیاسی خامنه‌ای از سفر به قم، صاف و ساده، تلاشی‌ست از سوی وی، برای غلبه بر اختلافات و شکاف‌هایی که در درون دستگاه روحانیت پدید آمده است. اختلافات در درون دستگاه روحانیت البته از مدت‌ها پیش، با تشدید تضادها و بحران‌های متعددی که جمهوری اسلامی با آن‌ها روبروست پدید آمده بود، اما در جریان بحران سیاسی سال گذشته، از محدوده‌ی اختلافات فراتر رفت و به شکاف‌های عمیق در درون این دستگاه انجامید.

دستگاه روحانیت به سه گروه مجزا و گاه رو در روی یکدیگر تقسیم شد. دو گروهِ طرفداران خامنه‌ای و جریان موسوم به اصلاح‌طلب و سبز، در برابر یکدیگر موضع گرفتند و به رو در رویی با یکدیگر برخاستند. اما مهم‌ترین سران دستگاه روحانیت که عمدتاً در قم متمرکزند، در منازعه دو گروه درگیر، موضع بی‌طرف اتخاذ نمودند و از تأیید خامنه‌ای سر باز زدند. این واقعیت چنان آشکار بود که آخوندهای طرفدار خامنه‌ای، از این که همه وی را تنها گذاشته‌اند، شکوه و شکایت سر دادند.

پس از گذشت متجاوز از یک سال از درگیری‌های سال گذشته، در حالی که اوضاع بالنسبه آرام شده است، خامنه‌ای خود را در موقعیتی می‌بیند که لااقل برای تخفیف تضادها و شکاف‌های درونی دستگاه روحانیت تلاش کند. این مسئله از جهات مختلف برای وی حائز اهمیت است. وحدت دولت دینی و دستگاه روحانیت، شالوده هر دولت مذهبی‌ست. بدون این وحدت، دولت مذهبی یکی از پایه‌های مهم حفظ و موجودیت خود را از دست می‌دهد. در شرایطی که شکاف‌‌های درونی دستگاه روحانیت، بازتابی از اختلافات با دولت مذهبی و سیاست‌های آن است، عملاً این وحدت دچار از هم گسیختگی شده است. خامنه‌ای مقدم بر هر چیز می‌خواهد بر این از هم گسیختگی غلبه کند و وحدت را بازگرداند. تعیین‌کننده برای وی در این میان، جلب حمایت آن گروه از سران دستگاه روحانیت است که موضع بی‌طرفانه‌ای در نزاع و کشمکش دو جناح اصلی اتخاذ نمودند و نفوذ مهمی در این دستگاه دارند. خامنه‌ای با تعقیب این هدف می‌کوشد در همان حال با تأیید مستقیم و یا ضمنی این گروه از سران دستگاه روحانیت، موقعیت و جایگاه شخصی خود را نیز بهبود بخشد. خامنه‌ای اکنون به منفورترین سران دستگاه مذهبی و دولتی در میان توده‌های مردم ایران تبدیل شده است. او در این یک سال و چند ماهی که از بحران سیاسی خرداد ماه سال گذشته می‌گذرد، تنها با تکیه بر سرنیزه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی توانسته است، جایگاه خود را در رأس جمهوری اسلامی حفظ کند. با این حال معضلات بی‌شمار رژیم و چشم‌انداز عمیق‌تر شدن بحران‌های داخلی و خارجی آن، موقعیت آتی وی را متزلزل‌تر ساخته است. بنابراین در قم تلاش خواهد کرد تا آن گروه از سران دستگاه روحانیت را که موضع بی‌طرف اتخاذ کرده‌اند، متقاعد سازد که فقط اوست که می‌تواند جمهوری اسلامی، منافع و موقعیت دستگاه روحانیت را حفظ کند و بقای جمهوری اسلامی و نقش دستگاه روحانیت در ایران با سرنوشت و موقعیت وی گره خورده است. به غیر از این نه از جمهوری اسلامی چیزی باقی می‌ماند و نه از نقش دستگاه روحانیت در دولت و در میان مردم.

خامنه‌ای ده روز فرصت دارد تا با جلب حمایت این گروه از سران دستگاه روحانیت، اهداف سیاسی خود را از سفر به قم عملی سازد. وحدت را به درون دستگاه روحانیت بازگرداند، از هم گسیختگی در مناسبات دولت مذهبی و دستگاه روحانیت را ترمیم کند و موقعیت خود را در میان سران دستگاه روحانیت بهبود بخشد. اما آن‌چه که خامنه‌ای در تعقیب آن‌هاست، از آن رو با مانع روبروست که با اوضاع سیاسی و وضعیت عینی جامعه در تضاد قرار دارد. اختلافات و شکاف‌هایی که در درون دستگاه مذهبی پدید آمده است، نه ناشی از اختلافات شخصی و ذهنی دسته‌بندی‌هاست که خامنه‌ای بتواند با گفتگو و یا زور آن‌ها را حل کند و نه ناشی از بی‌اطلاعی و ناآگاهی آن‌ها نسبت به منافع و موقعیت خود.

آن‌چه که رخ داده است، انعکاسی از بحران‌های همه جانبه‌ای‌ست که جمهوری اسلامی با آن روبرو شده است. اگر یک گروه از درون دستگاه مذهبی به جانبداری از جریانات موسوم به اصلاح‌طلب برخاسته‌اند، دقیقاً از آن‌روست که پی برده‌اند، جمهوری اسلامی نمی‌تواند با همین سیاست‌های موجود به حیات خود ادامه دهد و لذا برای حفظ جمهوری اسلامی و حفظ منافع و موقعیت دستگاه روحانیت، خواهان پیشبرد سیاستی هستند که بتواند بحران‌های موجود را مهار کند. اگر گروهی دیگر به ویژه در میان سران دستگاه روحانیت از تأیید و حمایت خامنه‌ای سر باز زده‌اند، از آن‌روست که می‌بینند، میلیون‌ها تن از مردم ایران در خیابان‌ها علیه رژیم جنگیدند و شعار مرگ بر خامنه‌ای را سر دادند. آن‌ها نیز نمی‌خواهند منافع و موقعیت را با حمایت از خامنه‌ای به خطر اندازند. بنابراین از آن رو موضع بی‌طرف اتخاذ می‌کنند، تا بتوانند نقش خود را در مقاطع حساس در خدمت آن فراکسیون‌ها و گروه‌های بورژوایی ایفا کنند که چشم‌اندازی برای غلبه بر بحران‌ها و نجات دستگاه دینی و روحانیت دارند.

خامنه‌ای بر این پندار است که با سرکوب اعتراضات مردم، کشتار و به بند کشیدن گروهی از مبارزین و نیز سرکوب جناح رقیب، بر بحران غلبه کرده و حالا به عنوان کسی که رژیم را عجالتاً نجات داده است، در موقعیتی‌ست که بتواند به نزاع‌ها و اختلافات درونی دستگاه روحانیت خاتمه دهد. در واقعیت اما او نه معضلی از معضلات بی‌شمار رژیم را حل کرد، نه بر بحران‌ها غلبه نمود و نه اکنون می‌تواند به اختلاف و نزاع درونی دستگاه روحانیت خاتمه دهد. بنابراین سفر او به قم نیز دست آوردی برای وی نخواهد داشت و با دست خالی به مقر خود بازخواهد گشت.
برگرفته از سایت سازمان فدائیان(اقلیت)؛

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر